سلام عرض می کنم خدمت مشاوران و کارشناسان و کاربران عزیز سایت اسک دین:Gol:
بنده شخصی ناشناس هستم که مدتیست مطالب و مشاوره های اسک دین را مطالعه می کنم ، بلاخره تصمیم گرفتم که مشکل خود را مطرح نموده و از راهنمایی ها و مشاوره ی بزرگواران، بهره مند گردم
یک تصویر از خانواده ی خود رسم می کنم:
اتفاقات قبلی:
دختر خانواده: حدود دو سال قبل با شخصی ازدواج کرد که از همان ابتدا به علت تفاوت های فرهنگی به مشکل بر خورد و در نهایت سال گذشته جدا شد
شرح وضعیت کنونی:
دختر خانواده: شرایط روحی وی مساعد نیست، بعضی از خواستگار ها غیر متعارف هستند، از آنجایی که برادر و مادر خود را در شکست قبلی مقصر می داند، هر از چندی ناراحتی خود را ابراز می کند
پسر خانواده: با توجه به اینکه در ازدواج قبلی معرف بوده و واسطه ی معرفی دوستش شده بود، اکنون خود را مقصر می داند و فقط سعی می کند از این مشکلات فرار کند و از طرفی دوست دارد ازدواج کند اما به دلیل شرایط نامساعد روحی و مالی با مخالفت هایی روبرو می شود(نه سربازی رفته، نه درسش تمام شده و نه درامدی دارد)
مادر خانواده: خود را کاملا باخته، به قرآن و دعا و مناجات پناه برده و به شدت افسرده است، مورد ازدواج قبلی به نظر ایشان مناسب بود و دختر خانواده را به آن وصلت راضی کردند، اکنون خواب خوش ندارد و روزی نیست که گریه نکند
پدر خانواده: فقط اوست که غصه هایش را بروز نمی دهد، بعضا مشاهده شده بعد از نمازش برای مدت طولانی به یک سو خیره شده و به فکر فرو رفته است
کودک خانواده: در این میان یک کودک خردسال نیز وجود دارد که این مشکلات احتمالا روی او هم تاثیر منفی دارد
کلا این خانواده به صورت یک لشگر شکست خورده اداره می شود!!
تقاضای من:
هرکسی اعم از مشاورین بزرگوار و کابران عزیز برای برون رفت از این شرایط بحرانی ، می تواند مشاوره ی کمک کننده ای بدهد، بنده را از لطف خود محروم نکند
آیا تقاضای پسر خانواده مبنی بر ازدواجش در این شرایط کار درستی است یا باید دست نگه دارد؟!
و در نهایت به نظر شما وظیفه ی هر یک از اعضای این خانواده برای بهتر شدن اوضاع روحی خانواده چیست؟!
اگر نیاز باشد اطلاعات را کامل تر می کنم!!:nevisandeh:
ضمنا با توجه به اینکه سعی کردم جنسیتم مشخص نشود، هر چه دوست دارید خطاب کنید
با تشکر از زحمات شما