جمع بندی سیر و سلوک و مقامات عارفین
تبهای اولیه
سلام و تحیت تام،خدمت همه دوستان،
سوالی داشتم در بخش عرفان البته عملی
ی بخشی از کتاب فارابی رو میخوندم،که نوشته بود،وارد فلسفه شدن بدون تزکیه نفس،آدمو گمراه میکنه!البته همین حرف رو ملاصدرا هم به زبان تندی زده! و مولانا هم شعر های زیادی در این باب داره،پیش چشمت داشتی شیشه کبود ،آینه شکسته، ماه و...
البته من،از زیر بنا که قرآن و فلسفه اسلامی و خدا ،باشه قبولش ندارم
و چون برخی دوستان دیندار میفرمایند،دلیل کُفرت بخاطر این است که گناه کردی،و الا هم کتاب قرآن رسیده،هم در کار های دیگه عقل آنچنان بدی نداری!
البته من چیزی به اسم گناه رو هم قبول ندارم، در تاپیک دیگری یکی از دوستان کتابی از حسن زاده آملی رو معرفی کردن!انسان در عرف و عرفان!داستانای جالبی توش بود همون روز تمومش کردم، از قبض و بسط و کشف و شهود و اینچیزا توش بود،فافهم های خسته کننده ای هم داشت،امیدوارم کسی رو اذیت نکنم ولی از همون اول تا آخرش با این دید که برادر بزرگوارمون،توهم زده خوندم!ازونجا که در اشارات و سایر جاها از چیزی بنام اعتدال مزاج(بنظر من قابلیت توهم زدن،یا طیف خاصی از افراد سایکوتیک) برای داشتن این قابلیت ها نام برده،و چون اعتدال مزاج(البته دوستان با مزاج های طب سنتی اشتباه نگیرند) چیزی نیست که دست خودِ آدم باشه،شک منو بیشتر کرد!
با این مقدمه طولانی (البته پیشاپیش عذرخواهم بابت زیاده گویی،چون دوستان اهل عرفان زیادگی سخن دوس ندارن)
سوال اصلی من اینه!
کلا میخوام این کشف و شهود ها واسه منم رخ بده،(چون به آزمایشات دابل بلایند یا دوسو کور علاقه دارم)میخواستم بدونم منزلگاه مشترکی بین افرادی که این وادی رو طی میکنن وجود داره؟
مثلا اولین اتفاق عجیب دیدن نوری باشه چیزی باشه که مشترک باشه و البته عجیب و غیر قابل تشکیک!( امیدوارم خدایی اگه وجود داره ی قدم از منو 100 قدم از طرف خودش حساب کنه-چون از کفر مطلق دارم میرم سمتش)،نه برای به اصطلاح بازیچه،تنها برای فهمیدن و شناختن وجود خودش و چرایی وجود شر همین دوتا!
و دومین سوالم،حداقل چه مدت زمانی باید بگذره برای اولین اتفاق شهودی چون برای من سختی و شدتش(حلال و حرام ها) مهم نیست،اما مدتش مهمه،(مثلا مستحبات و اینا در هفته 24 ساعت طول بکشه،تو دو روز 12 ساعته تموم شه راحت ترم،تا6روز 4 ساعته)
و سومی اینکه همون انجام واجبات و مستحبات و ترک حرام(از نظر تشیع)کافیه؟
**امیدوارم که منو به خوندن کتابای مثل فصوص و اسفار فلسفه مصباح یا طباطبائی یا پرسش در بخش اعتقادی اینا ارجاع ندین
متشکرم،اگه در جملاتم زنندگی وجود داره امیدوارم ببخشید
دوستتون دارم.در پناه علم
با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی
ناگزیرم از همان ابتدا صریح این نکته را بگویم که نمی توان برای کسی که از اساس گناه را قبول ندارد سخنی در حوزه سیر و سلوک و مقامات عارفین گفت. نمی توان به کسی که مکاشفات و مشاهدات عالمانی چون علامه حسن زاده آملی را توهماتی بیش نمی داند درباره کشف و شهود صحبت کرد.
شما از جانبی به راحتی اموری چون اعتدال مزاج را که مورد تایید برهان و عرفان و تجربیات است زیر سوال برده و بدون هیچ دلیلی آن را ناشی از توهمات بزرگانی چون بوعلی سینا در اشارات می دانید و از جانبی دیگر خواهان پرده برداشتن از حقایقِ کشف و شهود هستید؟ این دو با هم سازگاری ندارید برادر.
به نظر میرسد که پرسشگر گرامی از اساس دچار شبهات اعتقادی است که برای حل آنها باید به مطالعات دینی خود عمق بیشتری بخشیده و با کارشناسان اعتقادی حشر و نشر بیشتری داشته باشد. چون نمی توان درختی را که از ریشه مشکل دارد با حرس شاخه هایش ترمیم نمود.
مختصر عرض میکنم که اگر واقعا خواهان کشف و شهود هستید باید اولا از جهت عقلانی به حقانیت اصول اعتقادی واقف شوید و ثانیا با عمل به شرعیات و اخلاقیات درخت وجودی خود را به تدریج تناور سازید تا انشالله با ممارست انجام دقیق واجبات و ترک کامل محرمات به وادی کشف و شهود وارد شوید.
در مورد مدت زمان هم پرسیدید که باید بگویم در این مسیر زمان خاصی تعیین نشده و تمامی توفیقات شما بستگی به همت و اعتدال مزاجتان دارد. هر چقدر خودتان مسیری را که اشاره نمودم با قوت بیشتری در زمانی کوتاه طی نمایید به همان اندازه در نیل به مکاشافات و مشاهدات موفق بوده و زودتر خواهید توانست به مراد دلتان برسید.
درپایان اظهار امیدواری کردید که شما را به خواندن کتابهای عمیق فلسفی و عرفانی توصیه نکرده و به بخش اعتقادات نیز ارجاع ندهم، مسلما بنده برای شمایی که هنوز مشکلات پایه ای در باب اعتقادات دارید کتابهایی عرشی چون اسفار و فصوص را که فهمش برای هرکسی ممکن نیست توصیه نخواهم کرد ولی شما ناگزیر از مراجعه به بخش اعتقادات هستید اگر واقعا خواهان چیزی هستید که اظهارش نمودید.
با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی
سلام برادر گرامی ما امیدوارم خوب باشید
ناگزیرم از همان ابتدا صریح این نکته را بگویم که نمی توان برای کسی که از اساس گناه را قبول ندارد سخنی در حوزه سیر و سلوک و مقامات عارفین گفت. نمی توان به کسی که مکاشفات و مشاهدات عالمانی چون علامه حسن زاده آملی را توهماتی بیش نمی داند درباره کشف و شهود صحبت کرد.
البته من قبول ندارم،ولی با همون قبول نداشتن، مدتی عمل کردم،
یعنی - در حد خودم- نماز 5 گانه با تعقیبات،نماز شب و وصل کردن آن با دعا و ادعیه گنجینه معنوی به نماز صبح،کم کردن غذا تقریبا یک چهارم رسوندن ،،و زبان ذهنی رو با ذکر بسم الله الرحمن الرحیم دیفالت کردن!مدت مدیدی هم هست که بخاطر درس بیرون هم نرفتم تا گناهی باشد و استفاده از کتاب اقبال فی اعمال حسنه و گناهان کبیره!زیارت عاشورا و دعای معراج و صحیفه
هرچند از اولش که شروع کردم، تا پایانش این جمله هیوم جلو چشمم میومد:
«قطار فضیلتهای راهبان که شامل تجرد، روزه گرفتن، توبه، ریاضت کشی، کف نفس، فروتنی، خاموشی، گوشه نشینی میشودبه چه علت در همه جا توسط عقلا رد میگردد؟ مگر غیر از این است که آنها هیچ نوع فایدهای در برندارند؟ آنها نه موجب پیشرفت و بهروزی فرد در دنیا میشوند و نه فرد را عضو ارزشمند تر جامعه تبدیل میکنند.»
ببینید این کار هارو یک مسلمان انجام نداده،یک کافر که از ریشه قبول نداره انجام داده،و خدایی هم که گفته کسی یک قدم بیاد سمتش ده قدم میره!
مسلما کاری که نتیجه ای نداره دیگه ادامه دادنش عمل بیهوده بنظر میرسه ،مثل اینکه برای یکسری بیمارای روانی 100 تا لعن بفرستم، یا یکسری حرکات رو بنام نماز انجام بدم،سوال من بخاطر مدت از همین رو بود
شما از جانبی به راحتی اموری چون اعتدال مزاج را که مورد تایید برهان و عرفان و تجربیات است زیر سوال برده و بدون هیچ دلیلی آن را ناشی از توهمات بزرگانی چون بوعلی سینا در اشارات می دانید و از جانبی دیگر خواهان پرده برداشتن از حقایقِ کشف و شهود هستید؟ این دو با هم سازگاری ندارید برادر.
ببینید برادر بزرگوارم،خدا هم جسم بشه[حالا بقول دوستان نعوذبالله] بیاد زمین حرف بزنه یا باید کاملا بر ذهن منطبق باشه،اگه نباشه ایراد هست،
این روش رو در مورد افراد مذهبی هم تنها بکار نمیبریم،حتی هیوم ،اپیکورس و.. که برای من بمنزله استاد بودن،هم حرفشونو راحت به باد انتقاد میگیرم
پس اصلا بزرگی اسم کسی برایم مهم نیست،
اما گذشته از این برادر بزرگوار این ابن سینایی که کتاب قانون در طبش امروزه از بسیاری جهات اشتباه هست(هرچند که در پزشکی نقش بلندی داشت) و در مسائل طبی بسیاری از موارد رو اشتباه کشف و شهود کرده
خب معلومه که من بسیار با شک بیشتری به کتاب اشارات و شفاش نظر میکنم،چون مسائل زمینی رو به اشتباه افتاده،بعد مسائل مکاشفه ای و آسمان هفتمی رو درست گفته باشه؟
هر چند در پیشگفتار همون کتاب نوشته که معلوم نیست،خود شیخ از پیروان عرفان بوده و به آن عمل کرده،یا فقط به تشریح آن پرداخته
به نظر میرسد که پرسشگر گرامی از اساس دچار شبهات اعتقادی است که برای حل آنها باید به مطالعات دینی خود عمق بیشتری بخشیده و با کارشناسان اعتقادی حشر و نشر بیشتری داشته باشد. چون نمی توان درختی را که از ریشه مشکل دارد با حرس شاخه هایش ترمیم نمود.
برادر بزرگوارم
اگر بخواهید من هیستوری مرورگرم رو همینجا آپلود کنم،میبینید که 20 صفحه اول چه به زبان فارسی چه انگلیسی هر سایتی که درمورد مسئله شر باشه بنفش کردم،هر کتابی که دستم رسیده از کاپلستون راتلج کتابای پلانتینگا همین اسفار و فصوص و نوشته های آقای مصباح یزدی تا جناب مطهری و رئالیسم طباطبایی و تئودیسه لایبنیتس دیده ام!
تا ایمیل به دکتر سروش و پرسیدن از دوستانم که در تهران شاگرد جناب ملکیان ازیشون و...
جواب قانع کننده ای ندیدم، و اونقدر ایرادش برایم روشن است که فکر نکنم جوابی یافت شود،مثل اینکه بخواهم از دو دو تا 8 در بیاورم
بخاطر همین گفتم از لحاظ فلسفی یا علمی ارجاع ندین چون نتیجه ای نگرفتم، و الا قصد جسارت نداشتم که بگم کتاب فصوص یا ... کتاب بی ارزشیه تا بفرمایین کتاب عرشی،یا اینکه اونچیزی من از کتاب فهمیدم حق مطلقه،منظورم تنها این بود جوابی قانع کننده(برای ذهن خودم) در این کتاب ها نیافتم
درپایان اظهار امیدواری کردید که شما را به خواندن کتابهای عمیق فلسفی و عرفانی توصیه نکرده و به بخش اعتقادات نیز ارجاع ندهم، مسلما بنده
-------
در مورد مدت زمان هم پرسیدید که باید بگویم در این مسیر زمان خاصی تعیین نشده و تمامی توفیقات شما بستگی به همت و اعتدال مزاجتان دارد.
خب این مسائل که ایجاز سخن داره،مثل اعتدال مزاج تنها از روش علمی خارج میکنه،چون ممکنه کسی تمام این سختی ها رو بکشه بعد آخر بهش بگن نتیجه نرسیدی بخاطر اینه که اعتدال مزاج نداری
بعد میگوییم باشد قبول ما اعتدال مزاج نداریم کلا شاکله وجودی ما بد اما،آنهایی که این مقامات شامخ رو طی کردن، و اعتدال مزاج هم دارن،بیایین در معرض روش مندی fmri و.. علمی کشف و شهود کنن،
میفرماین خیر،این چه حرف غیر اخلاقیست که میزنی،آن را فقط برای افراد اهل(!) بازگو میکنند
چون من با خطاها و بازی های ذهن نسبتا آشنایی دارم،ذهن حتی در بیداری میتونه اتفاقاتی که الان رخ داده رو جوری نشون بده که گویی از قبل در خواب یا در حالت نیمه بیداری(کشف و شهود ) یا حتی بیداری دیده
بعد بگه این همون چیزیه که من دیدم، البته این توضیحات علمی قابلیت رد داره،مثلا کسی رویای صادقه میبینه که فلان شخص با فلان ماشین به آن صورت تصادف میکنه، اگه بعد از بیداری بنویسه و این اتفاق بیفته این قسمت علمی رد میشه،ولی نه، در ذهنش خطور کنه که اینو در خواب دیدم معلومه که ساخته ذهنه
اینها مسائلی نیست که تنها مختص عده خاصی از افراد باشه،امثال دژاوو و... برای اکثریت نوع بشر رخ میده،
برای افراد شیادی هم که در زمانه جدید اطلاعاتی از افراد میدهند که به آنها نگفته،تنها یک مورد از آنها کار با کالی لینوکس و اینترنت بوده که اطلاعاتی از فرد مقابل بدست آورده بعد گفته(و ازین شیادان بسیارن)
حالا این موارد به همین چیز ها ختم نمیشه،بعد ی کشف و شهودایی صورت میگیره،مثلا در هندوئیسم و آنها یکسری از بزرگانش دیده اند که گانش(نیمه انسان نیمه فیل)دستور به نسل کشی مسلمانان داده،
---
ممنونم از پاسختون
دیگه اگه ممکنه تاپیک رو جمع بندی کنین،اگه جایی جسارتی بود امیدوارم ببخشید،در فلسفه و علم به جمع بندی رسیده بودم،مونده بود عرفان ، از زحمتی که کشیدید، و پاسخ دادید این رو هم تا حدودی برام روشن شد در ذهنم جمع بندی میکنم
از گفت و گو با شما بسیار خوشحال شدم
در پناه علم موفق باشین
[="Tahoma"] البته من قبول ندارم،ولی با همون قبول نداشتن، مدتی عمل کردم، ببینید برادر بزرگوارم،خدا هم جسم بشه[حالا بقول دوستان نعوذبالله] بیاد زمین حرف بزنه یا باید کاملا بر ذهن منطبق باشه،اگه نباشه ایراد هست، برادر بزرگوارم بخاطر همین گفتم از لحاظ فلسفی یا علمی ارجاع ندین چون نتیجه ای نگرفتم، و الا قصد جسارت نداشتم که بگم کتاب فصوص یا ... کتاب بی ارزشیه تا بفرمایین کتاب عرشی،یا اینکه اونچیزی من از کتاب فهمیدم حق مطلقه،منظورم تنها این بود جوابی قانع کننده(برای ذهن خودم) در این کتاب ها نیافتم ------- خب این مسائل که ایجاز سخن داره،مثل اعتدال مزاج تنها از روش علمی خارج میکنه،چون ممکنه کسی تمام این سختی ها رو بکشه بعد آخر بهش بگن نتیجه نرسیدی بخاطر اینه که اعتدال مزاج نداریسلام برادر گرامی ما امیدوارم خوب باشید
یعنی - در حد خودم- نماز 5 گانه با تعقیبات،نماز شب و وصل کردن آن با دعا و ادعیه گنجینه معنوی به نماز صبح،کم کردن غذا تقریبا یک چهارم رسوندن ،،و زبان ذهنی رو با ذکر بسم الله الرحمن الرحیم دیفالت کردن!مدت مدیدی هم هست که بخاطر درس بیرون هم نرفتم تا گناهی باشد و استفاده از کتاب اقبال فی اعمال حسنه و گناهان کبیره!زیارت عاشورا و دعای معراج و صحیفه
هرچند از اولش که شروع کردم، تا پایانش این جمله هیوم جلو چشمم میومد:
ببینید این کار هارو یک مسلمان انجام نداده،یک کافر که از ریشه قبول نداره انجام داده،و خدایی هم که گفته کسی یک قدم بیاد سمتش ده قدم میره!
مسلما کاری که نتیجه ای نداره دیگه ادامه دادنش عمل بیهوده بنظر میرسه ،مثل اینکه برای یکسری بیمارای روانی 100 تا لعن بفرستم، یا یکسری حرکات رو بنام نماز انجام بدم،سوال من بخاطر مدت از همین رو بود
این روش رو در مورد افراد مذهبی هم تنها بکار نمیبریم،حتی هیوم ،اپیکورس و.. که برای من بمنزله استاد بودن،هم حرفشونو راحت به باد انتقاد میگیرم
پس اصلا بزرگی اسم کسی برایم مهم نیست،
اما گذشته از این برادر بزرگوار این ابن سینایی که کتاب قانون در طبش امروزه از بسیاری جهات اشتباه هست(هرچند که در پزشکی نقش بلندی داشت) و در مسائل طبی بسیاری از موارد رو اشتباه کشف و شهود کرده
خب معلومه که من بسیار با شک بیشتری به کتاب اشارات و شفاش نظر میکنم،چون مسائل زمینی رو به اشتباه افتاده،بعد مسائل مکاشفه ای و آسمان هفتمی رو درست گفته باشه؟
هر چند در پیشگفتار همون کتاب نوشته که معلوم نیست،خود شیخ از پیروان عرفان بوده و به آن عمل کرده،یا فقط به تشریح آن پرداخته
اگر بخواهید من هیستوری مرورگرم رو همینجا آپلود کنم،میبینید که 20 صفحه اول چه به زبان فارسی چه انگلیسی هر سایتی که درمورد مسئله شر باشه بنفش کردم،هر کتابی که دستم رسیده از کاپلستون راتلج کتابای پلانتینگا همین اسفار و فصوص و نوشته های آقای مصباح یزدی تا جناب مطهری و رئالیسم طباطبایی و تئودیسه لایبنیتس دیده ام!
تا ایمیل به دکتر سروش و پرسیدن از دوستانم که در تهران شاگرد جناب ملکیان ازیشون و...
جواب قانع کننده ای ندیدم، و اونقدر ایرادش برایم روشن است که فکر نکنم جوابی یافت شود،مثل اینکه بخواهم از دو دو تا 8 در بیاورم
بعد میگوییم باشد قبول ما اعتدال مزاج نداریم کلا شاکله وجودی ما بد اما،آنهایی که این مقامات شامخ رو طی کردن، و اعتدال مزاج هم دارن،بیایین در معرض روش مندی fmri و.. علمی کشف و شهود کنن،
میفرماین خیر،این چه حرف غیر اخلاقیست که میزنی،آن را فقط برای افراد اهل(!) بازگو میکنند
چون من با خطاها و بازی های ذهن نسبتا آشنایی دارم،ذهن حتی در بیداری میتونه اتفاقاتی که الان رخ داده رو جوری نشون بده که گویی از قبل در خواب یا در حالت نیمه بیداری(کشف و شهود ) یا حتی بیداری دیده
بعد بگه این همون چیزیه که من دیدم، البته این توضیحات علمی قابلیت رد داره،مثلا کسی رویای صادقه میبینه که فلان شخص با فلان ماشین به آن صورت تصادف میکنه، اگه بعد از بیداری بنویسه و این اتفاق بیفته این قسمت علمی رد میشه،ولی نه، در ذهنش خطور کنه که اینو در خواب دیدم معلومه که ساخته ذهنه
اینها مسائلی نیست که تنها مختص عده خاصی از افراد باشه،امثال دژاوو و... برای اکثریت نوع بشر رخ میده،
برای افراد شیادی هم که در زمانه جدید اطلاعاتی از افراد میدهند که به آنها نگفته،تنها یک مورد از آنها کار با کالی لینوکس و اینترنت بوده که اطلاعاتی از فرد مقابل بدست آورده بعد گفته(و ازین شیادان بسیارن)
حالا این موارد به همین چیز ها ختم نمیشه،بعد ی کشف و شهودایی صورت میگیره،مثلا در هندوئیسم و آنها یکسری از بزرگانش دیده اند که گانش(نیمه انسان نیمه فیل)دستور به نسل کشی مسلمانان داده،
---
ممنونم از پاسختون
دیگه اگه ممکنه تاپیک رو جمع بندی کنین،اگه جایی جسارتی بود امیدوارم ببخشید،در فلسفه و علم به جمع بندی رسیده بودم،مونده بود عرفان ، از زحمتی که کشیدید، و پاسخ دادید این رو هم تا حدودی برام روشن شد در ذهنم جمع بندی میکنم
از گفت و گو با شما بسیار خوشحال شدم
در پناه علم موفق باشین
انما الاعمال بالنیات
به نظر بنده یکی از اشتباهات مهم شما این بوده که در سن کم و احتمالا بدون استاد و سیر درست مطالعاتی شروع به خواندن کتابهایی کردید که بعضا بعضی ها بعد از سال ها ممارست و پای درس نشستن هم به فهم خوب و جامعی نمی رسند . شما می تونید بدون گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی و.... یک پزشک حاذق شوید؟
و یکی دیگر از اشتباهات شما از نظر بنده انجام دادن اعمال مستحب فراوان و زده شدن نفس شماست.
اگر قرار باشد فقط به ظاهر اعمال باشد و در باطن بدبینی وجود داشته باشد به نظرم شما به جای قُرب ، دچار بُعد می شوید.
رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود
و
ره چنان رو که رهروان رفتند.
نه برای به اصطلاح بازیچه،تنها برای فهمیدن و شناختن وجود خودش و چرایی وجود شر همین دوتا!
سلام....من دقیق نمی دونم این کشف و شهودا آیا می تونه چیزی رو ثابت کنه یا نه؟آیا صرفا یک نجربه ای هست که از سر می گذره، یا نه، چیزی رو هم ثابت می کنن، مثلا وجود خدا رو هم ثابت می کنن، چطور ثابت می کنن؟از همین حضرات عارف، اشتب نکنم، هستن، کسایی که می گن، آدم در زمان های قطع نا امیدی از عوامل طبیعی، مثلا در قرق شدن، وجود یک خدا و موجود برتر رو که قدرتمنده و قدرت نجات داره رو با علم حضوری خودش حس می کنه، ولی جالب اینجاست که، این علم حضوری به خطا می تونه بره، چون اگر اون علم حضوری به وجود یک موجود برتر و قدرتمند که قدرت نجات دادن او را داره، رو پیدا می کنه، پس چرا، اون خدا و قدرت برتر، به داد این بدبخت نمی رسه و دریا قرق می شه یا اگر هم قرق نشه، باز، یک عامل طبیعی از راه می رسه و اونو نجات می ده، پس گویا حتی علم حضوری هم می تونه خطا داشته باشه یا راه توجیه بازه که اون رو اوهام و خیالات بپنداریم!حالا این یک مطلبی بود که می خواستم منظورم روشن بشه، در کشف و شهود، واقعا چه چیزی رخ می ده و چه تضمینی هست که با کشف و شهودی که شما خواهی داشت،حقیقتی که خدا وجود دارد، برای شما به قطعیت فاش بشه و شما همچنان خدا رو منکر نشی و نگی که این کشف و شهودا اوهام بوده و نری سمت علم که با علم اون کشف و شهودا رو توجیه کنی؟؟؟والا من زیاد سمت کشف و شهود و عرفا نرفتم، شما واردی به زبان ساده برای ما روشن کن...ممنون
البته من قبول ندارم،ولی با همون قبول نداشتن، مدتی عمل کردم،
یعنی - در حد خودم- نماز 5 گانه با تعقیبات،نماز شب و وصل کردن آن با دعا و ادعیه گنجینه معنوی به نماز صبح،کم کردن غذا تقریبا یک چهارم رسوندن ،،و زبان ذهنی رو با ذکر بسم الله الرحمن الرحیم دیفالت کردن!مدت مدیدی هم هست که بخاطر درس بیرون هم نرفتم تا گناهی باشد و استفاده از کتاب اقبال فی اعمال حسنه و گناهان کبیره!زیارت عاشورا و دعای معراج و صحیفه
هرچند از اولش که شروع کردم، تا پایانش این جمله هیوم جلو چشمم میومد:
به نظر بنده نیز ایراد پایه ای کار شما در 2 چیز است:
اول اینکه از همان آغاز به جای مراجعه به کتب اصیل اعتقادی به سراغ کتابهایی رفتید که نه تنها دانش شما را در سیر تکاملی انسانی بیشتر نکردند بلکه به شک و تردیدهای شما در این مسیر دامن زدند یعنی سیر مطالعاتی کاملا اشتباهی را در پیش گرفتید
دوم اینکه هم زمان با شکل گیری اعتقادات بی پایه و اساس به سراغ انجام مستحباتی رفتید که نه تنها باعث فتح الفتوح و کشف و شهودی نمیشوند بلکه بر حجابهای شما افزوده و منجر به دلزدگی شما نسبت به معنویات می شوند.
این هر دو کارتان قطعا اشتباه بوده و نتیجه آن این خطاهای فکری شما شده است.
همچنان معتقدم مشکل شما اعتقادی است و برای حل آنها باید اولا همه مطالعات قبلی خود را به فراموشی سپرده و از نوع شروع به یادگیری آن هم بدون هیچ موضع گیری منفی داشته باشید.
از آنجا که بیشتر شبهات شما بیرون از دایره رذائل اخلاقی بوده و صرفا به شبهات اعتقادی شما برمیگردد بنده طبق قانون این سایت مجاز به اطاله کلام با شما نیستم و از خداوند هدایت و نورانیت قلبتان را مسالت دارم.
[="Tahoma"][="Navy"] و دومین سوالم،حداقل چه مدت زمانی باید بگذره برای اولین اتفاق شهودی چون برای من سختی و شدتش(حلال و حرام ها) مهم نیست،اما مدتش مهمه،(مثلا مستحبات و اینا در هفته 24 ساعت طول بکشه،تو دو روز 12 ساعته تموم شه راحت ترم،تا6روز 4 ساعته) و سومی اینکه همون انجام واجبات و مستحبات و ترک حرام(از نظر تشیع)کافیه؟کلا میخوام این کشف و شهود ها واسه منم رخ بده،(چون به آزمایشات دابل بلایند یا دوسو کور علاقه دارم)میخواستم بدونم منزلگاه مشترکی بین افرادی که این وادی رو طی میکنن وجود داره؟
مثلا اولین اتفاق عجیب دیدن نوری باشه چیزی باشه که مشترک باشه و البته عجیب و غیر قابل تشکیک!( امیدوارم خدایی اگه وجود داره ی قدم از منو 100 قدم از طرف خودش حساب کنه-چون از کفر مطلق دارم میرم سمتش)،نه برای به اصطلاح بازیچه،تنها برای فهمیدن و شناختن وجود خودش و چرایی وجود شر همین دوتا!
سلام
اگر تعالیم دین رو برای خروج از حجاب ماده کافی بدانیم که هست باور به اصول آن مهمتر از انجام دستورات عملی آن است بلکه آن شرط این است. لذا فرد بی باور به هیچیک از عبادات و غیره نمی تواند به کشف و شهود برسد.
بنده راه دیگری را به شما پیشنهاد می کنم. شما خودتان را در شرایط بحرانی قرار بدهید. مثلا بروید یک جایی که جنگ است و اضطراب شدید وجود دارد. در میان جنگجویان و در دل حوادث دهشتناک قرار بگیرید شاید برای لحظاتی انصراف توجهی به آنسو برایتان حاصل شود.
یا علیم[/]
سوال:
بنده چیزی به نام گناه و زیربنای قرآن و فلسفه را قبول ندارم و بسیاری از حالات عرفا همانند علامه حسن زاده آملی و مطالبی همچون رعایت اعتدال مزاج را که فلاسفه ای چون بوعلی سینا مطرح می کنند توهماتی بیش نمی دانم. می خواهم خودم بدون اینها به کشف و شهودات برسم لطفا بفرمایید که با چه راهکاری و در چه مدت زمانی میتوانم به این مقامات برسم؟
پاسخ:
لازم است صریح این نکته را خدمتتان بگویم که نمی توان برای کسی که از اساس گناه را قبول ندارد سخنی در حوزه سیر و سلوک و مقامات عارفین گفت. نمی توان به کسی که مکاشفات و مشاهدات عالمانی چون علامه حسن زاده آملی را توهماتی بیش نمی داند درباره کشف و شهود صحبت کرد.
نمی توان از جانبی به راحتی اموری چون اعتدال مزاج را که مورد تایید برهان و عرفان و تجربیات است زیر سوال برده و بدون هیچ دلیلی آن را ناشی از توهمات بزرگانی چون بوعلی سینا در اشارات دانست و از جانبی دیگر خواهان پرده برداشتن از حقایقِ کشف و شهود بود. این دو با هم سازگاری ندارند.
به نظر میرسد که برایتان شبهاتی اعتقادی وجود دارد که برای حل آنها باید به مطالعات اعتقادی خود عمق بیشتری بخشیده و با کارشناسان اعتقادی گفتگوی بیشتری داشته باشید زیرا نمی توان درختی را که از ریشه مشکل دارد با حرس شاخه هایش ترمیم نمود.
اگر واقعا خواهان کشف و شهود هستید باید اولا از جهت عقلانی به حقانیت اصول اعتقادی واقف شوید و ثانیا با عمل به شرعیات و اخلاقیات درخت وجودی خود را به تدریج تناور سازید تا انشالله با ممارست انجام دقیق واجبات و ترک کامل محرمات به وادی کشف و شهود وارد شوید.
در مورد مدت زمان هم پرسیدید که باید بگویم در این مسیر زمان خاصی تعیین نشده و تمامی توفیقات شما بستگی به همت و اعتدال مزاجتان دارد. هر چقدر خودتان مسیری را که اشاره نمودم با قوت بیشتری در زمانی کوتاه طی نمایید به همان اندازه در نیل به مکاشافات و مشاهدات موفق بوده و زودتر خواهید توانست به مراد دلتان برسید.