سند حدیث
لوازم و شرایط منتسب کردن حدیث به معصوم
ارسال شده توسط در جستجو حقیقت در دوشنبه, ۱۳۹۷/۰۳/۲۸ - ۱۸:۲۶سلام و خسته نباشید خدمت شما
در خصوص اینکه حدیث صحیح چه شرایطی باید داشته باشد مطالب مختلفی مطرح شده،
برخی صحت سند را کافی دانسته و برخی علاوه بر آن ، بررسی متن حدیث را هم شرط دانسته اند؛
۱-از دیدگاه کارشناس و مشهور ، کدام صحیح است؟
۲-اگر علاوه بر سند ،متن هم باید بررسی شود ، لطفا توضیح دهید شرایط این بررسی چیست تا صحت حدیث احراز شود؟
مطالب دیگری هم هست که به مرور و اقتضای محل خواهد آمد،
تشکر.
بررسی یک حدیث: زندگی در ذلت
ارسال شده توسط سعید مسلم در چهارشنبه, ۱۳۹۶/۱۲/۰۲ - ۱۱:۱۱با سلام خدمت اساتید گرامی
.
آیا این حدیث از حضرت امیرالمومنین هست؟
اگر هست در کجا ذکر شده
مردمان از ترس ذلیل شدن در ذلت زندگی می کنند
با تشکر@};-
فاتح قسطنطنیه در احادیث اهل سنت
ارسال شده توسط شوق حرم در شنبه, ۱۳۹۶/۰۸/۲۰ - ۰۰:۴۲سلام
لطفا بنده را در رابطه با سند این سخن و موضوعات مربوط به آن راهنمایی کنید.
«قسطنطنیه فتح خواهد شد؛ بهترین فرمانده، فرمانده ای است که آن را فتح میکند و بهترین سپاه، سپاهی است که آن را فتح میکند.» (مستدرک حاکم؛ حدیث ۸۳۶۸)
بررسی حدیث 1 جلسه 66 امالی شیخ صدوق ره
ارسال شده توسط dfffd در یکشنبه, ۱۳۹۲/۱۰/۰۸ - ۲۲:۰۵سلام این روایت به این آدرس حدیثی نقلل میکند از امام صادق علیه السلام که از رسول الله ص نقل می فرمایند درین حدیث طولانی که ایشان از چه چیزهایی نهی میکردند.
سوال من اینجاست: سند روایت چقدر قطعیت دارد؟
و اینکه دو قسمت این روایت رو خواستم با توجه به متن عربی ترجمه و تفسیر فرمایید:
1. نهی از قسم خوردن به غیر خدا.
2. لعنت بر مردی که رو به قبله جماع کند.
بررسی سند یک روایت درباره آیه 54 سوره مائده
ارسال شده توسط سعید کیا در دوشنبه, ۱۳۹۵/۰۱/۲۳ - ۰۷:۳۸با سلام. از شما تقاضا دارم که سند این روایت را بررسی کنید.
فخر رازی در تفسیر کبیر خود، ذیل این آیه شریفه «ِیا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ» گفته است:
اختلفوا في أن أولئك القوم من هم؟
فقال علي بن أبي طالب و الحسن و قتادة و الضحاك و ابن جريح: هم أبو بكر و أصحابه لأنهم هم الذين قاتلوا أهل الردة.
(مفاتيح الغيب، ج12، ص: 378)
سوالی پیرامون سند احادیث (بإسناده عن فلان)
ارسال شده توسط IVI.@.H.D.I در پنجشنبه, ۱۳۹۴/۰۴/۰۴ - ۱۳:۳۹سلام
سوالی برای بنده پیش آمده و آن سوال این است که در بعضی از سند های احادیث ، عبارت « بإسناده عن فلان » آمده است . وجود این عبارت در سند حدیث ، به سند آن آسیبی نمی رساند ؟
و اینکه می توان به این عبارت اعتماد کرد و آنرا صحیح قلمداد نمود ؟
تشکر ...
تحقیق و بررسی پیرامون صحت تمامی احادیث کتاب کامل الزیارات
ارسال شده توسط IVI.@.H.D.I در سهشنبه, ۱۳۹۴/۰۳/۱۲ - ۱۵:۲۰با سلام
میخواستم بپرسم آیا تمامی احادیث کتاب کامل الزیارات جناب ابن قولویه قمی (رضوان الله علیه) صحیح السند و معتبر است ؟
سپاس
درخواست بررسی سند حدیثی از امام علی علیه السلام (تفکر ، تدبر ، تفقه)
ارسال شده توسط rostamiani در چهارشنبه, ۱۳۹۴/۰۳/۰۶ - ۱۰:۱۴سلام
این حدیث رو از امام علی علیه السلام توی اینترنت دیدم ولی نتونستم سندی ازش پیدا کنم. می خواستم بدونم معتبره یا نه. متشکرم
قالَ اَمیرُالمُوْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالب(علیه السلام):لا خَیْرَ فی عِبادَه لَیْسَ فیها تَفَقُّهٌ. وَ لاخَیْرَ فی عِلْم لَیْسَ فیهِ تَفَکُّرٌ. وَ لا خَیْرَ فی قِراءَه لَیْسَ فیها تَدَبُّرٌ.
خیـری در عبـادت بدون تفقّه نیست، و خیـری در علم بدون تفکّر نیست، و خیری در قرآن خواندن بدون تدبّر نیست. (امام علی علیه السلام)
متشکرم:Gol:
درخواست بررسی سندی حدیثی منقول از حضرت امام علی علیه السلام
ارسال شده توسط عروة الوثقی در یکشنبه, ۱۳۹۴/۰۲/۲۰ - ۱۵:۲۹با سلام
لطفا حدیث زیرا بررسی سندی نمایید .
* حدثنا أبي رضي الله عنه قال: حدثنا سعد بن عبد الله، عن أحمد بن - محمد بن عيسى، عن أبيه، عن حماد بن عيسى، عن عمر بن أذينة. عن أبان بن أبي عياش عن سليم بن قيس الهلالي قال: سمعت أمير المؤمنين عليا عليه السلام يقول: احذروا على دينكم ثلاثة: رجلا قرأ القرآن حتى إذا رأيت عليه بهجته اخترط سيفه على جاره ورماه بالشرك، فقلت: يا أمير المؤمنين أيهما أولى بالشرك؟ قال: الرامي، ورجلا استخفته الأحاديث كلما أحدثت أحدوثة كذب مدها بأطول منها، ورجلا آتاه الله عز وجل سلطانا فزعم أن طاعته طاعة الله ومعصيته معصية الله وكذب لأنه لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق، لا ينبغي للمخلوق أن يكون حبه لمعصية الله فلا طاعة في معصيته ولا طاعة لمن عصى الله، إنما الطاعة لله ولرسوله ولولاة الامر، وإنما أمر الله عز وجل بطاعة الرسول لأنه معصوم مطهر، لا يأمر بمعصيته وإنما أمر بطاعة أولي الأمر لأنهم معصومون مطهرون لا يأمرون بمعصيته.
( خصال شیخ صدوق ره ، ص 139 )