عنوان مقاله :
نویسنده : جعفر سبحانى
برگرفته از : منشور عقايد اماميه ص 239
رجعت در لغت به معنى بازگشت است، و مقصود از آن در فرهنگ شيعه، بازگشت گروهى ازامت اسلامى پس از ظهور حضرت مهدى ـ عجل الله فرجه الشريف ـ و قبل از برپايى قيامت به دنياست . گواه روشن بر وجود رجعت، پيش از هر چيز قرآن كريم است
كه در آيه 84 سوره نمل مي فرمايد : و يوم نحشر من كل أمة فوجا ممن يكذب بآياتنا فهم يوزعون 1
و در آيه 87 مى فرمايد: و يوم ينفخ فى الصور ففزع من فى السموات و من فى الأرض الا من شاء الله و كل اتوه داخرين2
چنانكه مي بينيم، آيات فوق از دو روز سخن گفته و «يوم» دوم را بر «يوم» نخست عطف نموده است.
افزون بر اين، در روز نخست، تنها از زنده شدن گروهى خاص سخن به ميان آورده و در روز دوم از مرگ همه انسانها ياد كرده است. از ملاحظه مجموع اين نكات در مي يابيم كه روز نخست غير از روز قيامت بوده و آن دو با هم فرق دارند.
مجددا ياد آور مي شويم آيه نخست از زنده شدن گروهى خاص سخن مي گويد، و چنين روزى طبعا نمي تواند روز رستاخيز باشد. زيرا در آن روز همه انسانها پس از نفخ صور زنده مي شوند، چنانكه مي فرمايد: «إن كل من في السموات و الأرض إلا آتى الرحمن عبدا... و كلهم آتيه يوم القيامة فردا»(مريم/93ـ95) همه كسانى كه در آسمانها و زمين هستند با حال تسليم به محضر خداى مهربان در مي آيند... و همه آنان در روز قيامت تنها نزد او حاضر مي گردند .
نيز در آيه ديگر در وصف قيامت مي فرمايد: و حشرناهم فلم نغادر منهم أحدا (كهف/47): آنان را براى حساب گرد مي آوريم، و يك تن را هم رها نمي كنيم.
نتيجه اينكه، از مقايسه دو آيه سوره نمل و اختلاف آنها در مضمون، بايدگفت كه جهان در انتظار دو روز است كه در يكى تنها برخى از انسانها محشور مي شوند و در ديگرى همه انسانها . روايات شيعه، روز نخست را مربوط به پس از ظهور حضرت مهدى و قبل از رستاخيز مي داند .
بازگشت گروهى از صالحان و يا تبهكاران قبل از رستاخيز امر شگفت آورى نيست، زيرا در امتهاى پيشين نيز گروهى پس از مرگ بار ديگر زنده شده و پس از مدتى براى بار دوم در گذشته اند3
بازگشت گروهى به اين جهان نه مخالف حكم عقل است، و نه معارض با نقل، زيرا همان گونه كه يادآور شديم به صريح قرآن در امتهاى پيشين چنين واقعهاى رخ داده، و اين خود بهترين گواه بر امكان آن است. و اين نيز كه برخى پنداشته اند رجعت با تناسخ يكسان است، تصورى كاملا بي پايه است، زيرا تناسخ آن است كه نفس پس از مرگ بار ديگر حيات خويش را از نطفه آغاز كند و يا به بدن ديگرى تعلق بگيرد. حال آنكه در رجعت هيچيك از اين دو امر باطل وجود ندارد. حكم رجعت از اين جهت بسان زنده شدن مردگان در امتهاى پيشين، و معاد جسمانى در قيامت بوده و در حقيقت جلوهاى كوچك از رستاخيز نهايى است كه در آن همه انسانها بدون استثناء زنده مي شوند.
بحث گسترده درباره رجعت و تفصيل جزئيات آن در كتب تفسير، حديث و كلام شيعه آمده است . روايات شيعه در اين باره در حد تواتر بوده و بيش از سي محدث در فزونتر از پنجاه كتاب آن را نقل كرده اند4
پي نوشتها:
1ـ روزى كه از هر ملتى گروهى از آنان را كه آيات ما را تكذيب مي كردند زنده مي سكنيم و آنان بازداشت مي شوند.
2ـ روزى كه در صور دميده شود، همه كسانى كه در آسمانها و زمين هستند ـ مگر آن كس را كه خدا بخواهد ـ به شدت مي ترسند (از شدت ترس جان دهند آنگاه زنده شده) و همگان با ذلت نزد او حاضر مي شوند.
3ـ احياء گروهى از بنى اسرائيل، سوره بقره آيه هاى 55 ـ 56، احياء مقتول بنى اسرائيل به وسيله بقره موسى سوره بقره آيه هاى 72 و 73 مرگ گروهى از مردم و زنده شدن آنها. بقره آيه .243
احيا عزير پس از صد سال، بقره آيه 259، احياء مردگان با اعجاز حضرت مسيح، سوره آل عمران آيه .49
4ـ بحار الأنوار: 53/ .136