سلام دوستان
من تازه عصو این شبکه شدم
یک سوال مطرح می کنم و خواهشمندم هرکسی نظر خودشو بصورت واقع گرایانه بده
بنده توی یه خانواده کاملا مذهبی بزرگ شدم. همون کوچیکی هم کلی حدیث و روایت و احکام بلد بودم که آدم بزرگش نمیدونس. اینارو گفتم که بدونید شرایط خانواده ما چطوره
اما از ابتدای نوجوانی احساس خلا یک همدم در کنارم خیلی اذیتم میکرد
اینو بگم که متاسفانه به شدت آدمی احساسی هستم. خلاصه باتوجه به همه این شرایط، که قصش مفصله، صبر کردم و دوران دبیرستان تموم شد و دو سال هم از دانشگام گذشت؛ اما منطقم اجازه نداد که پا رو اعتقادات بذارم و با دختری ارتباط برقرار کنم.
واقعا شرایط سختیو می گذروندم. شبی نبود که بدون گریه بخوابم
نمیدونم چرا
از بی هدفی رنج میبردم. (البت یه گوشش واسه این بود که دیگه عبادات و واجبات رو از روی اشتیاق انجام نمی دادم) افسردگی گرفته بودم. من که شب امتحانی میخوندم، معدلم تو رشته فیزیک 14 بود، اما ترم چهار، فقط 3 واحد پاس کردم
خلاصه بگم؛ حدود شش ماه بود که گاه و بی گاه چت میکردم. با دوست، آشنا، همکلاسی، فامیل. معمولا هم طرف مقابل دختر نبود
یک روز تو یه روم با یه دختری آشنا شدم که دوهفته دیگه کنکور داشت. خلاصه منم که عاشق کنکور چندتا نکته بهش گفتم و بعد از یه مدت متوجه شدم که این دختر ازون آدمایی نیس که فکرشو میکردم. ازنظر تفکری و اعتقادی بسیار شبیه به خود ما هستن. دختریه چادری، از خانواده شهید، مث خودمون بسیجی (حداقل از نظر ظاهری بسیجیم) با ایمان، حافظ چند جز قرآن، و .... که اون رو هم تنهـــــــــــایـــــی کشونده بود به دنیای کثیف «نیـــمـباز»
بعد از حدود سه ماه تصمیم گرفتیم همدیگرو ببینیم و اتفاقا اولین قرارمون، مزار شهدای شهر، کنار قبر عموی شهیدش، بود
تا اینجا خلاصه ای بود از ماجرا! و اما سوال من:
ما تا جایی که امکان داره حدود رو رعایت می کنیم. خود بنده ی خدا اجازه نمیده که تماس داشته باشیم. من هم غیرتم اجازه نمیده.
اما نمیتونیم بی خیال این موضوع شیم که حداقل هفته ای سه بار با هم تلفنی صحبت کنیم و درطول روز به هم پیامک بدیم و از حال هم باخبر شیم
من تقریبا مطمئنم که همسر ایده آلی برای منه. چون از تمام خانواده و جد و آبائش خبر دارم.
خودش میگه منتظره من حداقل لیسانسمو بگیرم و یه کار معمولی داشته باشم و اون وقت پا پیش بذارم، اما من در شرایطی هستم که توان تحمل دو یا سه سال دیگه رو ندارم و اصلا نمیتونم سر درسام تمرکز کنم. به قول معروف آتشم تنده و خب نمیشه با طبیعتِ یه انسان 20 ساله جنگید.
ارتباط رو میدونم اشتباهه. اما خواهش میکنم در شرایط فعلی واقع بین باشید. بهترین کار چیه؟؟؟؟ با خانواده ها مطرح کنیم موضوع رو؟؟ یا بذاریمش واسه یوقتی که من از نظر درسی و معدل به حالت نرمال برگردم (اگه برگردم) تا مقبولیت بیشتری داشته باشم
این رو هم بگم که بعید میدونم پدر دختره حاضر بشه دخترش با فردی که تکلیف کار و درسش معلوم نیس، ارتباط داشته باشه
کارشناس بحث: حامی