افکار منفی
نقش شیطان در افکار منفی و مایوس کننده
ارسال شده توسط هلن ساین در چهارشنبه, ۱۳۹۹/۰۲/۲۴ - ۱۱:۲۵افکار مزاحم و راهکار مقابله با آنها
ارسال شده توسط _gomnam137 در سهشنبه, ۱۳۹۷/۰۶/۱۳ - ۱۳:۲۸سلام عرض میکنم.
1-حس میکنم وسواس فکری دارم به این شکل که من خیلی وقت پیش از دروغ گفتن توبه کردم و الان هم یکی از ترسهام همینه که وای نکنه دروغ بگم یا چیزی رو دقیق به اطلاع اون شخصی که ازم سوال پرسیده نرسونم اما با این حال بازم گاهی حرف هایی از دهنم شاید از روی بی اعصابی یا بیحوصلگی میپره که دروغ هست یا دقیق نیست.
2-و مشکل دیگه ای هم که دارم اینه که شاید هوش هیجانی پایینی داشته باشم که گاهی احساساتم رو متوجه نمیشم مثلا الان نمیدونم آیا گشنه هستم یا نه!
3-مشکل دیگه ای هم که دارم اینه که از خودم با این اوضاعی که دارم مخصوصا دومی توی ذهنم زیاد سوال میپرسم ودیوونم کرده.
ممنون میشم کمکم کنید واقعا اگر حل نشه شاید پیشرفته تر بشه وپیامد های خیلی بدی داشته باشه.
احساس خسران من
ارسال شده توسط جوجه اردک زشت در چهارشنبه, ۱۳۹۷/۰۳/۰۲ - ۱۹:۴۱با سلام و احترام خدمت کارشناس گرامی
بنده با مشکلی مواجه هستم البته خیلی جدی نیست منتهی گاهی به صورت یک تیغ در پا منو اذیت میکنه. دوران جوانی بنده نزدیک انتها هست این موضوع منو اذیت میکنه دلیلشم این هست که اون رشدی که در زمینه های مختلف میخواستم داشته باشم بهش نرسیدم البته خودم رو مقصر نمیدونم شاید 80 درصد این عدم توانایی من وجود موانع مختلف بوده مثلا پدر و مادرمن کمبود های بسیار زیادی داشتن که باعث عقب افتادن من در زمینه های مختلفی شده(البته اون بزرگواران رو مقصر نمیدونم اون ها هم این نقص ها رو بخاطر مشکلات دیگری داشتن و مثل من نتونستن رشد صحیحی بکنن) یا مثلا مشکلات مالی که در برهه هایی از زمان منو کاملا متوقف کرده و ... الان احساس خسران دارم و اذیت میشم وقتی میبینم به خیلی چیز ها نرسیدم در حالی که شایستگی و پتانسیلش رو داشتم. طبعا میدونم که حسرت فایده ای نداره و کمکی نمیکنه ولی خوب دلم می سوزه برای خودم و احساس میکنم این عدم وجود عدل در عالم خیلی به من ضرر زده. از طرفی ورود به دوران میان سالی رو کاملا بی ارزش بیهوده میدونم احساس میکنم انسان بعد از سی سالگی دیگه ارزش نداره در دنیا باشه به هر حال درست یا غلط این حس منو گاهی آزار میده
لطف راهنمایی بفرمایید
سپاس فراوان @};-@};-@};-
حکم فکرهایی که به ذهنمون می رسه؟
ارسال شده توسط felfely در چهارشنبه, ۱۳۹۳/۰۲/۱۰ - ۲۲:۴۶با سلام.
وقت شما بخیر.
من دارم از طرف کسی دیگه ای سوال می پرسم که البته سوال من هم هست.
ایشون پرسیدند: گاهی اوقات فکرهایی به ذهنمون میرسه به صورت ناخودآگاه. به فرض یه حادثه ای برای ما اتفاق میفته و بعد در مورد طرف مقابل یا شخص دیگه ای فکری به ذهنمون می رسه. مثلا" چرا اینقدر بی ادبانه رفتار کرده؟ یا چرا فلان کار رو کرده، حتما" منظورش این بود که منو اذیت کنه یا ...
میخواستم بدونم اگه این افکار به صورت ناخودآگاه به ذهنمون برسه اشکالی داره؟
اگه هم ناخودآگاه نباشه و خودمون تو ذهنمون بپرورونیمش باز هم اشکال داره؟
اگه امکانش هست مرز خوش بینی رو هم بفرمائید. گاهی اوقات شرایط ایجاب می کنه نسبت به طرف مقابل جانب احتیاط رو رعایت کنیم و کاری رو که برامون انجام میده رو به حساب خوبی هاش نذاریم.
ایشون مقلد امام خمینی(ره) بودند و الان مقلد آیت الله مکارم هستن.
با تشکر.
یا علی.
←←√♥♠♥◄◄◄ مـــعــــجـــزه شـــُــکــــرگــزاری و قـــــدردانـی ►►►♥♠♥√→→ (لطفا در نظرسنجی شرکت کنید)
ارسال شده توسط Shia Genius در پنجشنبه, ۱۳۹۴/۰۴/۲۵ - ۰۸:۳۶سلام و عرض ادب و احترام خدمت خودم :khandeh!: و همه ی اسکدینی های عزیز..:Gol:
این همه توی تاپیک های مختلف درباره نداشته هامون صحبت کردیم..
حالا اینجا می خوایم داشته هامون رو بشماریم و هر روز بخاطرشون شکرگزاری و قدردانی کنیم..:ok:
تجربه به من و خیلی های دیگه ثابت کرده اگر قدر همین زندگی که الان داری رو بدونی زندگیت بهتر و بهتر میشه.
ولی اگر منتظری اتفاق خاصی بیفته تا شکرگزاری کنی نه تنها اون اتفاق نمی افته . آرامش روانیت رو هم ازت می گیره . همون چیزی هم که داری از دست میدی.
خیلی برای خودم و دوستان و آشنایان اتفاق افتاده که میگفتیم خدایا فقط همین یکی حل بشه دیگه هیچی نمی خوام.
ولی هزار تا از این یکی ها حل شدن و ما همچنان با نهایت پررویی و قدرنشناسی یکی های دیگری گذاشتیم روی میز. :khaneh:
شکرگزاری و قدردانی از نعمات خداوند واقعا بسیاری از مسائل و مشکلات ما رو حل می کنه و واقعا شکر نعمت نعمتت افزون کند..
حالا بیایید همه مون مراقب افکار و گفتارمون باشیم تا شاکر بود جزئی از شخصیتمون بشه ؛ باشد که رستگار شویم..:ok:
این رو هم بگم من تا زمانی که خودم حسابی روی یه چیزی کار نکنم و ازش نتیجه نگیرم و بهش ایمان نیارم به هیچ احدی توصیه اش نمی کنم.
تمرین شکرگزاری رو من بیش از دو ماهه که دارم هر روز بدون حتی یک روز وقفه انجام میدم.
نتایجش رو هم نمیگم تا دلتون آب نشه.. :Nishkhand:
دوستان عزیز اینجا نه قراره کارشناس پاسخی بده . نه قراره بحثی درباره اش بکنیم.
فقط هرکس تمایل داره بیاد اینجا در کنار من و سایر دوستان باهم بخاطر تک تک نعمت های خداوند شکرگزاری و قدردانی کنیم.
هرکسم تمایل نداره از حراست اسکدین تقاضا میکنم درب خروجی رو نشونش بده.:kharej:
روش شکرگزاری هم به این شکل هست
تشکر از خداوند بخاطر.........و در ادامه نعمتی که دارید رو بنویسید.
حالا جمله بندیش با خودتون هرجور دوست دارید.
ولی حتما حتما در ادامه دلیل شکر نعمتتون رو هم بنویسید.
مثال:
این شکر:
خدایا من از تو سپاسگزارم و قدردانی میکنم بخاطر اینکه پدر و مادر خوبی دارم.
اینم دلیلش:
چون این پدر و مادر عزیز و خوب من بودند که من را درست و سالم تربیت کردند .
چون این پدر و مادر من بودند که انسانیت را به من آموختند .
چون این پدر و مادر من بودند که بالای سرم بودند تا در مسیر درست حرکت کنم.
دوستان این تکنیک بسیار بسیار بسیار بسیار عالی جواب میده. و بخاطر هر چیزی شکر کنید توی اون زمینه رشد و پیشرفت میکنید . مثلا در مثال بالا رابطتون با پدر و مادرتون بهتر میشه.
حالا شما هم انتظار نداشته باشید با دو سه بار شکرگزاری ملائکه شبها بیان عسل بزارن دهنتون :ghash: :shad:
صبور باشید به مرور زمان توی دلتون میشینه و فوق العاده تاثیر گذار هست.
اگر هم کسی دوست نداره اینجا تمرین کنه ولی حتما یه دفتر برای خودش درست کنه و این تمرین رو انجام بده. یا اینکه بیایید اینجا شکر های دیگران رو بخونید خیلی بهتون کمک می کنه..:ok:
موفق و سربلند باشید..:Gol:
که من حقیرم و من ناچیزم و من گناه کارم و ....
یا نیاید بگید من یه عمر ناشکری کردم خدایا منو ببخش.
تورو خدا درک کنید مجبورم نکنید بیش از این توضیح بدم. :ok:
هدف این تاپیک فقط و فقط شکر و شمارش نعمت هست . لطفا تواضع تان را ببرید جای دیگر . با تشکر.