کیفر

معصیت حیوانات و عقوبت آنها، معصیت پدر مادر و کیفر فرزند بی گناه

انجمن: 

سلام. (خواستار دلایل تماما عقلی، با کمی نقل هستم.)
طبق حدیث ((ما من طائر یصاد الا بترکه التسبیح)) و آیه قرآنی ((الوحوش حشرت ...)) اینطور برداشت میشه که هیچ پرنده ای صید نمیشه مگر به خاطر اینکه تسبیح رو رها کرده ، یا احادیثی ازین قبیل داریم که اگر حیوانی به حیوان دیگری ظلم کند سزای آن را خواهد دید و .... در هر صورت سوالی برای من پیشومده، حیواناتی که در صدر زنجیره غذایی قرار دارند، هیچ شکارچی ای ندارند، پس میتوان نتیجه گرفت آنها مومنان به خدا در شبانه روز هستند و هیچ گاه تسبیح رو ترک نمیکنند!!! و در عین حال برعکسشم صادقه حشره ای موسوم به حشره یک روزه، حشره ای است که تمام عمرش یک روز است و تمامی زاد و بلدی که انجام میشود طی یک روز انجام شده و حیوان خوراک حیوانات دیگر میشود. بنابرین این حیوان کافر بوده و تسبیح الله را نمیگوید! این چجور منطقی است؟! حیوانات خوش خوراک ملحدند و حیوانات حرام گوشت و شکارچی همه تسبیح گوی؟!

امیرالمومنین علیه السلام درمورد ابتلای کودکان به بیماری میفرمایند ---> انه لکفاره لوالده
اولا: گنه كرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری!
قبول دارم که مریض شدن طفل دو ولد میتونه برای والدین آزار دهنده باشه ولی کسی که رنج واقعی رو میکشه خود طفله، حالا چرا خدا میاد این طفل معصوم رو برای معصیت پدر مادرش عذاب میکنه؟ که برفرض چیو نشون بده؟ اگر بگید طفل با این عذابی که میکشه، برای اینه که گناهانی که قراره در آینده بهشون مبتلا بشه بخشیده بشه، اولا این عینه جبره، ثانیا برای گناه ناکرده کسی رو قصاص نمیکنن مگه اینکه خداوند نعوذ بالله ظالم باشه.

کیفر پاره ای از اعمال در احادیث و روایات

بسمه تعالی

کیفر به دنیا دل بستن و طاغوت را پرستیدن

«عن صالح بن سعید عن أبیه سعید الحلوانی عن أبی عبد الله ع قال بینا عیسى ابن مریم ع فی سیاحته إذ مر بقریة فوجد أهلها موتى فی الطریق و الدور فقال إن هؤلاء ماتوا بسخط و لو ماتوا بغیرها تدافنوا قال فقال أصحابه وددنا تعرفنا قصتهم فقیل له نادهم یا روح الله فقال یا أهل القریة فأجابه مجیب منهم لبیک یا روح الله قال ما حالکم و ما قصتکم قال أصبحنا فی عافیة و بتنا فی الهاویة فقال ما الهاویة فقال بحار من نار فیها جبال من النار قال و ما بلغ بکم ما أرى قال حب الدنیا و عبادة الطاغوت قال و ما بلغ بکم من حب الدنیا قال کحب الصبی لأمه إذا أقبلت فرح و إذا أدبرت حزن قال و ما بلغ من عبادتکم الطاغوت قال کانوا إذا أمرونا أطعناهم قال فکیف أجبتنی من دونهم قال لأنهم ملجمون بلجم من نار علیهم ملائکة غلاظ شداد و إننی کنت فیهم و لم أکن منهم فلما أصابهم العذاب أصابنی معهم فأنا معلق بشعرة أخاف أن أنکب فی النار قال فقال عیسى ع لأصحابه النوم على دبر المزابل و أکل خبز الشعیر یسیر مع سلامة الدین؛صالح بن سعید، از برادر خود سعید حلوانی، از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: عیسی بن مریم (ع) در اثناى گردش گذارش به شهرى افتاد که تمامى ساکنان آن -در خانه ها و مسیر راه- افتاده و مرده بودند، به یاران خود فرمود: اینان به عذاب الهى مرده اند، و اگر به علت دیگرى مرده بودند، (جنازه) یکدیگر را به خاک مى سپردند. یاران حضرت عیسى (ع) به او گفتند که: دوست داریم داستان این مردم را بدانیم (تا عبرت بگیریم). به آن حضرت (از جانب حق) فرمان رسید که: اى روح خدا! آنان را صدا بزن، حضرت عیسى (ع) ندا کرد و گفت: اى مردم روستایى! یکى از آن میان پاسخ داد: لبیک یا روح الله (فرمانبردارم اى روح خدا)، حضرت از او پرسید: داستان شما چیست و حال و روزتان چگونه است؟ عرض کرد: صبح را در عافیت و سلامت بسر بردیم و شب را در هاویه!! حضرت از او پرسید: هاویه چیست؟! جواب داد: دریاهائى از آتش که در آن کوههایى از آتش قرار دارد. حضرت پرسید: چه چیزى شما را به این روز -که من مى بینم- انداخت؟! گفت: دلبستگى به دنیا و پرستیدن طاغوت زمان، حضرت پرسید: بستگى شما به دنیا چه اندازه بود؟ گفت: به همان اندازه اى که کودک شیر خوار به مادرش علاقمند است، هرگاه (به او) روى کند خوشحال و اگر (از او) روى گرداند، اندوهگین مى شود. حضرت پرسید: تا چه حد از طاغوت زمان فرمانبردارى مى کردید؟ پاسخ داد: هر فرمانى که صادر مى کرد بدون چون و چرا انجام مى دادیم. حضرت پرسید: چه شد که از میان این همه مردم (فقط) تو به نداى من لبیک گفتى؟ پاسخ داد: زیرا لگامهاى آتشین دهانهاى آنان را بسته است، و مأمورانى درشت اندام و درشتخوى و سختگیر بر ایشان گمارده شده اند (و توان صحبت و یا حرکت ندارند)، و من در میان آنان زندگى مى کردم ولى از ایشان نبودم، هنگامى که عذاب الهى (بر آنان) فرود آمد، مرا نیز به همراه آنان گرفتار کرد، و من اکنون به موئى در آتش دوزخ آویزانم و مى ترسم از اینکه در آتش سرنگون شوم. سپس امام به اصحاب خود فرمود که: حضرت عیسى (ع) به یاران خود گفت: زندگى در میان زباله ها کردن، و اندکى نان جوین خوردن اگر با سلامت دین (و عقیده) همراه باشد، کار بسیار آسان و راحت است».

شبهه: تماثل بين عمل وجزا

انجمن: 

چرا كسي كه شصت سال گناه كرده بايد الي الابد عذاب شود؟

حقوق کیفری اسلام در ترازوی منتقدان (سنگسار)

انجمن: 

[="blue"]حکم سنگسار در میان حقوق کیفری اسلام، هجمه های بسیار دیده است. مهاجمان، گاه اصل حکم را نشانه گرفته و از ناسازگاری آن با آیات قرآن و دیگر احکام زنا سخن می گویند و گاه با اثبات ناپذیر خواندن وقوع زنا، اجرای سنگسار را ناممکن می دانند.
نوشتار پیش رو، شبهات یاد شده را به تفصیل عرضه می دارد و هر یک را به صورت مستقل به نقد و سنجش می‌گیرد.
لازم به ذکر است که نقد و بررسی شبهات سنگسار، به معنای پذیرش حد رجم و یا موافقت با اجرای آن، از سوی نویسنده نیست بلکه تنها حکایت از سستی این شبهات دارد.
سنگسار، در متون فقهی مستندات بسیاری دارد که تمام یا بخش عمده آن ها روایی است و در این میان، تنها آیه ای که به باور عده ای، دلالت بر حد رجم دارد، آیه شریفه «وَکَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِیهَا حُکْمُ اللَّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَمَا أُولَئِکَ بِالْمُؤْمِنِین» (مائده/43) است؛ چه اینکه در نگاه این گروه مراد از «حُکْمُ اللَّه» همان حد رجم است. (شیخ طوسی،3/530؛ طبرسی، 3/339؛ جصّاص، 2/546)
در برابر این گروه، برخی مستند سازی حد رجم به آیه شریفه را برنمی تابند و شبهاتی چند مطرح می کنند که ذیلاً به آن ها می‌پردازیم.[/]