حقیقت چیست؟ (بخش اول: آیا چیزی خارج از ذهن من وجود دارد؟)
ارسال شده توسط پارسا مهر در دوشنبه, ۱۳۹۸/۰۲/۱۶ - ۲۳:۰۷سلام.
شده بارها رفتید روی تخت یا رختخوابی دراز کشیدید و به فکر فرو رفتید.و چیزهای مختلفی رو تو ذهنتون تجسم کردید و یا تصور کردید.یا خاطراتی رو یاد آوری و مرور کردید.گاهی در همون حین، ناراحت شدید، گریه کردید، یا برعکس، خوشحال شدید، خندید...
تمام اون اطلاعات و اون تصورات و اون اشکالی که در مدتی که در رختخواب بودید از نظر شما می گذشته و اون عواطفی و هیجاناتی که از سر گذروندید، تنها درون ذهن خودتون بودن و شکل گرفتن و وجود داشته. اگر اژدهایی دو سر می دیدید که داشته یک شهر رو نابود می کرده و مردمانش رو زیر پا له می کرده، همه در ذهن شما بوده...
اما همینکه از رختخواب بلند می شیم، و کش و قوسی به خودمون می دیم و می ریم سمت یخچال که یک لیوان آب بنوشیم، تصاویری که از نظرمون می گذره، رو خارج از ذهن خودمون واقعی می دونیم.دیگه نمی گیم این یخچال هم مثل اون اژدها که توی رختخواب داشتم می دیدمش، فقط توی ذهن من قرار داره!!!! اما حالا مشکل من در اینه، من نمی تونم، تمایز معنا دار قائل بشم بین اون اژدهای توی خیالم با این یخچال و لیوانی که میرم سروقتش تا آبی بنوشم و گلویی خیس کنم!!!
از کجا و چگونه تمایز قائل بشم بین یخچال و اون یک لیوان آب و حس سیراب شدن با اون اژدهای زیر پتو؟؟؟ در واقع چه تفاوت معنادار و مهمی بین ان اژدها که مردم را له می کرد با آن یخچال و یک لیوان آب و اون حس سیراب شدنی که از نوشیدن آن لیوان آب حس کردم وجود دارد و چطور به این تفاوت معنادار برسم:Rflasher::Rflasher: :Lflasher:چطور؟؟
با تشــــکر!