درمانی که ذاتا درد آور و زجر آور است
ارسال شده توسط پارسا مهر در پنجشنبه, ۱۳۹۷/۱۱/۰۴ - ۱۶:۲۳سلام.به نظر می رسه توسط بعضی از سخنرانان و تریبون به دست ها و بالامنبری ها، اینطور القا میشه و اینطور برداشت میشه که اصولا، درمان(درمان های روحی نه لزوما مادی و این دنیایی و خاکی، مثلا یکی متکبره، یکی حسوده) از یک جایی به بعد که بالا میزنه باید و ذاتا همراه باید بشه با درد و زجر و مثلا مثال زده میشه مثلا طرف سرطان داره، برای درمانش، داروها و ابزاری استفاده میشه که شخص بیمار کلی غصه و درد می می کشه تا خوب بشه.تا درمان بشه....علاوه بر دمان، حتی پیشگیری از یک سری از امراض هم گفته میشه که از یک جایی و در مواردی باید همراه باشه با درد.با زجر.مثلا یک کودک مثال زده میشه.می خواد دستشو بزنه به آتیش.خوب بهش می گیم نزن و پیشگیری می کنیم که این بچه خودشو نسوزونه.ولی بچه هی می خواد دست بزنه.بعد یک تیکه زغال کوچولو می اندازیم دستش که این بچه حساب کار دستش بیاد.بچه درد شدیدی حس می کنه ولی دیگه نمی گه من آتیش آتیش می خوام که کل بدنش بسوزونه.یعنی برای پیشگیری هم درد دادیم و درد لازمه...
خلاصه اینطور القا میشه که انگار، درد چیز خوبی هست در خیلی موارد.برای درمان یک سری امراض و خصایل شیطانی، و سیاه و تاریک، یا برای پیشگیری از مبتلا شدن به آنها، درد لازمه.درد بایده.درد واجبه.این واجبه سوال منه..یک باید که نبودش اجتناب ناپذیر...اما واقعا اینطوریه، همچین چیزی رو میشه اثبات کرد؟میشه اثبات کرد که اصولا درمان و پیشگیری از امراض، در خیلی موارد ذاتا باید همراه با درد باشند؟؟میشه پذیرفت که دکتری داریم، قادر مطلق. و برای درمان من نوعی، از لوازمی استفاده می کنه که درد آوره با اینکه عرض کردم که قادر و توانا کله.و در توجیه گفته بشه که کاری نمی شه کرد با این درد و زجر ها، چرا که درمان، در مواردی بسیاری، ذاتا درد آور هست و این درد اجنتاب ناپذیر هست، یعنی ذاتا با درد همراه هستند.(مثلا برای فهم بیشتر.درمان سرطان مثلا گفته بشه که بدون درد نمیشه، محاله، اصلا) و شخص دکتر با تمام قدرت و قادر کل بودنش هم نمی تواند بدون درد و زجر درمان گری کند همه جا؟هرچند قادر کل و توانای کل باشد؟این اثبات کردنی هست یا نه؟درون دینی سوال نمی کنم ها..آیا قرینه ای و شواهدی و دلیلی بر این عقیده و برداشت هست یا نه...