آیا بعد از مرگ خدا را می بینیم ؟
ارسال شده توسط حامد در چهارشنبه, ۱۳۹۲/۰۲/۰۴ - ۱۴:۵۲سلام
در بسیاری از تعابیر دینی گفته شده است که پس از مرگ خدا مشاهده می شود ؟ چه ارتباطی بین مرگ و دیدن خداست ؟
والله الموفق
سلام
در بسیاری از تعابیر دینی گفته شده است که پس از مرگ خدا مشاهده می شود ؟ چه ارتباطی بین مرگ و دیدن خداست ؟
والله الموفق
سلام
من تا اونجای که میدانم فکر کنم حضرت موسی دوبار خداوند را دید .
یکیش کوه طور : اى موسى! * من خود پروردگار توام كفشهاى خود را بيرون آر كه تو در سرزمين مقدس طوى هستى
یکیش هم کوه سینا که ده فرمان وحی شد .
سوالم این است که واقعا آن حضرت خدا را با چشم دید ؟ یعنی دید که خدا چه شکلی است ؟؟؟
. اگر كسي در راه سير و سلوك و بطور كلّي غير از اين راه، غير از خدا چيزي را بخواهد، خداوند را نخواسته است؛ و همان خواست او كه نفساني است مانع از وصول وي به ذات اقدس حقّ خواهد شد.
اگر بهشت بخواهي و يا حوريّه و غِلمان بطلبي، خدا را طلب ننمودهاي! اگر مقامات و درجات بخواهي، ممكنست خداوند به تو مرحمت كند، ولي خداي را نخواستهاي و در همان مقام و درجه ميخكوب شدهاي، و ارتقاء از آن درجه براي تو محال است. چون خودت نخواستهاي و نطلبيدهاي!
اگر جبرئيل فيالمثل نزد تو آيد و بگويد: هرچه ميخواهي بخواه! از درجات و مقامات و سيطرۀ بر جنّت و جحيم و خُلَّت حضرت ابراهيم و مقام شفاعت كبراي محمّد صلّي الله عليه وآله وسلّم و محبّت آن پيامبر عظيم را،
:Gol:تو بگو: من بندهام. بنده خواست ندارد. خداي من براي من هر چه بخواهد آن مطلوب است.:Gol:
من اگر بخواهم به همين مقدار خواست كه مال من است و متعلّق به من است از ساحت عبوديّت خود قدم بيرون نهادهام، و گام در ساحت عِزّ ربوبي نهادهام؛ چرا كه خواست و اختيار اختصاص به او دارد.
وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَآءُ وَ يَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَـٰنَ اللَهِ وَ
تَعَـٰلَي' عَمَّا يُشْرِكُونَ.
«و پروردگار تو آنچه را كه بخواهد ميآفريند و اختيار ميكند. براي اين مردم ممكنالوجود اختيار و انتخابي نيست. منزّه و عالي مرتبه است خداوند، از شركي كه به او ميآورند.»
حتّي نگو: من خدا را ميخواهم! تو چه كسي هستي كه خدا را بخواهي؟! تو نتوانستهاي و نخواهي توانست او را بخواهي و طلب كني!
او لامحدود و تو محدودي! و طلب تو كه با نفس تو و ناشي از نفس توست محدود است؛ و هرگز با آن، خداوند را كه لايتناهي است نميتواني بخواهي و طلب كني! چرا كه آن خداي مطلوب تو در چارچوب طلب توست، و محدود و مقيّد به خواست توست، و وارد در ظرف نفس توست به علّت طلب تو. بنابراين آن خدا، خدا نيست. آن، خداي متصوَّر و متخيَّل و متوهَّمِ به صورت و وَهم و خيال توست، و در حقيقت، نفس توست كه آنرا خداي پنداشتهاي!
دست از طلب خود بردار! و با خود اين آرزو را به گور ببر كه بتواني خداوند را ببيني و يا به لقاي او برسي و يا او را طلب كني! تو خودت را از طلب بيرون بياور، و از خواست و طلبت كه تا به حال داشتهاي صرفنظر كن و خودت را به خدا بسپار؛ بگذار او براي تو بخواهد، و او براي تو طلب كند!
منبع: روح مجرد-سيد هاشم حداد
در اينصورت ديگر تو به خدا نرسيدهاي همانطور كه نرسيده بودي و نخواهي رسيد. امّا چون از طلب و خواست بيرون شدي و زمامت را به دست او سپردي، و او ترا در معارج و مدارج كمال كه حقيقتش سير إلي الله با فناي مراحل و منازل و آثار نفس و بالاخره اندكاك و فناي تمام هستي و وجودت در هستي و وجود ذات اقدس وي ميباشد سير داد،
بسم الله الرحمن الرحیم
دانشجویی به استادش گفت:
استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم. استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟ دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم. استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت: تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید!
دوستان من نصبت به خدا شک پیدا کردم
البته دلیل خاصی ندارم ، برا اثبات هم دلیل خاصی ندارم.
لطفا منو راهنمایی کنید.
موفق باشید