شیعه

تاریخچه‌ شیعه!

انجمن: 

سلام علیکم
شیعه‌‌ امامیه
شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق می‌شود، یكی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی كردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر.[1] و در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته می‌شود كه به خلافت و امامت بلافصل علی ـ علیه السلام ـ معتقدند، و بر این عقیده‌اند كه امام و جانشین پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از طریق نصّ شرعی تعیین می‌شود، و امامت حضرت علی ـ علیه السلام ـ و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شده است.[2]
اطلاق شیعه بر دوستان و پیروان علی ـ علیه السلام ـ، نخست، از طرف پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ صورت گرفته است. این مطلب، در احادیث متعددی كه از آن حضرت روایت شده، مطرح شده است. چنان كه سیوطی از جابر بن عبدالله انصاری و ابن عباس و علی ـ علیه السلام ـ روایت كرده كه پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در تفسیر آیه‌ی «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خیر البریّه» (بیّنه / 7) اشاره به علی ـ علیه السلام ـ كرده و فرموده‌اند: «تو و شیعیانت» روز قیامت، رستگار خواهید بود.»[3]
در تاریخ شیعه، فرقه‌هایی پدید آمده است، كه بسیاری از آن‌ها منقرض شده‌اند، و بحث درباره‌ی آن‌ها فایده‌ی چندانی ندارد. فرقه‌های اصلی شیعه كه هم اكنون نیز موجودند عبارتند از: شیعه‌ی اثنا عشریه، شیعه‌ی زندیّه، و شیعه‌ی اسماعیلیه، درباره‌ی ‌هر یك از آن‌ها در فصلی جداگانه، به اختصار بحث خواهیم كرد. موضوع بحث در این فصل، شیعه‌ی اثنا عشریه است.
وجه تسمیه
اكثریت شیعه، را شیعه‌ی‌ امامیه یا اثنا عشریه تشكیل می‌دهد،‌از آنجا كه آنان جانشینان پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را دوازده نفر می‌دانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شده‌اند. نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه در احادیثی كه از پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ روایت شده، بیان گردیده است آنان عبارتند از:
1ـ علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ 2ـ حسن بن علی ـ علیه السلام ـ 3ـ حسین بن علی ـ علیه السلام ـ 4ـ علی بن الحسین ـ علیه السلام ـ (امام سجّاد) 5ـ محمد بن علی (امام باقر ـ علیه السلام ـ ) 6ـ جعفر بن محمد (امام صادق ـ علیه السلام ـ ) 7ـ موسی بن جعفر (امام كاظم ـ علیه السلام ـ ) 8ـ علی بن موسی (امام رضا ـ علیه السلام ـ )9ـ محمد بن علی (امام جواد ـ علیه السلام ـ ) 10ـ علی بن محمد (امام هادی ـ علیه السلام ـ ) 11ـ حسن بن علی (امام عسكری ـ علیه السلام ـ ) 12ـ ‌حجه بن الحسن (مهدی موعود ـ عج ـ).
شیعه‌ی اثنا عشریه بر مسئله‌ی‌ امامت تأكید خاصّی داشته و عصمت امام و افضیلت او را بر دیگر افراد امت اسلامی بسیار مهم و اساسی می‌داند. و از طرفی، امامت را، پس از سه امام نخست، منحصر در فرزندان امام حسین می‌داند. با توجه به این عقاید ویژه درباره‌ی امامت، به «امامیه» شهرت یافته است.
شیخ مفید، پس از تعریف شیعه به كسانی كه به امامت بلافصل علی ـ علیه السلام ـ عقیده دارند درباره‌ی شیعه‌ی گفته است: «این عنوان، مخصوص آن دسته از شیعه است كه به وجود امام در هر زمان، و وجوب نصّ جلّی، و عصمت و كمال برای هر امامی معتقد است، و امامت را (غیر از سه امام نخست) منحصر در فرزندان امام حسین ـ علیه السلام ـ می‌داند...»[4]
تاریخ پیدایش تشیّع
گرچه، در عصر پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ درباره‌ی‌ پاره‌ای از مسایل، اختلاف نظرهایی میان مسلمانان پدید آمد،[5] ولی فرقه‌ها و دسته‌بندی‌هایی كه بعدها پیدا شد، در آن زمان وجود نداشت. ولی پس از رحلت پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ اختلافاتی پدید آمد كه سبب پیدایش فرقه‌های مختلف در میان مسلمانان گردید. مهمترین اختلافی كه در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ پدید آمد، مربوط به مسئله‌ی خلافت و امامت بود كه مسلمانان را به دو دسته تقسیم كرد.
یك دسته معتقد بودند كه امامت، همانند نبوت، منصب و مقامی الهی است و از شرایط امام این است كه معصوم از خطا و گناه باشد، و این صفت را جز خداوند كسی نمی‌داند، بنابراین راه تعیین امام نصّ الهی است كه در قرآن یا احادیث نبوی بیان شده است، و طبق این نصوص، علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ جانشین پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و امام مسلمین است. حضرت علی ـ علیه السلام ـ و بنی هاشم و گروهی از بزرگان صحابه،‌ اعم از مهاجرین و انصار، طرفدار این نظریه بودند. و این همان عقیده‌ی شیعه ـ خصوصاً شیعه‌ی امامیه ـ در مسئله‌ی امامت است.
و دسته‌ی دیگر ـ كه در رأس آن‌ها ابوبكر و عمر قرار داشتند ـ بر این عقیده بودند كه پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ برای خود جانشین تعیین نكرده است،‌ و این كار را به مسلمانان واگذار كرده است. بر این اساس، و با توجه به اهمیت مسئله‌ی خلافت و امامت و نقش حیاتی آن در سرنوشت امت اسلامی، در یك اقدام شتابزده - در شرایطی كه حضرت علی ـ علیه السلام ـ و عده‌ای از بزرگان صحابه به تجهیز بدن پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مشغول بودند ـ عده‌ای از مهاجران و انصار در سقیفه‌ی بنی ساعده گرد آمده، و پس از گفتگوهایی كه در مورد خلیفه‌ی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ میان آن‌ها مطرح شد، سر انجام با ابوبكر به عنوان خلیفه‌ی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بیعت كردند، و چون شرایط سیاسی و اجتماعی دنیای اسلام و جهان به گونه‌ای بود كه امام علی ـ علیه السلام ـ و هواداران او، برای اثبات عقیده خود و عملی ساختن آن، به اقدامات عملی و خصمانه دست می‌زدند، موجودیت اسلام از ناحیه دشمنان خارجی (امپراطوری ایران و روم) و دشمنان داخلی (منافقین) آسیب جدّی می دید، امام علی ـ علیه السلام ـ مصلحت اسلام و مسلمین را پیروی از روش صبر و مدارا دید، و گرچه در مواقع مناسب، دیدگاه خود را درباره نادرستی عمل آنان بیان می‌كرد، ولی از درگیریهای خصومت آمیز خودداری كرد، و در هدایت و پیشبرد جامعه اسلامی، از هیچ گونه كوشش و تلاشی خودداری نمی‌كرد.
و در حل مشكلات، دستگاه خلافت را یاری می‌نمود. تا آنجا كه از خلیفه دوم نقل شده كه هفتاد بار گفته است «اگر علی نبود عمر هلاك می‌شد» و نیز گفته است: «خدایا مرا برای برخورد با مسئله‌ی دشواری كه علی بن ابی طالب حضور ندارند، باقی مگذار».[6]
در هر حال، شیعه به عنوان پیروان علی بن ابی طالب و معتقدان به امامت بلافصل او در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ پدید آمد. البته روایاتی نیز یافت می‌شود كه لفظ شیعه در زمان حیات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بر چهار تن از صحابه اطلاق می‌شد كه عبارت بودند از: سلمان، مقداد، ابوذر و عمار یاسر.[7] این افراد از جمله كسانی هستند كه در مسئله‌ی خلافت و امامت، علی ـ علیه السلام ـ را خلیفه‌ی بلافصل پیامبر می‌دانستند با این وصف، و با توجه به این كه نظریه‌ی ‌شیعه در مسئله‌ی امامت به نصوص كتاب و سنّت مستند گردیده است، می‌توان گفت: تشیع، در حقیقت، با اسلام همراه بوده است، هر چند به عنوان یك مذهب، پس از رحلت پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ موجودیت یافت!
منتظر نظرات دوستان عزیز هستیم!
______________________________
[1] . الشیعه القوم الذین تجتمعوا علی امر، و كل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعه، و كل قوم أمرهم واحد یتبع بعضهم رأی بعض هم شیع. لسان العرب، كلمه‌ی شیع، المیزان، ج17، ص147.
[2] . اوائل المقالات، ص35، الملل و النحل، ج1، ص146.
[3] . الدر المنثور، ج8، ص589، ط دارالفكر. نیز به الغدیر، ج2، ص57ـ58 رجوع شود.
[4] . اوائل المقالات، ص38.
[5] . در این باره به كتاب النص و الاجتهاد، تألیف امام شرف الدین رجوع شود.
[6] . جهت آگاهی از این روایات به الغدیر، ج1 رجوع شود.
[7] . فرق الشیعه، ص17ـ18، اعیان الشیعه، ج1، ص18ـ19.

برچسب: 

ازدواج شیعه و سنی

ازدواج شیعه و سنی از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
در صورتی که طرفین متعصب نباشند و تفاوت ها را بپذیرند آیا صرف این تفاوت می تواند منجر به اختلاف شود یا نه!
خواهشمندم راهنمایی بفرمایید. با فردی آشنا شده ام که سنی است.اما از نظر اخلاق بسیار خوب است و به اصول اسلام پایبند است. به حضرت علی و فرزندانشان عشق می ورزد و به عقاید بقیه احترام میگذارد ولی این سنی بودنشان کمی من را نگران کرده.

چه کسایی به بهشت میرن؟؟

انجمن: 

چه کسایی به بهشت میرن؟؟
حتما باید تمام صفات مومن رو باشن؟؟
کسی که تمام صفات مومن و شیعه رو نداشته باشه بهشت میرن؟؟
بعضی ها که محب هستند اونا چی بهشت میرن؟؟

ار کجا بفهمیم بهشتی هستیم؟

سلام به همه دوستان دینی خوبم

میخواستم بدونم ایا راهی وجود دارد تا قبل از مرگ انسان بفهمد بهشتی است یا نه:ok:

تو اینترنت جستجو کردم اما جواب قانع کننده ای نکرفتم

کارشناس بحث: بصیر

آیا نماز در ایام حیض باطل است ؟

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

در قرآن حکم خدا درباره حیض چیست؟

در سوره بقره آیه 222 سوالی از پیامبر درباره حیض پرسیده اند، این آیه فقط دستوری به مردان است که با زنان در هنگام حیض نزدیکی نکنند تا دوره حیض آنان به پایان رسد. این آیه هیچ تکلیفی برای زنان تعیین نکرده:

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِي الْمَحِيضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ ﴿222﴾

از تو در باره عادت ماهانه [زنان] مى‏پرسند بگو آن رنجى است پس هنگام عادت ماهانه از [آميزش با] زنان كناره گيرى كنيد و به آنان نزديك نشويد تا پاك شوند پس چون پاك شدند از همان جا كه خدا به شما فرمان داده است با آنان آميزش كنيد خداوند توبه‏كاران و پاكيزگان را دوست مى‏دارد (222)

در این آیه از نزدیکی با زنان در هنگام عادت ماهانه نهی شده. تحقیقات در پزشکی نیز نشان داده که نزدیکی هنگام حیض هم دردناک است و هم سبب انتقال عفونتها می گردد.

ملّاهای شیعه و سنی عبارت حَتَّىَ يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ را دستاویزی قرار می دهند برای توجیه اینکه زنان در این دوره ناپاک هستند و نباید نماز بخوانندو روزه بگیرندو حج بروند!!!!

پس این ملاها در مورد این آیه چه می گویند؟ آیا به اعتقاد آنها عیسی بن مریم تا هنگام مرگ ناپاک بوده و نمی توانسته نماز بخواند و روزه بگیرد؟؟؟

إِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿3:55﴾

هنگامى را که خدا به عيسى فرمود: «من تو را برمى‏گيرم و به سوى خود، بالا مى‏برم و تو را از کسانى که کافر شدند، پاک مى‏سازم؛ و کسانى را که از تو پيروى کردند، تا روز رستاخيز، برتر از کسانى که کافر شدند، قرارمى‏دهم؛ سپس بازگشت شما به سوى من است و در ميان شما، در آنچه اختلاف داشتيد، داورى مى‏کنم.

مسلّم است که عیسی چنین نبوده و عبارت وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ چنین باید ترجمه گردد: من تو را از کسانی که کفر ورزیده اند رهایی می بخشم یا خلاص می کنم

پس عبارت حَتَّىَ يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ در 2:222 اشاره به پایان دوره حیض و خلاص شدن از آن دارد و دلیلی برای منع نماز و روزه و حج نیست.

چرا طلا و حریر از طرف مراجع تقلید شیعه حرام اعلام شده؟

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته ان شاءالله

چرا طلا و حریر از طرف مراجع تقلید شما حرام اعلام شده؟

اعراف

مضمون ترجمه:

بگو:چه کسی زينتهایی را که الله برای بندگانش خارج ساخته و روزی های پاکيزه را حرام کرده ؟ بگو: ايندر زندگی دنيا, برای کسانی است که ايمان آورده اندروز قيامت خاص خواهد بود. اين چنين آياترا برای گروهی که می دانند بيان می کنيم.

الحمد لله شکر لله النعیم العزیز

کارشناس بحث: صدرا

دیه قتل غیر عمد زن و مرد

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

میخواستم در مورد حکم قتل غیر عمد در مورد مسلمان ها اطلاع پیدا کنم و اینکه خون بهای زن و مرد فرق میکنه؟

کارشناس بحث: سجاد

پرده دری از شیعه بودن مولانا جلال الدین بلخی

انجمن: 


بسم الله
الرحمن الرحیم


وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ

لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ

مذهب عاشق ز مذهبها جداست******عاشقان را مذهب و ملت خداست



آن یکی را روی او شد سوی دوست**وان یکی را روی او خود روی اوست

در این تاپیک قصد داریم پرده از تشیّع و تقیّه مولانا جلال الدین رومی برداریم با


بیان دیدگاه اولیای الهی درباره مولانا



هویدا سازی سخنان ائمه علیهم السلام در کلام مولانا

اشتیاق و شیفتگی وافر مولانا به مولا علی علیه السلام

آیت الله سیّد علی قاضی و سیّد هاشم حداد: وصول‌ به‌ توحيد بدون‌ ولايت‌ محال‌ است‌




محيي‌الدّين‌ عربي‌
و ابن‌ فارض‌ و ملاّ محمّد بلخي‌ صاحب‌ «مثنوي‌» و عطّار و أمثالهم‌ كه‌ در تراجم‌ و احوال‌، حالشان‌ ثبت‌ و ضبط‌ است‌، بدون‌ شكّ در ابتداي‌ امر خود سنّي‌ مذهب‌ بوده‌اند؛ زيرا در حكومت‌ سنّي‌ مذهب‌ و شهر سنّي‌نشين‌ و خاندان‌ سنّي‌ آئين‌ و حاكم‌ و مفتي‌ و قاضي‌ و امام‌ جماعت‌ و موذّن‌ تا برسد بهبقّال‌ و عطّار و خاكروبه‌ برِ سنّي‌ نشو و نما يافته‌اند. مدرسه‌ و مكتبشان‌ سنّي‌ بوده‌ و كتابخانه‌ و كتابهايشان‌ مملوّ از كتب‌ عامّه‌ بوده‌ و حتّي‌ يك‌ جلد كتاب‌ شيعه‌ در تمام‌ شهر ايشان‌ يافت‌ نمي‌شده‌ است‌.

ولي‌ چون‌ روز بروز در راه‌ سير و تعالي‌ قدم‌ زدند، و با ديدۀ انصاف‌ و قلب‌ پاك‌ به‌ جهان‌ شريعت‌ نگريستند، كم‌ كم‌ بالشُّهود و الوجدان‌ حقائق‌ را دريافتند، و پردۀ تعصّب‌ و حميّت‌ جاهلي‌ را دريدند، و از مخلِصين‌ موحّدين‌ و از فدويّين‌ شيعيان‌ در محبّت‌ به‌ أميرالمومنين‌ عليه‌السّلام‌ شدند. غاية‌ الامر اسم‌ شيعه‌ و ابراز بغض‌ و عداوت‌ با خلفاي‌ غاصب‌ نه‌ تنها براي‌ آنها در آن‌ زمان‌ محال‌ بود، امروز هم‌ شما مي‌بينيد در بسياري‌ از كشورهاي‌ سنّي‌ نشين‌ مطلب‌ از اين‌ قرار است‌.

امروز هم‌ در هر گوشه‌ از مدينه‌: خانۀ رسول‌ الله‌ و بيت‌ فاطمه‌ و محلّ گسترش‌ جهاد و علوم‌ أميرالمومنين‌ عليهم‌السّلام‌، اگر كسي‌ در اذان‌ خود و يا غير اذان‌ علناً بگويد: أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيًّا أَمِيرُالْمُوْمِنِينَ وَ وَلِيُّ اللَهِ خونش‌ را ميريزند، و قبائل‌ و طوائف‌ خونش‌ و گوشتش‌ را براي‌ تبرّك‌ مي‌برند، و نمي‌گذارند جسد او باقي‌ بماند تا آنكه‌ وي‌ را دفن‌ كنند؛ ولي‌ اگر يك‌ ساعت‌ تمام‌ از عائشه‌ تمجيد و تعريف‌ كند ـ با آن‌ سوابق‌ شوم‌ و تاريخ‌ سياه‌ او ـ دور او جمع‌ مي‌شوند و نُقل‌ مي‌پاشند و هلهله‌ مي‌كنند.

بنابراين‌، آنچه‌ را كه‌ اين‌ بزرگان‌ در كتب‌ خود آورده‌اند، بر ما واجب‌ نيست‌ كه‌ بدون‌ چون‌ و چرا بپذيريم‌، بلكه‌ بايد با عقل‌ و سنّت‌ صحيحه‌ و گفتار ائمّۀ حقّه‌ تطبيق‌ كنيم‌. آنچه‌ را كه‌ درست‌ است‌ مي‌پذيريم‌ و استفاده‌ مي‌كنيم‌، و اگر أحياناً در كتابهايشان‌ چيزي‌ نادرست‌ به‌ نظر آمد قبول‌ نمي‌نمائيم‌، و آنرا حمل‌ بر تقيّه‌ و أمثالها مي‌كنيم‌؛ همانطور كه‌ دأب‌ و دَيْدن‌ ما در جميع‌ كتب‌ حتّي‌ كتب‌ شيعه‌ از اين‌ قرار است‌.


از فرمايشات آيت الله امجد

فکر و اثرش را ببینید


اشعار وبیانات سعدی (علیه الرحمه) برای همه ی مردم حکمت آمیز ومفید است دیوان حافظ (علیه الرحمه)مخصوص رندان است اشعار مولوی (علیه الرحمه)مخصوص علما است مولوی شاگرد قونوی و او شاگرد محی الدین عربی (علیه الرحمه) است . او150 نوآوری کرده است .

چکار دارید فلانی شیعه است یا سنی .فکر و اثرش را بگیرید .


تلک امه قد خلت لها ما کسبت ولکم ما کسبتم ولا تسئلون عما کانوا یعملون .{آنان گروهی بودند که در گذشتند دستاورد آنان فقط برای آنان ودستاورد شما فقط برای شماست . و از آنچه همواره انجام میدادند شما باز خواست نخواهید شد - بقره/ 134و141}.

دوستان اگر نظر یا نقدی دارند اول اجازه دهند تمام مطالب را قرار بدهم بعد به قضاوت و نقد بپردازند

بهرام مشیری و فریب ایرانیان بی گناه!

تقدیم به امام هادی(ع)...

علی(ع) همواره دشمن ظلم و دوست مظلوم بود. حتّی در نامه ای به حسن و حسین(علیهما السّلام) نوشت: کونا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً دشمن ظالم باشید و یاور مظلوم.۱از همین روست که یکّه تازان عرصه ظلم و جور چنین شخصیتی را برنمی تابند و سعی در تخریب او دارند. لذا سربازان علمی و مزدوران خود را اجیر می کنند تا با نشر اکاذیب ذهن مردم را مخدوش سازند و گاهی افراد ناآگاه و سحرشده، به ایشان کمک می کنند.


در چندسال اخیر، فردی در شبکه های ماهواره ای آمده که بسیار ادّعای علم و سواد و تاریخ و مبارزه با خرافات را می کند ولی نمی داند که "آنکس که نداند و نداند که نداند/ اندر ابد در جهل مرکب بماند"! این دشمن خدا و دین کسی نیست جز بهرام مشیری! که حکایتش حکایت "همان شیادی است که بر بالای منبر رفت و گفت: آهای مردم! آهای مردم! می دانستید که امامزاده یعقوب را بر فراز مناره های مصر پلنگ درید؟! مردم عوام و ناآگاه، سخنان این مرد را چون وحی منزل قبول می کردند. در این بین پیر آگاه و دنیادیده ای صدا برآورد تا کاسه و کوزه این شیّاد را درهم شکند:اوّل امامزاده نبود و پیغمبرزاده بود! دوم یعقوب نبود و یوسف بود! سوم بر فراز مناره نبود و ته چاه بود! چهارم مصر نبود و کنعان بود! پنجم پلنگ نبود و گرگ بود! ششم ماجرا اساساً دروغ بود!"
آری! خوراک این جماعت جوانان ناآگاه و خام است! اگر جوانان و کلاً ملت ما مطالعه دینی و تاریخی خود را بالا ببرند و دین خود و بزرگان آن رابشناسند، دکّان این جماعت شیّاد بسته خواهد شد چراکه با "آگاه" نه "ناآگاه"!

آقای بهرام مشیری طی یک نماهنگ(که در یوتیوب تحت عنوان "علی و کشتار ایرانیان بی گناه" موجود است و شما می توانید ببینید)، به مسئله ای که بازیچه ای برای سایت های ضد اسلامی نیز شده است، پرداخته اند تا چهره علی(ع) را مخدوش جلوه دهند. به امید خدا، ما پاسخ سخنان ایشان را خواهیم داد:

سیاست علوی و سیاست اموی

آقای مشیری در ابتدای و بخشی از انتهای برنامه شان، امام علی(ع) را با معاویه مقایسه کرده اند و حتی این دو نفر را همطراز دانسته اند یا در پایان این نماهنگ معاویه را لایق تر معرّفی کرده اند! می گویند:"همان پولی که معاویه به سپاهش می داد و همان سیم و زری که علی(ع) در بیت المال نگاه می داشت، از اموال مسروقه ایرانیان بود" درجای دیگر می گوید:"معاویه مانند علی به سپاه خود پول نمی داد که برایش جنگ کنند" در جای دیگر می گوید:"اصحاب رسول(ص) در سپاه معاویه بودند چون معاویه بیشتر به اسلام خدمت کرد تا علی(ع)" و این را پای "عدم تدبیر" می گذارد... نمی دانم ایشان که در ابتدا مردم را به مطالعه دقیق در تاریخ امر می کنند، ولی خود اینگونه ناشیانه به نقل و تحلیل تاریخ می پردازند.

  1. ایشان حرف های خود را نقض کردند؛ جایی می گوید: "معاویه به سپاهش پول می داد"(۱:۰۶)جای دیگر می گوید: "معاویه به سپاهش پول نمی داد"(۳:۴۳)!!! آیا این تناقض نیست؟! این چگونه مطالعه تاریخی کردن است؟
  2. این همه ادّعای "مطالعه دقیق تاریخی" می کند، آن وقت این مسئله را پیش می کشد:"در سپاه معاویه اصحاب رسول(ص) بودند... معاویه را دوست داشتند و از روش علی(ع) ناراضی بودند" اوّلاً امکان انحراف از حق برای هرکسی موجود است حتّی برای اصحاب حضرت رسول(ص)! این را در زمان علی(ع) نیز شخصی پرسید. امام(ع) نیز اینگونه جواب داد(که طه حسین مصری می گوید که فصیح تر از این جمله تا به حال ندیده است):" إنه ملبوس عليك، و إن الحق و الباطل لا يعرفان بالناس، و لكن اعرف الحق تعرف أهله، و اعرف الباطل تعرف من أتاه‏ یعنی حق بر تو مشتبه شده است، حق و باطل با موقعیت افراد شناخته نمی شود. حق را بشناس تا آن را بشناسی و باطل را بشناس تا آن را بشناسی"۲ یعنی اینکه حق تا ابد حق است و باطل تا ابد باطل! حقانیت هرکس وقتی است که کار هایش با حق تطابق داشته باشد نه اینکه افراد سرشناس او را تأیید کنند. پس آقای مشیری علاوه بر اینکه ناکافی بودن مطالعات خود را نشان داده، دچار سفسطه بزرگی شده است! سفسطه توسّل به مرجع! بعد هم اینکه این افراد به علی پشت کردند، دلیلش دقیقاً همان نارضایتی آنان از رفتار عادلانه علی(ع) بود. حتی عقیل بن ابیطالب هم که برادر امام علی(ع) بود، این عدالت را برنتافت و به معاویه روی آورد. کلّاً سیره علوی برخلاف سیره اموی، مغایر با زیاده خواهی افراد است. در زمان حضرت رسول(ص) به خاطر همین عدالت خواهی بود که مردم از علی(ع) نزد حضرت رسول(ص) شکایت کردند، حضرت فرمودند:"از علی شکایت نکنید که او در امور مربوط به خدا سخت گیر است"۳ این هم که افراد معروف به معاویه روی آوردند به خاطر مال و منال دنیا بود نه اینکه او را بر حق بدانند. چنانچه عقیل بن ابیطالب به معاویه گفت:"أخى خير لي في ديني، و أنت خير لي في دنياي‏ و قد آثرت دنياي‏ یعنی برادرم در امور دین برحق است، ولی تو در امور دنیایی و مال و منال بهتر به من رسیدگی می کنی و من دنیایم را بر دینم فروختم."۴ در اثر همین عدالت خواهی بود که دین به دنیا فروختگان با امام حق جنگیدند و علی(ع) به خاطر اخلاصی که داشت، دین خدا را بر منافع و طرفداران خود ترجیح داد. اینکه کسی بگوید: "علی(ع) عرضه حکومت داری نداشت!" نشانه ناآشنایی و عدم درک او از عدالت و درستی است. آری! آقای مشیری این همه شعار تحقیق بی غرض می دهد ولی خود خلاف این سخنان عمل می کند:"لم تقولون ما لا تفعلون، کبر مقتاً عند الله أن تقولوا ما لا تفعلون"۵
  3. بعد هم علی(ع) مانند معاویه نبود که با حیله و نیرنگ(ماجرای حکمیت) کارش پیش برود یا برای خود قصر خضراء بسازد. او همیشه لباسی ساده و کهنه بر تن داشت، به کمک فقرا می رفت درحالی که او را نمی شناختند و .... همین سیره علی(ع) بود که بسیاری را به اسلام کشانید، درحالی که معاویه فکر دفن نام محمد(ص) را در ذهن خود می پروراند۶... آری! ظالم پرستان چنین کسی را برنتابند!
شورش فارس چه بود؟

در این قسمت، خواننده را به این آدرس که شامل مطالبی بس کامل و مفید است ارجاع می دهیم : کشتار ایرانیان به دستور علی(علیه السلام)



اسلام، دین مورد علاقه ایرانیان

باز همان مسئله کلیشه ای که "اسلام با زور شمشیر به ایران آمد!" را پیش کشیده است:"خزانه علی و معاویه و حکّام اسلامی از پول زوری که از ایرانیان گرفته بودند، پر شده بود و هرگز خرج آبادانی ایران نشد و کلّاً ایران به همین خاطر در طول زمان ضعیف شد."(۲:۰۰-۲:۴۵) ایشان به این دلیل استناد می جویند که "ایران زمان خسروپرویز ۳۱ سد ساخته شد ولی زمانی که محمد رضاشاه از ایران رفت، ایران ۱۰ سد داشت."


  1. این دلیلی که مشیری می گوید، بسیار دلیل عجیبی است. چراکه سدهایی که در ۱۴۰۰ سال پیش ساخته می شده زمین تا آسمان با سد های امروزی فرق دارد. سد های قدیمی جنبه کشاورزی داشته است ولی سد های الآن جنبه تولید نیرو و انرژی دارد و مسلّم است که این عامل بر تعداد سد نقش دارد. بعد هم دنیا به این سمت دارد پیش می رود که تعداد سدّ کمتری داشته باشد چراکه مضرّاتی هم دارد!
  2. بعد هم، ایران پیش از اسلام کی امثال ابوریحان بیرونی و ابن سینا و ابن هیثم داشت، یا کی امثال حافظ و سعدی و رودکی و جامی و ... داشت؟ کی خواجه نظام الملک داشت؟ کی حسنک وزیر داشت؟ کی در زمان اسلامی علم مختص اشراف و روحانیون بود(درست برعکس زمان ساسانیان)؟ بعد هم چرا ایرانیان این دین به قول شما آقای مشیری! تحمیلی! را بعد از هزار و چهارصد سال رها نکردند یا حتی وقتی که مغول ها حمله کردند، آنان را مسلمان کردند؟ شما با چه رویی می گویید که اسلام دین مورد علاقه ایرانیان نبود و اسلام باعث پسرفت ایران شد؟ برای اطّلاعات بیشتر به دو لینک زیر رجوع کنید:
ورود اسلام به ایران، مصطفی حسینی طباطبایی، قسمت اوّل

ورود اسلام به ایران، مصطفی حسینی طباطبایی، قسمت دوم

گذشته از این ها، امام(ع) یاران ایرانی بسیاری داشت. میثم تمار و سلمان فارسی هم دو نمونه اش!

آل علی(ع) و ایرانیان
در اینجا روایاتی را ذکر می کنیم که دوستی بین آل علی(ع) و ایرانیان را بیان می کند:
"همين كه اسيران ايران وارد مدينه شدند عمر تصميم داشت زنان را بفروشد و مردان را بعنوان برده بگيرد.امير المؤمنين عليه السلام فرمود پيغمبر فرموده است گرامى بداريد افراد برجسته هر قوم و ملت را عمر گفت اين مطلب را شنيده‏ام كه ميفرمود هر گاه فرد با شخصيت يك طائفه‏اى پيش شما آمد او را احترام كنيد گرچه مخالف شما باشد.امير المؤمنين (ع) فرمود اينها گروهى هستند كه تسليم شمايند و علاقه باسلام دارند و من از نژاد اينها فرزندانى خواهم داشت من شما و خدا را گواه ميگيرم كه سهم خود را از اينها در راه خدا آزاد نمودم تمام بنى هاشم فرياد برداشتند ما نيز سهم خود را بشما بخشيديم باز فرمود خدايا شاهد باش من حق آنها را در راه تو آزاد نمودم.مهاجر و انصار نيز حق خود را بعلى عليه السلام بخشيدند فرمود بار خدايا اينها حق خود را بمن بخشيدند و من سهم آنها را در راه تو آزاد نمودم. عمر گفت چرا مخالفت با تصميم من در مورد اين اسيران كردى و چه باعث شد كه بر خلاف راى من عمل كردى؟ فرمايش پيغمبر را در باره احترام افراد با شخصيت بيادش آورد" ۷

ابوعبدالله محمّد بن أحمد مقدّسی، سیّاح قرن 4 هجری، در شرح اقلیم خراسان می نویسد:"أولاد عليّ رضي الله عنه فيه على غاية الرفعة" یعنی فرزندان علی در میان اهل خراسان بسیار عزیز و ارجمندند.۸
عبدالحسین زرینکوب در کتاب "دو قرن سکوت" می نویسد:"(مختار) دعوت تازه ای را آغاز کرد و خود را نماینده و فرستاده محمد بن حنفیه فرزند علی(ع) خواند...اما مختار که قدرت و شوکت خود را مدیون یاری موالی(ایرانیان) بود به شکایت بزرگان کوفه اعتنا نکرد"۹ همانطور که می خوانید، ایرانیان به مختار، کسی که داعیه انتقام خون حسین(ع) را دارد و خود را نماینده فرزند علی(ع) معرفی می کند، تمایل دارند و از او حمایت می کنند.
البته در این دوستی متقابل، آن چیزی که نقش داشت ایرانی بودن و ملّیّت نبود، بلکه تقوا بود.

۱.نهج البلاغه، نامه ۴۷
۲.تاريخ‏اليعقوبى،ج‏2،ص:210+ أنساب‏الأشراف،ج‏2،ص:239
۳.الاستيعاب،ج‏4،ص:1857
۴.أسدالغابة،ج‏3،ص:561
۵. سوره صف، آیه ۲و۳
۶.مروج‏الذهب،ج‏3،ص:454
۷.بحارالأنوار، ج۶۴، ص۱۵- ترجمه از موسی خسروی
۸.احسن التقاسیم، ص 323
۹.دو قرن سکوت، عبدالحسین زرّینکوب، ص ۹۶ و ۹۷

کمکم کنید(اگر میتوانید شیعه را اثبات کنید)

سلام. من کسی بودم که خیلی ز دین دور شده بود اما قرآن کریم رو هیچ لحظه کتمان نکرد. گذشت و گذشت که با خوندن قرآن اسلام رو باهمه احکامش پذیرفتم و بعدش شیعه رو. بعد چند مدت بسوی اصل اسلام(نه فقط انجام تکالیف دینی بلکه بیشتر) توسط قرآن سوق داده شدم و دنبال هزاران کتاب برون شیعی رفتم. اشکال من اینجا بود که شیعه را از دید پس از پیامبر نگاه کردم و پذیرفتم درحالی که قرآن میفرماید از سنت پیامبر پیروی کنید. گذشت و گذشت کتاب التوحید و کشف الشبهات ابن عبد الوهاب و بهتر ازاون کتاب عقیده ابن تیمیه رو خوندم ذهن من بطور اسلام تابع تابعین و پیروی از سلف صالح شکل گرفت و حالا تو چندین سایت سلفی برای شکل گیری عقیده خودم در اسلام راستین پیشروی میکنم. در حالی که تا الان از شیعه برنگشتم(یعنی تاکنون مطمئن از عدم صحت شیعه نشده ام)

و حال مهمترین مشکل من با شیعه امامت است. چرا پیامبر از ذریه خود نگفت؟ و فقط گفت اهل بیتم نه عترتم؟ چرا سخنی از پیامبر در راستای امامت در هیچ کجای نیست؟ چرا این مسلئه باصطلاح مهم هرگز بین صحابه مطرح نشد که پس از پیامبر راه را به فرزندان خود که پیروی از خاندان پیامبر بود نشان دهند؟ چرا صحابه ای که آب وضوی پیامبر را تبرک میکردند هرگز از امامت چیزی نمی دانستند؟

کارشناس بحث : صالح

برچسب: