دانشجویی

► اگر دانشجویی درس نخواند !؟ ◄



البته دانشجویان بعد از درس خواندن، خیلى فعّالیتها در دانشگاه مى‌توانند بکنند. بى‌رودربایستى باید به شما عرض کنم که اگر شما بخواهید درس خواندنتان را فداى این کارهایى بکنید که خیال مى‌کنید خوب است – حالا یا خوب است، یا خوب هم نیست – بنده هیچ اعتقادى به این کار ندارم. درس، اوّل است. فلسفه‌ى حضور شما در آن‌جا درس خواندن است. اگر واقعاً دانشجویى درس نخواند، بلاشک بدانید که او مشغول ذمّه است؛ یعنى ذمّه‌اش مشغول مردم و خدا و همه است! هرکسى که سهمى در ایجاد این دانشگاه دارد، ذمّه‌اش مشغول به اوست و باید پیش خداى متعال جواب دهد. حالا در دنیا ممکن است کسى یقه‌ى کسى را در این‌طور چیزها نگیرد؛ اما در روز قیامت یقیناً سؤال خواهند کرد که چرا درس نخواندى؟! پس، اوّل درس خواندن است.

بلاشک درس خواندن همه‌ى وقت دانشجو را نمى‌گیرد؛ براى او وقتى باقى مى‌ماند که باید این وقت را براى مسائل فکرى، براى مسائل سیاسى – البته سیاستبازى نمى‌گویم – استفاده کند. کار سیاسى در دانشگاه نباید حالت افراط و تفریط داشته باشد. یک وقت هست که تفریطى وجود دارد؛ اصلاً دانشگاه همین‌طور مثل یک مرده است! این همه جوان وجود دارند که گاهى در مسائل سیاسى، نه موضعى مى‌گیرند و نه حرفى مى‌زنند! بنده در موقعى گفتم خدا لعنت کند کسانى را که دانشگاه را به این طرف سوق مى‌دهند. یک وقت هم دانشجو را در همه‌ى مسائلى که هیچ ارتباطى با او ندارد – مسائل و مشکلات گوناگونى که مربوط به گروهها و جناحهاست – بیایند وارد کنند؛ از نیروى جوان او استفاده کنند و او را این طرف و آن طرف بکشانند؛ این هم به نظر من افراط است.
منبع

✿✿✿اخلاق کسب علم ( ویژه هر کسی که در حال تحصیله )✿✿✿

من نمى‏گویم درس نخوانید، تحصیل نكنید، باید توجه داشته باشید كه اگر بخواهید عضو مفید و مؤثرى براى اسلام و جامعه باشید، ملتى را رهبرى كرده به اسلام متوجه سازید، از اساس اسلام دفاع كنید، لازم است پایه فقاهت را تحكیم كرده صاحب نظر باشید.

علم توحید هم اگر براى غیر خدا باشد، از حجب ظلمانى است; چون اشتغال به ماسوى الله است. اگر كسى قرآن كریم را با چهارده قرائت لما سوى الله حفظ باشد و بخواند، جزحجاب و دورى از حق تعالى چیزى عاید او نمى‏شود. اگر شما درس بخوانید، زحمت‏بكشید، ممكن است عالم شوید، ولى باید بدانید كه میان «عالم‏» و «مهذب‏» خیلى فاصله است. مرحوم شیخ (1) ، استاد ما، رضوان الله تعالى علیه، مى‏فرمود اینكه مى‏گویند: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشكل‏» صحیح نیست. باید گفت: «ملا شدن چه مشكل، آدم شدن محال است!»

كسب فضایل و مكارم انسانى و موازین آدمیت از تكالیف بسیار مشكل و بزرگى است كه بر دوش شماست. گمان نكنید اكنون كه مشغول تحصیل علوم شرعیه مى‏باشید و فقه كه اشرف علوم است مى‏آموزید، دیگر راحتید و به وظایف و تكالیف خود عمل كرده‏اید. اگر اخلاص و قصد قربت نباشد، این علوم هیچ فایده‏اى ندارد. اگر تحصیلات شما، العیاذبالله، براى خدا نباشد و براى هواهاى نفسانیه، كسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه قدم گذاشته باشید، براى خود وزر و وبال اندوخته‏اید. این اصطلاحات اگر براى غیر خدا باشد، وزر و وبال است. این اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوى همراه نباشد، به ضرر دنیا و آخرت جامعه مسلمین تمام مى‏شود. تنها دانستن این اصطلاحات اثرى ندارد. علم توحید هم اگر با صفاى نفس توام نباشد، وبال خواهد بود. چه بسا افرادى كه عالم به علم توحید بودند و طوایفى را منحرف كردند. چه بسا افرادى كه همین اطلاعات شما را به نحو بهترى دارا بودند، لیكن چون انحراف داشتند و اصلاح نشده بودند، وقتى وارد جامعه گردیدند، بسیارى را گمراه و منحرف ساختند. این اصطلاحات خشك اگر بدون تقوى و تهذیب نفس باشد، هر چه بیشتر در ذهن انباشته گردد، كبر و نخوت در دایره نفس بیشتر توسعه مى‏یابد. و عالم تیره بختى كه باد نخوت بر او چیره شده، نمى‏تواند خود و جامعه را اصلاح نماید و جز زیان براى اسلام و مسلمین نتیجه‏اى به بار نمى‏آورد و پس از سال‏ها تحصیل علوم و صرف وجوه شرعى، برخوردارى از حقوق و مزایاى اسلامى، سد راه پیشرفت اسلام و مسلمین مى‏گردد و ملت‏ها را گمراه و منحرف مى‏سازد و ثمره این درس‏ها و بحث‏ها و بودن در حوزه‏ها این مى‏شود كه نگذارد اسلام معرفى گردد، حقیقت قرآن به دنیا عرضه شود، بلكه وجود او ممكن است مانع معرفت جامعه نسبت‏به اسلام و روحانیت گردد.

من نمى‏گویم درس نخوانید، تحصیل نكنید، باید توجه داشته باشید كه اگر بخواهید عضو مفید و مؤثرى براى اسلام و جامعه باشید، ملتى را رهبرى كرده به اسلام متوجه سازید، از اساس اسلام دفاع كنید، لازم است پایه فقاهت را تحكیم كرده صاحب نظر باشید; اگر خداى نخواسته درس نخوانید، حرام است در مدرسه بمانید; نمى‏توانید از حقوق شرعى محصلین علوم اسلامى استفاده كنید. البته تحصیل علم لازم است، منتها همان‏طور كه در مسائل فقهى و اصولى زحمت مى‏كشید، در راه اصلاح خود نیز كوشش كنید. هر قدمى كه براى تحصیل علم بر مى‏دارید، قدمى هم براى كوبیدن خواسته‏هاى نفسانى، تقویت قواى روحانى، كسب مكارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوى بردارید (2) .

پى‏نوشتها:

1. برگرفته از كتاب جهاد اكبر.
2. حضرت آیت‏الله العظمى حاج شیخ عبدالكریم حائرى یزدى(1276-1355 ه.ق)، از فقیهان بزرگ و مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم هجرى. در نجف و سامراء به درس استادانى چون میرزاى بزرگ شیرازى، میرزا محمد تقى شیرازى، آخوند خراسانى، سید كاظم یزدى و سید محمد اصفهانى فشاركى، حاضر شد. در سال 1340 ه . ق. به اصرار علماى قم، در آن شهر رحل اقامت افكند، و حوزه علمیه قم را تشكیل داد. از آثار اوست: دررالفوائد در اصول، الصلوة، النكاح، الرضاع، المواریث، در فقه.

:Gol::Sham::Gol::Sham::Gol::Sham::Gol::Sham::Gol::Sham::Gol: