نهضت

دعوت به نهضت عظیم قرآنی در تمام محله های کشور

بنام خدای خوبیها

سلام عزیزان همراه و قرآنی، دلسوزان عرصه فرهنگ و اخلاق و معنویت و جهادگران جبهه حق@};-

در حالیکه دشمنان دین و اعتقاد ما در یک تهاجم همه جانبه با بروز ترین روشها و ابزارهای جنگ نرم، همه مرزهای ملی و استانی، شهری، منطقه ای، محله ای و حتی کوچه و پس کوچه های ما را درنوردیده و وارد خانه های ما شده اند.

و جامعه هدف این تهاجمات حساب شده، عموما کودکان، نوجوانان و جوانان هستند و اگر دست روی دست بگذاریم و فقط تماشاگر این جنگ نابرابر و بنیادبرافکن باشیم. در حالیکه بسیاری از جوانان و بزرگسالان ما اعم از دختر و پسر و مرد و زن، گرفتار تبعات سوء این تهاجم شده و به فساد عقیده و اخلاق گرفتار آمده اند. و ما در جامعه اسلامی مان، در سطح شهرها، مدارس و کانونها و خانواده ها روزبروز شاهد آسیب و ریزش و سقوط سرمایه های این مملکتیم!

یقین بدانید اگر امروز کاری نکنیم و نهضتی دیگر در درون نهضت اسلامی مان براه نیندازیم، دیری نخواهد پایید که باید شاهد سقوط و آلودگی و از دست رفتن تمام سرمایه های میهن عزیزمان باشیم. جوانان زیادی نو به نو و تازه به تازه به فساد کشیده می شوند. خانواده های بسیاری به فساد و تباهی گراییده، از هم خواهند پاشید.

نوجوانان، در حالیکه بستر و استعداد مناسبی برای تاثیرپذیری دارند، آرام آرام در فضای آلوده و مسموم تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمن و در خلاء بی تدبیری و بی برنامه گیهای ما رشد کرده، محروم از تربیت قرآنی و اهل بیتی و متاثر از تربیت های مسموم وارداتی غرب، وارد مرحله جوانی و خطرات و آسیب‌های آن مقطع می شوند. و کار تربیت ایشان نیز بسا دشوار و دشوارتر می شود.

کودکان نیز وضعیتی مشابه نوجوانان دارند اگر امروز بدادشان نرسیدیم و آنها را با فضای مکتبی قرآن و اهل بیت ع مانوس نسازیم، در مرحله نوجوانی کاری بس دشوارتر در پیشرو داریم.

این قصه ی همان مثل قدیمی است که: کار امروز را به فردا مینداز!

آری! عزیزان، دلسوزان و ای دغدغه مندان دین و قرآن و فرهنگ!

برای حفظ خودمان و سرمایه های این مملکت و فرزندان و نسل آینده خودمان باید نهضتی انقلابی قرآنی در همه محله ها و روستاها و قریه های کشور به راه بیندازیم و لازمه اینکار اینست که آستینها را بالا بزنیم و بنحو جهادی، چراغ محفلی قرآنی و مکتبی اهل بیتی را در محله به محله شهرمان روشن کنیم.

باید در هر محله یک جهادگر فرهنگی را مامور تحقق این نهضت کنیم، باید هر جهادگر، خود همچون طبیبٌ دوار به سراغ نوجوانان و جوانان محله خودش برود و با جاذبه بالا و مهر و محبت فزاینده، کانون جذب ایشان به محفل قرآنی باشد.

در ادامه ...

باز هم از این طرح و نهضت بزرگ قرآنی خواهم نوشت.

ملتمس دعا @};-@};-@};-

چرا مسلم تنها ماند؟

با عرض سلام خدمت کارشناس عزیز و کاربران محترم:Gol:

از نقاط مبهم نهضت کوفه تنها ماندن مسلم بن عقیل علیه السلام بود. از بزرگان شیعه در آن روزها می توان به رفاعة بن شداد بجلی ، سلیمان بن صُرَد خُزاعی ، مسیب بن نجبه فرازی ، مسلم بن عوسجه ، حبیب بن مظاهر اسدی ، ابوثمامه صائدی و ... نام برد. این عزیزان از محبین اهل بیت بودند و جز نامه نگارها .حال :
1- این افراد در آن لحظات کجا بودند؟
2- از این بزرگان سه شخصیت اول در کربلا حضور نداشتند چرا؟ اما اگر اشتباه نکنم در قیام های بعد از آن حضور داشتند ولی چرا از مسلم حمایت نکردند؟
3- سه عزیزی که نام مبارکشان را با رنگ آبی مشخص کردم در کربلا بودند ولی چرا از مسلم حمایت نکردند ؟ آیا دستور مسلم بود که مخفی شوند چون نهضت را شکست خورده می دانست یا اینکه برای تجهیز سپاه و سلاح در خارج شهر بودند و یا دلیل دیگری داشت؟

با تشکر شما:Gol:

►●◄ اخبار پژوهشی- مذهبی ►●◄ آیت‌الله قائنی از شاگردان مرحوم آیت‌الله انصاری همدانی، درگذشت

با سلام

دوستان بعضا اخبار مهم و خوبی در سایت ها نقل می شود که دوستان زحمت کشیده و ان را در سایت قرار می دهند
مثلا همین خبر:

http://www.askdin.com/post19184.html

ولی با توجه به سرعت بالای مطالب سایت این اخبار پس از چندی ساعت از سرور برای همیشه حذف می شود

لذا با اجازه دوستان این تایپ را با عنوان اخبار کلید می زنم تا دوستان اگر اخبار و مطلب مهم خبری داشتند در این تایپک قرار دهند

تا هم دوستان از اخبار مطلع شوند

و هم این مطالب به صورت جمع و جور در یک تایپک باشد

و هم اخبار گذشته را اگر خواستند پی گیری کنند

یا علی

نهضت «رهبانيت» چيست و چگونه به وجود آمد؟

با سلام

تمايل به عزلت و دورى از اجتماع و تفكر «تقابل ميان ماده و روح» در ميان برخى يهوديان وجود داشته و برخى معتقدند كه از طريق «اسنى هاى يهودى»[1] اين گزارش به مسيحيت سرايت كرده است.[2]
با اين همه، بايد زمان آغاز «نهضت رهبانيت» را قرن چهارم ميلادى در مناطق شرقى دنياى مسيحيت و پس از آن در غرب دانست.
رهبانيت در نزد مسيحيان به معناى «كناره گيرى از امور متداول زندگى براى اشتغال به عبادت و امور دينى است».[3]
در اوايل قرن چهارم، مسيحيت دين رسمى امپراطورى رم، معرفى شد و مسيحيان كه تا آن زمان، تحت آزار و شكنجه بودند، دوران جديدى را تجربه كردند. ثروت و رفاه به جامعه ى مسيحى راه يافت و دنياگرايى كام بسيارى را تغيير داد; به همين دليل، بعضى احساس كردند كه زندگى فداكارانه ى مسيح را دنبال نمى كنند، لذا شهرها را رها كردند و عزلت در بيابان را برگزيدند تا در آن جا زندگى زاهدانه ى انفرادى همراه با عبادت و دعا و نيايش را تجربه كنند.[4]
ويل دورانت در توصيف وضعيت كليسا در قرن چهارم مى نويسد:
كوپريانوس از اين كه مؤمنان حوزه ى مذهبى اش شيفته ى پول هستند، اسقف ها مقام هاى رسمى پردرآمد دارند كه از قِبل آنها متمول مى شوند و پول نزول مى دهند و به محض استشمام بوى خطر، دست از كيش خود برمى دارند، شكوه و گلايه مى كرد... صومعه نشينى يا رهبانيت مسيحى، در اعتراض عليه اين سازش هاى متقابل جسم و روح شكل گرفت.[5]
«رهبانيت» نخست در مصر و سوريه و جزيرة العرب مشاهده شده است. بنيان گذار رهبانيت را شخصى به نام «آنتونى» (251 ـ 356 م) مى دانند.

او در بيست سالگى تمام اموالش را فروخت و پول آن را به فقرا داد و خود به غار دورافتاده اى رفت و به تفكر و عبادت پرداخت. شهرت وى سبب شد بسيارى نزد او بروند و در غارهاى مجاور ساكن شوند.[6]
اما نخستين كسى كه رهبانيت دسته جمعى يا جماعت رهبانى را بنيان نهاد، «پاكوميوس» (متوفاى 346 م) بود. وى در سال 325، پس از مشاهده ى انزوا طلبى راهبان، كه آن را ناشى از خودپسندى آنان مى دانست، در «تابن»، واقع در مصر، ديرهايى بنا كرد كه در هر كدام صد راهب به عبادت مشغول بودند. وى نخستين كسى بود كه آيين نامه اى براى سازمان دهى زندگى رهبانىِ گروهى، تنظيم كرد.[7]

[1]. Essenes.
[2]. جوان اگريدى، مسيحيت و بدعت ها، ص 57.
[3]. پطرس بستانى، دايرة المعارف بستانى، ج 8، ص 688.
[4]. محمد رضا زيبايى نژاد، مسيحيت شناسى مقايسه اى، ص 110.
[5]. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج 3، ص 766، (با اندكى تلخيص و تصرف).
[6]. ارل كرنز، سرگذشت مسيحيت در طول تاريخ، ص 124.
[7]. تاريخ تمدن، ج 3، ص 767; و توماس ميشل، كلام مسيحى، ص 143.