مرز

خوانندگی زن

ببخشید مرز خوانندگی زن کجاست منظورم اینه که تا کجا شعر خوندنن محسوب میشه و از کجا به بعد خوانندگی؟
مثلا این عروسک هایی که شعر هایی مثل عمو زنجیر باف و دامن من چین چینیه و از این جور چیزا می خونن از کجا بفهمیم گوش کردن بهشون حرامه یا نه؟
حد و مرزش کجاست؟

اثبات کنید که الآن خواب نیستید...

سلام به همه ی عزیزان و کارشناس بحث...

اصل سوالم همون عنوان هست که " راهی هست که اثبات کنید الآن خواب نیستید ؟(همون حالت خواب شب) "
شاید شما الان خواب باشید و خیلی هم خواب, جدی باشه و شما متوجه نمی شید که خواب هستید, و مثلا یک ساعت دیگه از خواب بیدار میشید.
چطوری میشه تشخیص داد که در خواب شب نیستید.

از احادیث ائمه ع نیز استفاده بفرمایید نیز خوب است و به طور کلی نظرتون راجعبه خواب و بیداری و فرقشون.

با سپاس :Gol:

تفاوت سوال با شبهه

سلام

سوال دو حالت دارد یکی سوال جاهل از عالم ماهیت این گونه سوالات مشخص است سوال نامیده می شود مثلا کسی نمی داند کلاله یعنی چه می پرسد تا بداند.

دوم سوالی است که از جواب عالم پرسیده می شود مثلا سوال می شود مکروه چیست جواب انجام نشود بهتر است سائل قانع نمی شود نام این سوالات شبهه است تا چه حد جواب های موجود قطعی است تا با یقین نام سوال را شبهه بگذاریم؟؟؟

مرز بين فلسفه و عرفان با فقه


بسم الله الرحمن الرحيم

سلام عليكم

يك سوال دارم از اساتيد بزرگوار و آنرا با مثالي شروع ميكنم

در كتاب خدا شيطان بعنوان دشمن قسم خورده انسان معرفي گرديده
در عرفان و فلسفه اين شيطان بواسطه قرار گرفتن در حدود مشيت الهي معناي ديگري به خودش ميگيرد

حال اگر نگاه دوم كه يك نگاه كل نگر است توسط افرادي كه مدعي كلي نگري و در حقيقت مدعي نگاهي هستند كه به حكمت و مشيت الهي نزديك شده

تبديل به رساله اعتقادي و عملي گردد و از شيطان ( نوعي ) بواسطه قرار گرفتن در مشيت الهي
رفع اتهام و برائت صورت گيرد

حال سوال :
فلاسفه و عرفاء براي جلوگيري از اين آفت آيا تدبير و اصل مشهوري دارند كه همگي آنها بدان پايبند باشند و منحرفين از آن را بدان دليل عرفاني و فلسفي منحرف ميدانند؟

(در اينجا بدليل كلي نگري اي كه ذكر شد پاي شريعت وسط نيست كه با استناد به آن ممانعت صورت گيرد و عارف مدعي مشيت نگري است)

يا به اين شكل مرز ميان كلي نگري اي كه استدلالا صحيح است ولي با ورود به حيطه فقه غلط اندر غلط است - كجاست ؟

موفق باشيد

کارشناس بحث: سمیع