فلسفه

بررسی اعتبار حدیث امام صادق علیه السلام در مورد فلسفه و فلاسفه

با سلام و عرض ادب

حدیثی از امام صادق علیه السلام در کتاب بحار الانوار علامه مجلسی آمده است که میفرمایند :

فتبّاً و خیبةً و تعساً لِمُنتَحِلی الفلسفه.

فلاکت، حرمان و هلاکت بر کسانی که پیرو فلسفه شده‌اند.

میخواستم بپرسم سند این حدیث چگونه است و معتبر است یا خیر ؟

و اینکه به جز بحارالانوار این حدیث منبع دیگری هم دارد ؟

با تشکر از شما

پاسخ تهمتی به حضرت ایت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد للَّه ربّ العالمین والصلاه والسلام علی محمّد وآله الطیبین الطاهرین واللعن علی أعدائهم أجمعین.
سلام علیکم و رحمت الله
این تاپیک رو هم چنین می توان با نام
وحدت وجود در نگاه علامه مکارم شیرازی و علامه حسن زاده آملی نامید



آیا صحیح است که گفته شد حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی حفظه الله حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه الله را نجس خواندند نستجیر بالله بخاطر فلسفی بودن حضرت علامه حفظه الله؟
پاسخ از مشاوره و پاسخگویی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها:
(پرسمان:www.porseman.org):
چنین چیزی نبوده واین تهمت وافتراء ،به حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی حفظه الله است ، آن چیزی که احتمالا بعضی از معاندین ،خواسته اند به آن ، اختلاف نظری بین ایشان و حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه الله ، درست کنند ، نقطه نظری راجع به معنی «وحدت وجود » است که به انحاء مختلف از آقایان، مکارم وحسن زاده سؤال کرده اند وهردو یک جواب واحد داده اند :

اتفاق نظر علامه حسن زاده آملی و آیت الله مکارم شیرازی در مورد مبحث وحدت وجود:

متن استفتاء :حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سوال: وحدت وجود یعنى چه و معتقد به آن چه حکمى دارد؟
اینطور فرمودند:
«وحدت وجود معانى متعددى دارد، آنچه به طور قطع باطل و به عقیده همه فقها موجب خروج از اسلام است این است که کسى معتقد باشد خداوند عین موجودات این جهان است و خالق و مخلوق و عابد و معبودى وجود ندارد همان طور که بهشت و دوزخ نیز عین وجود اوست و لازمه آن انکار بسیارى از مسلّمات دین است، هرگاه کسى ملتزم به لوازم آن بشود خارج از اسلام است و غالب فقهاى معاصرـ اعمّ از احیا و اموات (رضوان اللّه تعالى علیهم) این موضوع را پذیرفته و در حواشى عروه به آن اشاره کرده اند.»
برای عبارات ایشان مویداتی را از آثار حضرت علامه حسن زاده آملی ذکر مینمایم.
تطبیق :
در متن استفتاء فوق آمده:( وحدت وجود معانى متعددى دارد)
علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله میفرمایند:(بدان که وحدت وجود را انحائی است ). در ادامه ایشان چهار وجه برای وحدت وجود ذکر میکنند.(صفحه 24 از ترجمه بخش توحید از رساله لقا الله)(صفحه 154 شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی)در متن استفتاء آمده (آنچه به طور قطع باطل و به عقیده همه فقها موجب خروج از اسلام است این است که کسى معتقد باشد خداوند عین موجودات این جهان است و خالق و مخلوق و عابد و معبودى وجود ندارد همان طور که بهشت و دوزخ نیز عین وجود اوست و لازمه آن انکار بسیارى از مسلّمات دین است،) علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله میفرمایند:(همانا نفی وجود حقیقی از اشیاء نه به این معناست که هر چیزی خداست ، و نه به این معناست که قول به اتحاد باشد) (صفحه 22 از ترجمه بخش توحید از رساله لقا الله)(صفحه 157 شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی) علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله میفرمایند:(گاهی گمان میشود که همانا وجود یک شخص منحصر به فرد است که او واجب بالذات است و برای مفهوم وجود ،مصداق دیگری نیست ،طبق این نحوه برداشت همه موجودات مثل آسمان و زمین و نبات و حیوان و نفس و عقل ... غیر از آن یک فرد عددی نیستند،... این نحوه توهم در مسئله ی وحدت وجود مخالف است با بسیاری از قوائد عقلیه حکمیه ای که از جنبه ی مبانی رصین و محکم و استوار است ... در واقع موجب میشود نفی علیت حق تعالی و معلولیت ممکنات را، و اینکه ممکنات به طور کلی احتیاجی به علت ندارند، بلکه موجب نفی ممکنات از اساس می شود ، که مجموعا مفاسد این قول به وحدت عددی وجود از جنبه عقلی و شرعی زیاد است)(صفحه 24 از ترجمه بخش توحید از رساله لقا الله)(صفحه 154 شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی)

متن استفتاء:
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سوال دیگری میفرمایند:
(البته اگر بخواهیم حق مطلب را درباره وحدت وجود ادا کنیم باید مقاله ای طولانی و حتی یک کتاب بنویسیم که استفتائات جای آن نیست و اگر کسانی اعتقاد به وجود خداوند و جهان ماده هر دو دارند و ماده را مظاهر وجود حق می دانندآنها قایل به وحدت وجود به معنی باطل نیستند.)

برای عبارات ایشان مویداتی را از آثار حضرت علامه حسن زاده آملی ذکر مینمایم.
تطبیق
علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله در مورد وجه چهارم وحدت وجود که مورد تایید ایشان واقع گردیده است میفرمایند:(شکی نیست به وجود کثرت و تعدد و اختلاف انواع و اصناف و افراد، ولی خداوند جل جلاله در ایجاد ممکنات مختلفه و تکوین و تحقق آنها ، همانا به حیات و قدرت ، و علم و اراده تجلی کرده و ظاهر شده است)(صفحه 40 از ترجمه بخش توحید از رساله لقا الله)(صفحه 179 شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی)

متن استفتاء:
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سوال :لطفاً توضیح روشنى در مورد وحدت وجود بیان فرمایید؟
میفرمایند:
« توضیح این که وحدت وجود گاه به معناى وحدت مفهوم وجود است که اشکالى ندارد و گاه به معناى وحدت حقیقت است مانند حقیقت نور آفتاب و نور چراغ که هر دو یک حقیقت است ولى مصداق متعدد است آن هم اشکالى ندارد و گاه به معناى وحدت مصداق وجود است به این معنا که در عالم هستى وجودى جز خدا نیست و همه چیز عین ذات اوست این سخن مستلزم کفر است و هیچ یک از فقها آن را قبول نکرده اند»
برای عبارات ایشان مویداتی را از آثار حضرت علامه حسن زاده آملی ذکر مینماییم.
تطبیق:
علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله نیز در مورد وحدت مفهوم وجود و همچنین وحدت حقیقت وجود ،پس از تبین این نظریات به صورت جدا گانه میفرمایند( و این رای پهلوی های باستان(اشتراک معنوی مفهوم وجود) با هیچ امری از امور عقلیه و نیز با مبانی شرعیه تنافی ندارد ...)(صفحه 30 از ترجمه بخش توحید رساله لقا الله)(صفحه 166 شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی)علامه حسن زاده آملی در قسمت دیگر رساله لقا الله در مورد وحدت حقیقت وجود میفرمایند(... به تحقیق اختیار کرد صدر المتالهین مولی صدرا ،همین وجه معنای وحدت را ، و بر قسم اول طعنه زد و آن قسم را در مبحث علت و معلول اسفار ابطال کرد ،همانگونه که درایت به خرج دادی ،و این نحوه وحدت (وحدت عین کثرت و کثرت عین وحدت) وجه وجیه و شریف دقیقی است که برهان موافق اوست و ذوق عرفان و یافتن هم با آن موافق است و با هیچ امری منافات ندارد.(صفحه 38 از ترجمه بخش توحید رساله لقا الله)(صفحه 167 تا صفحه 174شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی.)
متن استفتاء:
از محضر ایت الله مکارم شیرازی در استفتاء زیر سوالی پرسیده شد که ایشان پاسخ زیبایی دادند
سوال: بسیارى از بزرگان به وحدت وجود معتقد هستند، آیا طبق این مسأله احتیاطاً باید از این بزرگواران نیز اجتناب شود؟
جواب: هیچ یک از این بزرگواران (رضوان اللّه تعالى علیهم) قائل به وحدت وجود به معناى سوّم که در سؤال بالا آمد نبوده اند و هرکس چنین نسبتى به آن بزرگواران بدهد جسارت کرده است
تطبیق
برای عبارات ایشان مویداتی را از آثار حضرت علامه حسن زاده آملی ذکر مینمایم.
علامه حسن زاده آملی در رساله لقا الله میفرمایند(... مجموعا مفاسد این قول به وحدت عددی وجود از جنبه عقلی و شرعی خیلی زیاد است ، و احدی از حکمای متاله و عرفای شامخین بدان تفوه نکرده است.و نسبت دادن این این نحوه وحدت وجود به آنان دروغی بزرگ محسوب میشود)
(صفحه 25 از ترجمه بخش توحید از رساله لقا الله)(صفحه 158شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی.)

منبع:
http://soaleshoma.persianblog.ir/post/29/

تعامل یا تقابل با فلسفه های دیگر

با سلام و احترام
نحوه تعامل فلسفه اسلامی با فلسفه های جدید و فیلسوفان معاصر ما با فلاسفه معاصر و بزرگان جهان چطور هست؟
آیا ما از اون فلسفه ها هم استفاده می کنیم یا فقط دنبال نقد محض هستیم
آیا فلسفه های دیگر هم در حوزه ما تدریس میشن ؟
آیا مناظرات و یا مکاتبه هایی بین بزرگان ما و اساتید این فن در غرب یا شرق عالم برقرار هست؟ نظیر اون مکاتبات استاد فرزانه مرحوم محمد تقی جعفری و برخی دانشمندان جهان یا ارتباط مرحوم علامه طباطبایی و پرفسور کربن
یا حق

وجود برتر است یا عدم؟

سوال در حیطه فلسفه هست ولی چون سرموضوعی با عنوان فلسفه یافت نشد، اینجا می پرسم.
به عقیده اسلام به طور کلی، وجود نسبت به عدم دارای رجحان هست.
چرا؟
لطفا لینک بی ربط معرفی نشود.

کتابخانه جامع و تخصصی نحو

انجمن: 

آیا کلامی اسلامی خود متناقض نیست؟

با سلام
تعاریفی در مورد علم کلام مطرح شده :

نقل قول:
ابن خلدون در تعريف علم كلام گفته است: «هُوَ عِلمٌ يتضمن الحجاج عن العقائد الايمانية بالادلة العقلية و الردِّ علي المبتدعة المنحرفين في الاعتقادات عن مذاهب السّلف و اهل السّنّة»:[1]
علم كلام متكفل احتجاج و اقامة دلايل عقلي بر عقائد ديني و ردّ بدعت گذاران و منحرفان از روش‌هاي پيشينيان و اهل سنّت در اعتقادات مي‌باشد.
در تعريف فوق چند نكته مورد توجه گرفته است:
الف. رسالت و غايت علم كلام (دفاع از عقايد).
ب. موضوع علم كلام (عقايد ديني).
ج. روش علم كلام (بهره‌گيري از دلائل عقلي).

منبع:
حال سوال اینجاست که آیا تعقل حول مسائل فلسفی و آزاد اندیشی با پیش فرض دفاع از دین که متکلمان دارند در تناقض نیست؟
ایا داشتن یک هدف و ان هم دفاع از عقاید اسلامی با هدف فلسفه (کشف حقیقت) در تناقض نیست؟
با تشکر

قصاص و دیه زن در مقابل مرد

بنام الله معبود یگانه

با سلام
طبق ایه 177 قران کریم که ایه قصاص است قصاص بدین صورت است که ازاد در باربر ازاد برده در مقابل برده و زن در مقابل زن حال این سوال پیش میاد در مورد قتل زن توسط مرد چگونه عمل میشود که فقها میگویند نصف دیه مرد را باید داد تا ان مرد قصاص شود زیرا که مرد محور چرخه اقتصادی برا ی خانواده است حال اگر یک زن محور چرخه اقتصادی بود و توسط یک مرد به قتل رسید چطور باید برخورد شود

منبع منطق و فلسفه

[="DarkOrchid"]با سلام و خسته نباشید بفرمایید که این منطق و فلسفه را اولین بار چه کسی به وجود آورده؟و آیا این منطق و فلسفه ای که با آن خدا و ..اثبات میشوند فقط مخصوص دین است یا افراد و جوامع بی دین هم منطق و فلسفه دارند.اگر هست کدام شخص بی دین اینها را قبول داشته ؟منظورم از بی دین سایر مذاهب نیستند،منظورم کسانی هستند که خدا را قبول ندارند.
مثلا اینکه دور و تسلسل باطل است یا هر معلولی علت دارد.
[/]

چرا تعدد زوجات برای زن ممنوع است؟

تعدد زوجات
چرا اسلام تعدد زوجات برای مرد را آزاد گذاشته ولی به زن اجازه نداده.