شهدا

˙·٠•●♥ خاطراتی از همسرداری شهدا ♥●•٠·˙

سلام
مطالبی که قراره تو این تاپیک بذارم برگرفته از یه مجموعه کوچیکه که خودم خیلی خوشم اومد از خوندنش.

گفتم بد نیست هر روز یکی از اون خاطره هارو تو اسک دین بذارم .

امیدوارم خوشتون بیاد و برای شادی روح شهدا صلوات بفرستین
***
فهرست بندی مطالب(برای دسترسی راحت کاربران)

***
قدر شناس (شهید سید عبدالحمید قاضی میر سعید)
تاس کباب ( شهید یوسف کلاهدوز)
دختر یا پسر؟ (شهید محمود کاوه)
سنگ تموم (شهید حاج محمد ابراهیم همت)
دست به غذا نزد (شهید مهدی زین الدین)
عید (شهید مصطفی چمران)
قهوه (شهید مصطفی چمران)
شهادتت مبارک (شهید حمید باکری)
مقصر ( شهید عباس بابایی)
خجالت ( شهید حسن شوکت پور)
احترام (امام خمینی رحمة الله علیه)

٭٭٭ حکایت یکی از کاروان های راهیان نور ٭٭٭ حاج آقا باید برقصه!!!!!


کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا! ما که این‌جا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگه‌ای نمی‌بینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...



به گزارش جهان ؛ وبلاگ محجبه ها فرشته اند نوشت: این خاطره را همان سال ۸۷ در اتوبوسی که راهی نور بود، از یکی از راویان نورانی شنیدم که خواندنش بعد از سه سال هنوز مو به تنم سیخ می‌کند... بخوانیدش که قطعا خالی از لطف نیست:

"چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند... آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.

اخلاق‌شان را هم که نپرس... حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند و مسخره می‌کردند و آوازهای آن‌چنانی بود که...

از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود...

دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بده‌کار خاطره و روایت نیست که نیست!

باید از راه دیگری وارد می‌شدم... ناگهان فکری به ذهنم رسید... اما... سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد...

سپردم به خودشان و شروع کردم.

گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم!

خندیدند و گفتند: اِاِاِ ... حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟

گفتم: آره!!!

گفتند: حالا چه شرطی؟

گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید.

گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟

گفتم: هرچه شما بگویید.

گفتند: با همین چفیه‌ای که به گردنت انداخته‌ای، میایی وسط اتوبوس و شروع می‌کنی به رقصیدن!!!

اول انگار دچار برق‌گرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آن‌ها سپردم و قبول کردم.

دوباره همه‌شون زدند زیر خنده که چه شود!!! حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و...

در طول مسیر هم از جلف‌بازی‌های این جماعت حرص می‌خوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم...! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک می‌خواستم...

می‌دانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته و قبرهای آن‌ها بی‌حفاظ است...

از طرفی می‌دانستم آن‌ها اگر بخواهند، قیامت هم برپا می‌کنند، چه رسد به معجزه!!!

به طلائیه که رسیدیم، همه‌شان را جمع کردم و راه افتادیم ... اما آن‌ها که دست‌بردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخی‌های جلف و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خنده‌های بلند دست برنمی‌داشتند و دائم هم مرا مسخره می‌کردند.

کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا! ما که این‌جا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگه‌ای نمی‌بینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...

برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچه‌ها خواستم یک لیوان آب بدهد.

آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...

تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد... عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمی‌شود! همه اون دخترای بی‌حجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت می‌داد...

همه‌شان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند ... شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند. چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد. هرچه کردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آن‌جا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاک دنیا بلند کردم ...

به اتوبوس که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسری‌ها کاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌کند.

هنوز بی‌قرار بودند... چند دقیقه‌ای گذشت... همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌کردند...

پرسیدم: به کجا رسیدید؟ چیزی نگفتند.

سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کرده‌اند و به جامعه‌الزهرای قم رفته‌اند ... آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند ..."


ܓ✿ تقویم شمیم یار 91 & ارتقا به نسخه 1.2 ܓ✿


با سلام خدمت همه همراهان خوب و دوست داشتني انجمن گفتگوي ديني

همان طور که اطلاع داريد استقبال کاربران فضاي مجازي از آخرين نرم افزار توليدي انجمن گفتگوي ديني ، يعني تقويم شميم يار 91 بسيار بي سابقه و کم نظير بوده است، به طوري که در طول يک ماه گذشته اين تقويم زيبا و کم نظير حدود 65،000 مرتبه فقط از سايت اسک دين دانلود گرديده و در اکثر سايتهاي معتبر مذهبي و سايتهاي دانلود نيز براي استفاده قرار داده شده است.

لذا ضمن تشکر از همه تماسها ، پيامها و ايميلهاي دريافت شده که همگي نشان از لطف و محبت دوستان به انجمن گفتگوي ديني بوده است ، برخي مواردي که در تقويم داراي اشکالات نگارشي و ويرايشي بوده است مرتفع گرديده و برنامه کوچکي جهت اصلاح و بهينه سازي تقويم شما تدارک ديده شده است.

اين برنامه کم حجم ، قادر است بدون نياز به نصب مجدد تقويم ، تنها با يک کليک ، نسخه تقويم شما را به نسخه 1.2 ارتقا دهد.

لذا خواهشمند است جهت استفاده مفيد از تقويم و ارتقاي آن ، برنامه کم حجم زير را دريافت و اجرا نماييد.لطفا به همه کساني که تقويم را نيز در اختيارشان قرار داده ايد ، اطلاع رساني بفرماييد.


:ask2:دریافت برنامه ارتقاءبه نسخه 1.2 با حجم 630 کیلو بایت:ask2:



توجه : اگر تا کنون تقويم شميم يار 91 را دريافت نکرده ايد براي دريافت نسخه کامل به اين آدرس برويد.
نظرات و پيشنهادات خود را در تاپيک اصلي تقويم منعکس بفرماييد.

با تشکر
خدمتگزار شما در انجمن گفتگوي ديني
گل ليــــــــــــــــــلا

✿✿✿ گلبرگ شقایق ✿✿✿ حیاء و عفاف در سیره شهدا

بسم الله الرحمن الرحیم

حجاب از دیدگاه اهالی جنت




«و تو ای خواهر دینی ام: چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.» (
شهید عبدالله محمودی)


«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان می کشید.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را می بینی و دشمن تو را نمی بیند.»(سردار شهید رحیم آنجفی)


«حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست.» (شهید محمد کریم غفرانی)


«خواهرم: از بی حجابی است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.» (شهید حمید رضا نظام)


«از تمامی خواهرانم می خواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.» (شهید سید محمد تقی میرغفوریان )


«خواهرم: هم چون زینب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت کن.»(طلبه شهید محمد جواد نوبختی )


«یک دختر نجیب باید باحجاب باشد.» (شهید صادق مهدی پور)


«خواهرم: حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند.»(شهید بهرام یادگاری)


«تو ای خواهرم... حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است.»(شهیدابوالفضل سنگ تراشان)


«به پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم که، حجاب را حجاب را، حجاب را، رعایت کنید.» (شهید حمید رستمی)


«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان: بی اعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.» (شهید علی اصغر پور فرح آبادی)


«شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوی معنویت و صفا می کشاند.» (شهید علی رضائیان)


«از خواهران گرامی خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا که حجاب خون بهای شهیدان است.» (شهید علی روحی نجفی)


«مادرم... من با حجاب و عزت نفس و فداکاری شما رشد پیدا کردم.»(شهید غلامرضا عسگری)


«ای خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهی چادر تو می ترسد تاسرخی خون من.» (شهید محمد حسن جعفرزاده)


«خواهرم: زینب گونه حجابت را که کوبنده تر از خون من است حفظ کن.»(شهید محمد علی فرزانه)


« خواهران ما در حالی که چادر خود را محکم برگرفته اند و خود راهم چون فاطمه و زینب حفظ می کنند... هدف دار در جامعه حاضرشده اند.» (رییس جمهور شهید محمد علی رجایی)



تهيه برنامه براي شهدا

انجمن: 

سلام و عرض احترام
يه سوال دارم از دوستان :
اگه تهيه كننده بودين و قرار بود كه يه برنامه براي شهدا بسازيد چه طرحي مي ريختين ؟
فكر مي كنيد روال عادي برنامه هايي كه در راديو يا تلويزيون پخش مي شه به اهداف اين موضوع كمكي مي كنه يا خير ؟
از ساختار فعلي برنامه ها خارج مي شدين يا نه؟
چه جوري حرفتونو مي زدين كه تاثيرش رو بذاره؟

نحوه غیر فعالسازی و حذف تقویم شمیم یار 91 (دارای رکورد 200 هزار دانلود)





بسم الله الرحمن الرحیم


تقویم شمیم یار 91 به عنوان اولین تقویم کاملا مذهبی دسکتاپی در فضای مجازی ، برای اولین بار توسط انجمن گفتگوی دینی وابسته به مرکز ملی پاسخگویی با محتوایی جامع و مفید طراحی و به صورت رایگان در اختیار شما قرار گرفته است.


امیدوارم با استفاده از این محصول و رضایت داشتن از آن ضمن دعای خیر برای همه دست اندرکاران تولید این نرم افزار ، در انتشار رایگان آن بین دوستان و آشنایان خود و در مدارس و دانشگاهها و ... کوشا باشید.



امکانات تقویم شمیم یار 1391
نمایش کامل تقویم سال 1391 هجري شمسي در کنار دسکتاپ ويندوز
اجراي خودکار تقويم با هر بار اجراي ويندوز بدون ايجاد کندي سيستم
قابليت محو تقويم و استفاده مجدد با هر بار نياز تنها با يک کليک
نمایش تقویم به صورت روزانه با قابليت جابجايي بين روزها
نمايش تقويم گرافيکي ماهانه با قابليت مشاهده رويدادهاي هر روز
نمایش کامل رویداد های ملی و مذهبی سال(اضافه تر از تقويمهاي رسمي)
هر روز حاوي آيات گلچين شده قرآن کريم همراه با ترجمه و قابليت پخش آنلاين
هر روز حاوي يک حديث اخلاقي همراه با ترجمه و به صورت شعر
هر روز حاوي يکي از استفتائات شرعي از مقام معظم رهبري
هر روز حاوي يکي از جملات زيباي شهدا ، وصيتنامه ، خاطره ، تاريخ عمليات و شهادت و ...
هر روز حاوي مطالب مشاوره اي در خصوص مشکلات جوانان و خانواده به همراه لطيفه هاي تربيتي
هر روز حاوي يک بيت شعر پيرامون امام زمان(عج) و معرفي يک مطلب جهت مطالعه در مورد آن حضرت
حاوي 52 نواي صوتي گلچين شده پيرامون امام زمان (عج) و انتظار با قابليت دانلود يا پخش آنلاين
هر روز حاوي معرفي يکي از مطالب ارزشمند انجمن گفتگوي ديني + مطالب مناسبتي
نمایش اوقات شرعی روز با قابليت انتخاب شهر مورد نظر شما
امکان نمايش و چاپ اوقات شرعي کل سال براي تمامي مراکز استانها
هشدار دهنده اذان با قابليت تنظيم بين 1 تا 30 دقيقه قبل از اذان
پخش اذان در هنگام اذانهاي صبح و ظهر و مغرب به صورت خودکار
حاوي 12 اذان مشهور جهت انتخاب به دلخواه در برنامه
نمایش ذکر هر روز به صورت خودکار و قابليت نمايش دعاي هر روز
نمایش اعمال عبادی سال (ذکر ادعیه و نماز و اعمال مخصوص مناسبت ها)
معرفی مراکز پاسخگو جهت دريافت هر گونه مشاوره در زمينه هاي مختلف از راههاي گوناگون
معرفی تولیدات انجمن گفتگوي ديني و ...

براي دريافت تقويم شميم يار 1392 به آدرس زير مراجعه کنيد

http://www.askdin.com/thread26849.html