فخر رازی این وصف را(أَذِلَّه عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّه عَلَى الْکافِرِینَ) بر ابوبکر تطبیق داده و کسی را جز او لایق آن نمی داند و در تأیید آن به روایت نبوی استناد می کند و مدعی می شود که این روایت مستفیض است. وی می نویسد: قوله (أَذِلَّه عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّه عَلَى الْکافِرِینَ)
و هو صفه أبی بکر أیضاً الدلیل الذی ذکرناه، و یؤکده ما روی فی الخبر المستفیض أنه _ علیه الصلاه و السلام _ قال: ارحم أمتی بأمتی أبوبکر. فکان موصوفاً بالرحمه و الشفقه على المؤمنین و بالشده مع الکفار.
سوال بنده در مورد صحت و سقم این روایتی است که در بسیاری از منابع حدیثی اهل سنت آمده: «ارحم أمتی بأمتی أبوبکر. فکان موصوفاً بالرحمه و الشفقه على المؤمنین و بالشده مع الکفار».
لطفا اگه میشه بصورت مستند این روایت را رد یا تایید بفرمائید. ممنون و جزاکم الله خیرا
سلام علیکم و عرض ادب خدمت همه دوستان محترم وعزیز .
یک چند احکام حدیثی می خواهم اگر ارائه دهید ممنون می شوم که مطالب به شرح زیر است :
1- محمد بن عبدالوهاب می گوید رد کردن روایت صحیح فسقمی اورد
2- علمای اهل سنت می گویند هر کس روایت صحیح را کفر می اورد
3- رد کردن روایت صحیح بدعت می اورد که بدعتگذار هم حکمش قتل است ..
اگر در مورد این مطالبی که بنده ارائه دادم سندی وجود داشت لطفا ارائه دهید با جلد کتاب و صفحه از کتب اهل سنت و وهابیت ..
با تشکر
:Gol:----------------------------:Gol:
با سلام
چه تعداد جلد از موسوعه فقهی کویت چاپ شده است و آیا تمامی حروف را شامل میشود یا تا حرف خاصی پیش رفته است؟ لینک معتبری از متن html موسوعه با امکان جستجو نیز بگذارید.
همین سوال در مورد موسوعه مصری(هشت مذهب) چند جلد چاپ شده تا چه حرفی و لینک؟
سال چاپ آخرین جلد آنها کی بوده و ایا به مانند دایره المعارف فقه شیعه از آنها فرهنگی نیز تولید شده؟ آیا به زبان های دیگری ترجمه شده اند(مانند انگلیسی یا فارسی) یا در آینده در دست اقدام دارند.
ببخشید سوالم زیاد شد ولی آیا برای دسترسی به فتاوای وهابیت هم دانشنامه ای وجود دارد؟
با تشکر
میخواستم بدونم نماز کدام صحیح تر است،شیعه یا سنی؟
از چه زمانی این دو از هم جدا شدند و به چه علت؟
واقعا برام سخته که اگه یکی ازم بپرسه چرا نمازهای ظهر و عصر،مغرب و عشا رو با هم میخونید نتونم جواب بدم.
باسلام وادب بنده قراراست تدريس فلسفه احكام از لحاظ روانشناختي ،پزشكي وعلمي راباطلاب دوره عمومي داشته باشم امكان دارد در اين باره كتابهايي را به حقير معرفي كنيد .باسپاس
سلام خواهشا به عنوان کارشناس مربوطه،ایرادات بنده رو درمورد مسائل زیر تفهیم نمایید:(سکوت شما،نشانه ی رضاست)
اگر بخواهید براهین منطقی ای چون علیت و وجوب و امکان را در اثبات خدا بکار ببندیم درحالی که باید از براهین مبتنی بر شهودی مثل برهان نظم که با فرض درست بودنش(ایراداتی بسیار برآن وارد است) تنها از امکان وجود خدا می گوید نه اینکه خدا را اثبات کند،عبور کنیم،تنها موضوع منطقی که از اثبات وجودخدا دریافت می شود(نه از امکان وجودخدا) عدم تسلسل در علت است.
به نظر من برهان علیت و امکان و وجوب،دو روی یک سکه اند که هردو منطقا،مشکل تسلسل در علل را (به اصطلاح)حل می کنند وهردو،علت غایی هرمعلولی را تنها خدا می داند.
برهان علیت می گوید:در ميان پديده های هستی،سلسله اي از علل وجود دارد، و چون تسلسل علل امکان پذیر نيست، بايد علت نخستيني وجود داشته باشد که خود معلول نباشد،درنتیجه علت نخستين خداست. برای اینکه برهان علیت را صحیح بدانیم،باید در فرضیات اصلی آن،علیت را جهان شمول قرار دهیم.زیرا اگرعلیت،جهان شمول نباشد یعنی ماپدیده هایی یافته ایم که خود معلول علت دیگری نیستند و دیگرتسلسل بوجود نمی آید و نیازی به اثبات نیست.خب با توجه به مدلسازی برهان علیت،علت خدا چیست؟!!:-?:-?
اگر بگویید خدا علت العلل است(یعنی فرض پذیرفته شده خود را نقض کردید) آنگاه: هم میگویید که علت نامعلولی وجود ندارد(طبق فرض) و هم ادعا می کنید که یک علت نامعلول به نام خدا در کار است(ضدفرض)!!!؟.خب اصلاچرا باید این سلسله در " خدا " متوقف شود؟ مگر خلاف ممکنات است که در جایی قبلتر،مثلآ با پیدایش خود جهان پایان بپذیرد؟یا یک اسب شاخ دار صورتی با خال های زرد؟؟؟
هرچند قوانین فیزیکی مکانیک کوانتوم و اصل عدم قطعیت،پدیده ای تصادفی را درسطح زیراتمی تشریح می کنند(نه اینکه تمام پدیده ها تصادفی هستند.)و چون تئوری بیگ بنگ درمورد یک تکینگی بسیارکوچکتراز سطح زیراتمی بحث می کند،ازکجا معلوم که این تکینگی،طبق مکانیک کوانتومی،یک پدیده ی تصادفی نبوده باشد؟:-/
ولی ازآنجا که خود قطعی هم قطعی نیست و قوانین فیزیکی هم،صرفا نزدیک ترین و شبیه ترین مدلسازی پدیده ها درمورد واقعیات طبیعی هستند(حتی تئوری جاذبه نیوتون هم قطعی نیست!)،نمی توان به وسیله ی علوم طبیعی،عدم وجودخدا را اثبات کرد،اما با همچنین برهان ضعیفی نیز،نمی توان دقیقا به "خدا "رسید که معلولی بی علت است.
این تعریف ازبرهان علیت،ابتدایی ترین نوع تعریف ممکن از این برهان است.این برهان توسط فرضیات درست دیگری توسط فلاسفه تکمیل شده است که نه تنها مشکلی را حل نمی کند،بلکه مشکلات جدیدی راهم بوجود می آورند.فرضیات بدیهی دیگری مثل"تقدم زمانی علت بر معلول" نیز به آن اضافه شدند.
اگر زمان،با جهان هستی آغاز شده است،دیگر جهان،معلول نخواهد بود،زیرا زمان قبل تری نیست که علت درآن رخ دهد.
اگر خداباوران بخواهند بگویند خدا در زمان قبل تر ازپیدایش جهان قراراداشت که علت جهان است،درحقیقت خدا را در ظرف زمان قرارداده اند(خداوند خالق زمان و مکان است و اگر در زمان ومکان قرارگیرد،خودش،خودش را محدود کرده) و شأن ماورایی و غیرمادی خدا را از بین خواهند برد!و اگر جهان هستی،معلولی بی علت باشد،پس تسلسل در علل متوقف شده است ونیازی به اثبات خدا دراین برهان نیست!!
برای همین است که حتی برخی فیلسوفان خداباور،خداوند را به انضمام جهان هستی(ماده)،قدیم دانسته و تنها پیدایش حیات را حادث می دانند،درحالی که تئوری تکامل،بسیار مستندوعلمی،پیدایش اولین موجودات وآثارحیات اولیه تا کنون را توضیح می دهد و خداباوران دانسته یا ندانسته آن را فرضیه یا نظریه می نامند و باور نمی کنند و داستان های آدم و حوا و... را بدون هیچ سوال و تفکری باور می کنند!!،درحالی کهتئوری تکامل،همانقدرارزشمنداست کهتئوری جاذبه ی نیوتون ارزشمند و علمی ست.
سلام
درسوره فاطرایه 44داریم که اگر خداوند مردم رابه سبب کارهایی که مرتکب شده اند مجازات کند جنبنده ای رابرپشت زمین باقی نخواهد گزاشت این جمله صراحتا یعنی همه انسان هامرتکب خطا وگناه شده اند والا گفته نمیشد هیچ انسانی برروی زمین باقی نخواهد ماند دردیگرایات هم داریم که خداوند پیامبرص رابه خاطرطلب امرزش برای کافرانی که عین دانستن ندای حق عنادودشمنی میکردند پیامبرص راسرزنش کرده وایشان ودیگرمومنان راشایسته اینکار نمیدانند حتی به اصطلاح معصومین هم خطا میکنند اما کمترازبقیه دراینجا دیدیم که طلب امرزش پیامبر موجب الگوگیری سایرمومنین ودرنهایت سرزنش توسط خداوند است پس اینکه ماعقیده داریم امام باید معصوم باشد والا مردم دچارانحراف میشوند نادرست است امااینکه امام باید توسط خدا مشخص شود که این شخص بهترین فرددرزمان وکمترین خطاکننده است درست بنظر میرسد ودران ایه ای که گفته شده همانا خداوند میخواهد بدی راازشمااهل بیت دورکند وشماراپاک وپاکیزه گرداند اولا فقط شامل اهل بیت میشه نه تمام معصومین ثانیا گفته شده خداوند میخواهد بدی رادورکند ازشما تاپاکیزه گردید این یعنی تاقبل ازاین بدی نزدهرانسانی بوده وبانزول این ایه گناهان شما بخشیده شده این طورنیست؟
باتشکر