دریافت اجرت برای خواندن نماز
ارسال شده توسط تندیس در پنجشنبه, ۱۳۹۲/۰۹/۲۱ - ۱۱:۲۹با سلام و احترام
آیا در دین اسلام، حدیث،روایت و یا توصیه ای وجود داره که کسی در مقابل خواندن نمازهای قضای متوفی،اجرت دریافت کنه؟
با تشکر
با سلام و احترام
آیا در دین اسلام، حدیث،روایت و یا توصیه ای وجود داره که کسی در مقابل خواندن نمازهای قضای متوفی،اجرت دریافت کنه؟
با تشکر
سلام خسته نباشید
پدر من چند سال پیش فوت کرده است
در وصیت نامه ایشان سهم دختر را مثل شرع اسلام نصف پسر نوشته است من دختر و فرزند بزرگ خانواده هستم و در این سالها سرمایه پدرم را با کار کردنم چند برابر کرده ام حالا می خواهم سهم هر فرزند را مشخص کنم آیا می توانم سرمایه زمان فوت پدرم را مثل وصیت نامه عمل کنم و سرمایه افزوده شده بعد از پدرم را به طور مساوی بین دختر ها و پسر ها تقسیم کنم؟
مرجع تقلید: آیت الله تبریزی
سلام
سوال من چند بخش داره که ممنون میشم به صورت جداگانه پاسخ داده بشه
آیا وصیت نامه یک قرار داد است ؟ و اگر اجرا نشود حقی ضایع می شود ؟
در خصوص وصیت نامه اخلاقی چطور ؟ آیا آنچه شهدا اخلاقا وصیت کرده اند به اقشار گوناگون اگر اجرا نشود حق الناسی ضایع شده؟
سپاس
مقلد مقام معظم رهبری(ره)
آیا وصیت کردن هنگام احتضار موت بر اساس آیه كُتِبَ عَلَيكُم إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ المَوتُ إِن تَرَكَ خَيرًا الوَصِيَّةُ لِلوالِدَينِ وَالأَقرَبينَ بِالمَعروفِ حَقًّا عَلَى المُتَّقينَ ﴿١٨٠بقره﴾ واجب است؟
اگر هست ، آیا مرجعی وجود دارد که به آن فتوا داده باشد یا خیر؟
اگر وجود دارد چه کسانی؟ و در چه صورتی واجب است؟
اگر وجود ندارد چرا؟
بهشت زهرای تهران ، مزاری وجود دارد که علی رغم شناسایی شدن صاحب آن ، در گمنامی کامل بسر می برد. صاحب این مزار هم عکس دارد و هم نام پدر و تاریخ تولد و عروجش مشخص است اما نامی ندارد.
برای زیارت این تربت مقدس ، باید به این آدرس مراجعه نمایید: قطعه 24 - ردیف 125 - شماره 5
بر فراز مزار این شهید گمنام ، بخشی از وصیت نامه او به این شرح نگاشته شده است:
خدمت پدر و مادر عزیز و گرامی و خواهران و برادران عزیزم سلام رسانده و امیدوارم خدا را هیچ موقع فراموش نکنید. ای مادر که مرا در دامان خود پرورش دادی و شب و روز برایم زحمت کشیدی ، سعی کن همچون زینب در مرگ فرزندت صبور باشی و این را بدان که آخرین راه مردن است [پس] چه بهتر آن که در راه اسلام شهید شوم. من ننگ می دانم [مرگ] آن کسی را که در رختخواب بمیرد.
ای مادر و پدر گرامی مرا تشییع جنازه نکنید که از روی هزاران شهیدی که بی هیچ هیچ تشییع جنازه ای جانشان را فدای انقلاب کردند شرمنده ام.
بر روی سنگ قبرم نامم را ننویسید . می خواهم همچون ده ها هزار شهید دیگر گمنام باقی بمانم. اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید : «پر کاهی تقدیم به آستان کبریای الله».
ای برادران و خواهران و دوستان. برایم گریه نکنید که دشمن خیال می کند ضعیف هستید. به دشمن بگویید که اگر پیکرم را صد پاره کنند ، اگر پاره های آن را هم بسوزانید و اگر خاکستر مرا به دریا بریزید در دل موج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد می زنم اسلام پیروز است ، ستمگر نابود. والسلام.
با سلام
آیت الله العظمی مظاهری در تبیین فضائل و شرح احادیث حضرات معصومین (ع) آخرین وصیت حضرت سیدالشهداء (ع) را شرح دادند .
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
روایتی از امام پنجم حضرت امام محمد باقر«سلاماللهعليه» نقل شده است و آن حضرت از پدر بزرگوارشان امام سجاد«سلاماللهعليه» و ایشان هم از پدرشان حضرت سيّدالشهداء«سلام اللهعليه» و آن امام بزرگوار از قول مبارک امير مؤمنان و مولاي متقيان اميرالمؤمنين«سلاماللهعليه» روایت را نقل میفرمایند.
همچنين در روايت آمده است که امام حسين و امام سجاد «سلاماللهعليهما» در آخرين لحظات حيات و هنگام شهادت، روايت را وصيّت کردهاند.
يعني علاوه بر اينکه چهار امام معصوم اين مطلب را بيان فرمودهاند، دو امام بزرگوار در حسّاسترين مواقع به ذکر روايت پرداختهاند. معلوم میشود روایت، بسیار اهمیّت دارد که این سلسلۀ نورانی و مطهّر آن را نقل فرمودهاند.
به خصوص حضرت اباعبدالله الحسين«سلاماللهعليه» در روز عاشورا و موقعي که همۀ اصحاب و ياران به شهادت رسیده بودهاند، يعني در آن موقعیت حساس، که لازم است مهمترین و حساسترین مطالب بیان شود، آخرین وصیت خود به فرزند برومندشان که در حقیقت آخرین وصیت ایشان به شیعیان و بلکه بشریت است را چنین بیان می فرمايند:
«يا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ» [1]
ای فرزندم، از ظلم به کسی که در برابر تو ، هیچ یاری کنندهای به جز خداوند ندارد، بر حذر باش.
بارزترین مصداق مظلوم، حضرت اباعبداالله الحسین«سلام الله عليه» و یاران با وفای ایشان هستند.
افراد شروري به آنان ظلم کردند و ايشان را با آن وضعیت به شهادت رسانیدند و پس از شهادت مردان، زنان و کودکان را به اسارت بردند. یعنی به کسانی که در آن بیابان و در اوج تشنگی، هیچ یاوری به جز خداوند متعال نداشتند، ظلم کردند.
ظلم و به خصوص ظلم به افراد بيپناه و بيياور، اقسامي دارد که ذيلاً چند نونه از آن بيان ميگردد.
ظلم حاکمان
مرتبه نازلتر ظلم به مظلوم بی یاور، ظلم برخي حکومت ها به مردم بی پناه است. افرادی که بر یک ملّت مسلط ميشوند و نسبت به آنان ظلم روا ميدارند و آن ملت در برابر ظلم ظالمان، یاوری جز خداوند برای خویش نميیابند، مصداق روايت شريف هستند.
این مرتبه از ظلم نیز بسیار مذموم و ناپسند است و بنابر فرمایش پیامبر گرامی «صلّیاللهعلیهوآلهوسلم»، تسلّط افراد شرور بر يک ملّت، اثر وضعی کردار آن ملت است:
«سَيَأْتِي زَمَانٌ عَلَى أُمَّتِي يَفِرُّونَ مِنَ الْعُلَمَاءِ كَمَا يَفِرُّ الْغَنَمُ عَنِ الذِّئْبِ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ ابْتَلَاهُمُ اللَّهُ تَعَالَى بِثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ الْأَوَّلُ يَرْفَعُ الْبَرَكَةَ مِنْ أَمْوَالِهِمْ وَ الثَّانِي سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ سُلْطَاناً جَائِراً وَ الثَّالِثُ يَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْيَا بِلَا إِيمَان»[2]
زمانى بر امّتم خواهد آمد كه از علماء فرار مىكنند همانگونه كه گوسفند از گرگ فرار مىكند. هر گاه چنين شد، خداوند آنان را دچار سه بلا مىكند: اول: بركت از اموال آنان برمىدارد. دوم: زمامدارى ستمگر بر آنان مسلّط مىكند. سوم: بىايمان از دنيا مىروند.
ظلم کارفرما به کارگر نيز ظلم بزرگي است. به خصوص هنگامي که کارگر، مجبور است براي يک کارفرما کار کند و اگر ستم و زورگويي او را نپذيرد، اخراج ميشود و بيکار ميگردد. در بسياري از موارد، کارفرما از احتياج کارگر به کار، سوء استفاده ميکند و بر وي مسلّط شده و او را استثمار مينمايد. البته کارگر و افراد زيردست نيز بايد کار خود را به نحو احسن انجام دهند و کم کاري، بدکاري و بيکاري نداشته باشند که حقّ النّاس و ظلم است.
سؤال 1_ وصیّت به چه معنی است؟
جواب _ وصیّت، یعنی انسان سفارش كند، بعد از مرگش برای او كارهایی انجام دهند یا بگوید: بعد از مرگش چیزی از مال او ملک كسی باشد، یا برای اولاد خود و كسانی كه اختیار آنان با اوست قیّم و سرپرست معیّن كند.
س 2_ به چه كسی « وصی » می گویند؟
ج _ كسی را كه به او وصیت می کنند « وصی » می گویند.
س 3_ كسی كه نمی تواند حرف بزند چگونه می تواند وصیّت كند؟
ج _ اگر با اشاره مقصود خود را بفهماند، برای هر كاری می تواند وصیّت كند.
س 4_ آیا اشاره كسی كه می تواند حرف بزند فایده دارد؟
ج _ كسی كه می تواند حرف بزند، چه در كارهای كوچك و كم ارزش و چه در كارهای بزرگ بنابر احتیاط مستحب اشارۀ او فایده ندارد.
س 5_ اگر نوشته ای به امضاء یا مهر میّت ببینند، آیا می شود به آن عمل كرد؟
ج _ چنانچه مقصود آن را بفهماند و معلوم باشد برای وصیّت نوشته، باید طبق آن عمل شود.
س 6_ كسی كه وصیّت می كند باید دارای چه شرایطی باشد؟
ج _ باید بالغ و عاقل باشد و از روی اختیار وصیّت كند و نیز در وصیّت به امور مالی باید سفیه نباشد، یعنی مال خود را در كارهای بیهوده مصرف نكند.
س 7_ آیا وصیّت بچّه ده ساله صحیح است؟
ج _ در وصیّت كردن بچّه ای كه ده سال دارد، رعایت احتیاط بهتر است.
س 8_ كسی كه از روی عمد، مثلاً زخمی به خود زده یا سمی خورده است كه بر اثر آن یقین یا گمان به مردن او پیدا می شود اگر وصیّت كند آیا صحیح است؟
ج _ اگر وصیّت كند مقداری از مال او را به مصرف برسانند، صحیح نیست.
س 9_ اگر انسان وصیّت كند چیزی به كسی بدهند، چه موقع آن شخص آن چیز را مالك می شود؟
ج _ آن شخص آن چیز را مالك می شود، چه بعد از مردن وصیّت كننده آن را قبول كند و چه در زمان زنده بودن او.
س 10_ وقتی كه انسان نشانه های مرگ را در خود دیدچه باید بكند؟
ج _ باید فوراً امانتهای مردم را به صاحبانش بر گرداند و اگر به مردم بدهكار است و موقع پرداخت آن رسیده، باید آن را بپردازد.
س 11_ اگر خود نمی تواند بپردازد یا موقع پرداختن بدهی نرسیده چه باید بكند؟
ج _ باید وصیّت كند و بر وصیّت شاهد بگیرد ولی اگر بدهی او معلوم باشد وصیّت كردن لازم نیست.
س 12_ كسی كه نشانه های مرگ را در خود می بیند، اگر خمس، زكات و مظالم بدهكار است چه باید بكند؟
ج _ باید فوراً بپردازد و اگر نمی تواند بپردازد، چنانچه از خودش مال دارد و یا احتمال می دهد كسی آن را ادا نماید باید وصیّت كند. و همچنین است اگر حج بر او واجب باشد.
س 13_ كسی كه نشانه های مرگ را در خود می بیند، اگر نماز و روزه قضا دارد، چه باید بكند؟
ج _ اگر پسر بزرگتر وی انجام ندهد باید وصیّت كند كه از مال خودش برای بجا آوردن آنها اجیر بگیرند.
س 14_ اگر مال نداشته باشد حكم آن چیست؟
ج _ اگر مال نداشته باشد ولی احتمال بدهد كسی بدون آنكه چیزی بگیرد آنها را انجام می دهد واجب است وصیّت نماید و اگر قضای نماز و روزه، به تفصیلی كه در « مسائل نماز قضای پدر و مادر » گفته شد، بر پسر بزرگترش واجب باشد، باید به او اطلاّع دهد و یا وصیّت كند كه برای او بجا آورند.
س 15_ كسی كه نشانه های مرگ را در خود می بیند، اگر مالی پیش كسی دارد یا در جایر پنهان كرده است كه ورثه نمی دانند چه باید بكند؟
ج _ چنانچه بر اثر نداشتن حقشان از بین برود، باید به آنها اطّلاع دهد. و لازم نیست برای بچّه های صغیر خود قیّم و سرپرست معیّن كند ولی در صورتی كه بدون قیّم مالشان از بین می رود و یا خودشان ضایع می شوند، باید برای آنان سرپرست امینی معیّن نماید.
س 16_ وصّی در تنفیذ امور واجبه بر موصی باید در چه شرایطی باشد؟
ج _ مثل دیون و نحوها باید مسلمان، بالغ، عاقل و مورد اطمینان باشد، امّا در غیر اینها در غیر عاقل بودن و علی الاحوط بالغ بودن، اظهر عدم اشتراط است.
س 17_ اگر كسی چند وصیّ معیّن كند آنها چگونه باید به وصیّـت عمل كنند؟
ج _ چنانچه اجازه داده باشد كه هر كدام به تنهایی به وصیّت عمل كنند، لازم نیست در انجام وصیّت از یكدیگر اجازه بگیرند.
س 18_ اگر به آنها اجازه نداده باشد، آنها چگونه باید عمل كنند؟
ج _ اگر اجازه نداده باشد چه گفته باشد كه هر دو با هم به وصیّت عمل كنند، یا نگفته باشد، باید با نظر یكدیگر به وصیّت عمل نمایند و اگر حاضر نشوند با یكدیگر به وصیّت عمل كنند. حاكم شرع آنها را مجبور می كند و اگر اطاعت نكنند همراه با آنان، دیگری را معیّن می نماید.
س 19_ اگر انسان از وصیّت خود برگردد آیا وصیّت صحیح است؟
ج _ اگر مثلاً بگوید: ثلث مالش را به كسی بدهند بعد بگوید به او ندهید وصیّت باطل می شود.
س 20_اگر وصیّت خود را تغییر دهد حكم آن چیست؟
ج _ اگر وصیّت خود را تغییر دهد مانند آنكه قیّمی برای بچّه های خود معیّن كند، بعد دیگری را به جای او بر گزیند، وصیّـت اول باطل می شود و باید به وصیّت دوم او عمل نمایند.
س 21_ اگر كاری كند كه معلوم شود از وصیّت خود بر گشته است، حكم آن چیست؟
ج _ اگر مثلاً خانه ای كه وصیّت كرده تا به كسی بدهند، بفروشد و یا دیگری را برای فروش آن وكیل نماید، وصیّـت باطل می شود.
س 22_ اگر وصیّـت كند، چیز معیّنی را به كسی بدهند، بعد وصیّت كند كه نصف همان را به دیگری بدهند، چه باید بكند؟
ج _ باید آن را دو قسمت كنند و به هر كدام یك قسمت بدهند.
س 23_ اگر كسی در مرضی كه به آن مرض می میرد، مقداری از مالش را به كسی ببخشد حكم آن چیست؟
ج _ باید همان مقدار را به آن شخص بدهند.
س 24_ اگر وصیّت كند بعد از مردن او مقداری از مالش را به كسی بدهند حكم آن چیست؟
ج _ چنانچه بیشتر از ثلث مال او باشد، در بیشتر از ثلث باید ورثه اجازه بدهند و اگر اجازه ندهند وصیّت نسبت به بیشتر از ثلث صحیح نمی باشد.
س 25_ اگر در مرضی كه به آن مرض می میرد بگوید: مقداری به كسی بدهكار است ورثه چه باید بكنند؟
ج _ چنانچه متّهم باشد برای ضرر زدن به ورثه گفته است، باید مقدارر كه معیّن كرده از ثلث او بدهند و اگر متّهم نباشد باید از اصل مالش بپردازد.
س 26_ اگر وصیّـت كند به بچّه ای كه ممكن است فلان زن حامله شود چیزی بدهند، آیا وصیّت صحیح است؟
ج _ كسی كه انسان وصیّت می كند چیزی به او بدهند، باید وجود داشته باشد، پس اگر چنین وصیّت كرد، وصیّت باطل است، چون فرزند موجود نیست.
س 27_ اگر وصیّت كند به بچّه ای كه در شكم مادر است چیزی بدهند آیا وصیّت صحیح است؟
ج _ اگر چه هنوز روح نداشته باشد، وصیّت صحیح است، پس اگر زنده به دنیا آمد، باید آنچه وصیّت كرده، به او بدهند.
س 28_ اگر فرزند مرده به دنیا آمد حكم آن چیست؟
ج _ وصیّت باطل می شود و آنچه كه برای او وصیّت كرده، میان ورثه تقسیم می شود.
س 29_ اگر كسی انسان را وصّی خود قرار دهد چنانچه به وصیّت كننده اطّلاع دهد كه برای انجام وصیّت او حاضر نیست، آیا لازم است بعد از مردن او به وصیّت عمل كند؟
ج _ لازم نیست بعد از مردن او به وصیّت عمل كند.
س 30_ اگر پیش از مردن او نفهمد او را وصّی كرده، یا بفهمد و به او اطّلاع ندهد كه برای عمل كردن به وصیّت حاضر نیست، چه باید بكند؟
ج _ در صورتی كه مشقّت نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید وصیّت او را انجام دهد و نیز اگر وصّی پیش از مرگ هنگامی متّوجه شود كه مریض بر اثر شدت بیماری، نتواند به دیگری وصیّت كند، بنابر احتیاط أیضاً باید وصیبت را قبول نماید.
س 31_ اگر كسی كه وصیّت كرده بمیرد، آیا وصیّ می تواند دیگری را برای انجام كارهای میّت معیّن كند؟
ج _ وصّی نمی تواند دیگری را برای انجام كارهای میّت معّین كند و خود از انجام وصیّت كناره گیری نماید، ولی اگر بداند مقصود میّت این نبود كه خود وصیّ آن كار را شخصاً انجام دهد، بلكه مقصود فقط انجام گرفتن كار بوده، می تواند دیگری را از طرف خود وكیل نماید.
س 32_ اگر كسی دو نفر را وصّی كند، چنانچه یكی از آن دو بمیرد، یا دیوانه و یا كافر شود، حكم آن چیست؟
ج _ حاكم شرع باید یك نفر دیگر را به جای او معیّن كند.
س 33_ چنانچه هر دو نفر بمیرند یا دیوانه و یا كافر شوند، حكم آن چیست؟
ج _ حاكم شرع، دو نفر دیگر را معیّن كند ولی اگر یك نفر بتواند وصیّت را عمل كند، معیّن كردن دو نفر لازم نیست.
س 34_ اگر وصّی نتواند به تنهایی، كارهای میّت را انجام دهد، چه باید كرد؟
ج _ حاكم شرع برای كمك به او، یك نفر دیگر را معیّن می كند.
س 35_ اگر مقداری از مال میّت در دست وصّی تلف شود، آیا ضامن است؟
ج _ چنانچه در نگهداری آن كوتاهی و یا تعدّی نموده، مثلاً میّت وصیّت كرده است فلان مقدار، به فقرای فلان شهر بده و او مال را به شهر دیگری برده و در راه از بین رفته، ضامن است و اگر كوتاهی نكرده و تعّدی نیز ننموده، ضامن نیست.
س 36_ هر گاه انسان كسی را وصّی كند و بگوید اگر وصّی بمیرد فلانی وصّی باشد، حكم آن چیست؟
ج _ بعد از مردن وصّی اوّل، وصّی دوم باید كارهای میّـت را انجام دهد.
س 37_ حجی كه بر میّت واجب است و بدهكاری و حقوقی را كه مانند خمس، زكات و مظالم ادا كردن آنها واجب می باشد، اگر میّت وصّیت نكرده باشد، چه باید كرد؟
ج _ باید از اصل مال میّت بدهند، اگر چه میّت برای آنها وصّیـت نكرده باشد.
س 38_ اگر مال میّت از بدهی، حج واجب و حقوقی كه مانند خمس، زكات و مظالم بر او واجب است زیاد بیاید، چه باید بكنند؟
ج _ چنانچه وصیّت كرده باشد كه ثلث یا مقداری از ثلث را به مصرفی برسانند، باید به وصیّت عمل كنند و اگر وصیّت نكرده باشد، آنچه می ماند مال ورثه است.
س 39_ اگر مصرفی كه میّت معیّن كرده، از ثلث مال او بیشتر باشد، آیا وصیّت او در بیشتر از ثلث صحیح است؟
ج _ در صورتی صحیح است كه ورثه حرفی بزنند یا كاری كنند كه معلوم شود، عملی شدن وصیّت را اجازه داده اند و تنها راضی بودن آنان كافی نیست. و اگر مدّتی بعد از مردن او نیز اجازه بدهند، صحیح است.
س 40_ اگر مصرفی كه میّت معیّن كرده، از ثلث مال او بیشتر باشد و پیش از مردن او، ورثه اجازه بدهند كه وصیّت او عملی شود، آیا بعد از مردن او می تواند از اجازۀ خود برگردند؟
ج _ نمی تواند از اجازۀ خود برگردند.
س 41_ اگر وصیّت كند از ثلث او خمس و زكات یا بدهی دیگر او را بدهند و برای نماز و روزۀ او اجیر بگیرند و كار مستحب نیز مانند اطعام فقرا انجام دهند، اولویت با كدام كار است؟
ج _ باید اوّل بدهی او را از ثلث بدهند و اگر چیزی زیاد آمد، برار نماز و روزۀ او اجیر بگیرندو اگر از آن زیاد آمد، برای كارهای مستحبی كه معیّن كرده مصرف نمایند و چنانچه ثلث مال او، فقط به اندازۀ بدهی باشد و ورثه اجازه ندهند بیشتر از ثلث مال مصرف شود، وصیّت برای نماز و روزه و در كارهای مستحب، باطل است.
س 42_ اگر وصیّت نكرده باشد كه اینها را از ثلث بدهند، چه باید كرد؟
ج _ اگر وصیّت كند بدهی او را بدهند و برای نماز و روزۀ او اجیر بگیرند و كار مستحب نیز انجام دهند، چنانچه وصیّت نكرده باشد كه اینها را از ثلث بدهند، باید بدهی او را از اصل مال بدهند و اگر چیزی زیاد آمد، ثلث آن را برای نماز، روزه و كارهای مستحبی كه معیّن كرده مصرف كنند و در صورتی كه ثلث كافی نباشد، اگر ورثه اجازه بدهند، باید وصیّت او عملی شود و اگر اجازه ندهند، باید نماز و روزه را از ثلث بدهند و اگر چیزی زیاد آمد برای كار مستحبی كه معیّن كرده مصرف نمایند.
س 43_ اگر كسی بگوید میّت وصیّت كرده فلان مبلغ را به من بدهند، چه باید كرد؟
ج _ چنانچه دو مرد عادل گفتۀ او را تصدیق كنند، یا قسم بخورد و یک مرد عادل نیز گفتۀ او را تصدیق نماید، و یا یک مرد عادل و دو زن عادل و یا چهار زن عادل به گفتۀ او شهادت دهند، باید مقداری كه می گوید به او بدهند.
س 44_ اگر یك زن عادل شهادت دهد، چه باید كرد؟
ج _ باید یك چهارم چیزی كه مطالبه می كند به او بدهند.
س 45_ اگر دو زن عادل شهادت دهند، حكم آن چیست؟
ج _ باید نصف آن چیز را به او بدهند.
س 46_ اگر سه زن عادل شهادت دهند، چه باید كرد؟
ج _ باید سه چهارم آن را به او بدهند.
س 47_ اگر دو مرد كافر ذمّی او را تأیید كنند، حكم آن چیست؟
ج _ اگر دو مرد كافر ذمّی كه در دین خود عادل باشند، گفتۀ او را تصدیق كنند، در صورتی كه میّت ناچار بوده است وصیّت كند و مرد و زن عادلی در موقع وصیّت نبوده، باید چیزی را كه مطالبه می كند به او بدهند.
س 48_ اگر كسی بگوید من وصیّ میّتم كه مال او را به مصرفی برسانم، یا میّت مرا قیّم بچّه های خود قرار داده، چگونه باید حرف او را قبول كرد؟
ج _ در صورتی باید حرف او را قبول كرد كه دو مرد عادل، گفتۀ او را تصدیق نمایند.
س 49_ اگر وصیّت كند چیزی به كسی بدهند و آن شخص پیش از قبول یا رد بمیرد، چه باید كرد؟
ج _ تا وقتی ورثه ی او وصیّت را رد نكرده اند، می توانند آن چیز را قبول نمایند، امّا اگر وصیّت كننده از وصیّت خود برگردد حقّی ندارد.