عقیده زیدیه در مورد مهدویت
ارسال شده توسط hassan در جمعه, ۱۳۹۸/۰۱/۲۳ - ۱۰:۴۹سلام علیکم
در حوزه اعتقادات زیدیه، آیا آنان اعتقادی به امام مهدی (علیه السلام) همچون سایر شیعیان دارند یا خیر؟
متشکرم.
سلام علیکم
در حوزه اعتقادات زیدیه، آیا آنان اعتقادی به امام مهدی (علیه السلام) همچون سایر شیعیان دارند یا خیر؟
متشکرم.
سلام
اصول اساسی اسلام فقط با توجه به قران چیست ؟
(بدون استفاده از روایات )
سلام و خسته نباشید
مقصود از کافر ذمی چیست؟به چه کسی کافر ذمی میگن؟
اینو به طور مکتوب و لفظی میدونم کافر ذمی یعنی در پناه اسلام است
مقصود از در پناه اسلام چیست؟اون فردی که اسم کافر ذمی روش گذاشته شده از چه جهت در پناه اسلام هستش؟
چه فرقی بین کافر و کافر ذمی هست؟
تو حکم معامله ربوی مسلمان با کافر بین کافر و کافر ذمی تفاوتای زیادی قائل شده
تو حکمای دیگه هم بین کافر و کافر ذمی تفاوت هست؟
یاعلی
با سلام
ایه قران می فرماید فان مع العسر یسرا اما چرا در اطراف خود که نگاه میکنم میبینم افرادی هستند از کودکی بسیار سختی کشیده و با کلی مشکل بزرگ شدنده اند و حالا که بزرگ شدن مشکلات بزرگتری برایشان به وجود امده و زندگی سخت تری دارند در واقع روی خوش زندگی رو ندیدن تکلیف اسونی بعد از سختی این افراد چی میشه ؟
تشکر
با سلام
لطفا اساتید به این شبهه اهل سنت جواب دهند
شیعه ها بر این باورند که پیامبران و امامان از هرگونه خطا و اشتباه بری هستند، و از بدو تولد تا لحظه مرگ نمیتوانستند که گناه کنند! یا بعضی هایشان میگویند میتوانستد اما هرگز خطا و اشتباهیی از انها سر نزده است، مثلا در مورد کار حضرت یونس علیه السلام،(یعنی ترک پیش از وقت محل ماموریت ( میگویند که ایشان اشتباه نکردند بلکه عمل شان ترک اولی بحساب میاید، ( ترک اولی یعنی بین دو کار خوب و خوبتر کار خوب را انتخاب کردن)
این در حالی است که حضرت یونس خودشان متوجه اشتباه خود شده بودند و در شکم ماهی دعا میکردند: لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین .
حالا سوال این است که چرا شیعه اینقدر اصرار دارد تا پیامبران در همواره کارها و در همه سن ها ( ازتولد تا مرگ معصوم و از کوچکترین خطا بری بداند؟
ظاهرا شیعه ها نیت خوبی دارند!
اما در حقیقت نیت آنها شوم است!
زیرا این اصرار بخاطر علاقه آنها به پیامبران نیست، بلکه به این نیت است که علمای شیعه برای تشویق مردم به شرک ورزیدن، به این عقیده نیاز مبرم دارند!
آنها مجبورند بگویند پیامبران، حتی وقتی که کودک بودند ، نیز کوچکترین اشتباهی نمیکردند، زیرااگر غیر از این را بگویند ، پس چگونه امامت، امام زمان ۵ ساله را بمردم بقبولانند؟!!
شیعه ها اگرقبول کنند که پیامبران همیشه غیب نمیدانستند ، پس باید زیارت گاه های خود را تعطیل کنند! زیرا حاجت خواهنده گان از قبرها، هرگز حاضر نیستند از مرده های مدد بخواهند و به مردهای توکل کنند که همیشه و همه وقت غیب ندانند! آنوقت به زیارت قبر میروند که یقین داشته باشند مرده، (حی و قیوم و لایموت) است!!
مرده لایموت دیگه چی باشه؟!!
امان از دست این شیعه با این عقاید عجیبش!
بد نیست این را یاد آوری کنم ،هنگامیکه شیعه به امامان نسبت غیب دانی و معصومیت را میدهد زیاد دچار مشکل نمیشود زیرا امامانش را قرآن نمیشناسد!!!
پس برای ما سنی ها ، رد عقاید آنها در این باره( با استناد به قرآن ) کمی مشکل است ، اما وقتیکه همین نسبتهای غلو را به پیامبران میدهند باید محتاط باشند زیرا درباره پیامبران، قرآن اطلاعات زیادی بما داده است.
برای مثال تصور کنید یکی بگوید در فاصله صد هزار سال نوری ما، ستاره ای است که صد ها شهر و روستا در آن وجود دارد!! رد ادعای او مشکل است ،زیرا میزان دانش بشری از اماکن خیلی دوردست تقریبا هیچ است.
پس رد ادعا هم آسان نیست. اما اگر کسی ادعا کند که در قطب جنوب کشوری به وسعت چین با شهرهای چند میلیونی وجود دارد با استناد به حقایق مسلم علم جغرافیا و دسترس بودن قطب جنوب ،براحتی میتوانیم این ادعای دروغ را رد کنیم.
بر این روش ما با توجه به حقایقی که قرآن از پیامبران در اختیار ما قرار داده براحتی میتوانیم باور شیعه را رد کنیم برای مثال به فقط به یک مورد توجه کنید:وقتی حضرت موسی از طور سینا برگشت قوم خود را آلوده به گوساله پرستی دید، با آنکه برادرش هارون پیامبر،قوم را منع کرده بود، باز حضرت موسی که تصور دیگری از ماجرا داشت ،هارون را بشدت سرزنش کرد و از سر غضب، موی سر و ریشش را کشید!! که چرا نافرمانی کردی؟!!
آیات قرآن را ببینید: قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا (۹۲) أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی (۹۳) قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی (۹۴ ) سوره طهموسی) گفت: «ای هارون! چرا هنگامی که دیدی آنها گمراه شدند…از من پیروی نکردی؟! آیا فرمان مرا عصیان نمودی,( هارون) گفت: «ای فرزند مادرم! ریش و سر مرا مگیر! من ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی، و سفارش مرا به کار نبستیأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلَا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (۱۵۰) اعراف , (و سر برادر خود هارون را گرفت (و با عصبانیت) به سوی خود کشید؛ هارون گفت: « یا فرزند مادرم! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند؛ و نزدیک بود مرا بکشند، پس کاری نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران یکسان قرار مده) حالا اگر با دقت بنگریم،
نتایجی که از این آیات بدست میاید همگی و سراسر بر خلاف و بر ضد عقیده شیعه است :
۱–حضرت موسی چون در حوزه علمیه قم و نجف درس نخوانده بود، پس نمیدانسته که پیغمبران اصلا خطا نمیکنند و این ممکن نیست که هارون خطاکار باشد و بتصور اینکه هارون در این گناه شریک است، موی سر و ریش آن بیچاره را با غضب کشید و دردش آورد!
۲–حضرت موسی چون در حوزه علمیه قم و نجف درس نخوانده بود پس نمیدانسته که پیغمبران اصلا خطا نمیکنند، لذا خودش باید اشتباه نمیفرمود و درباره هارون پیش داوری نمیکرد!
۳–حضرت هارون هم چون در حوزه علمیه قم و نجف درس نخوانده بود پس نمیدانسته که پیغمبران قاعدتا غیب میدانند و لازم بوده که او بداند حضرت موسی در صورت روبرو شدن با گوساله پرستی چه عکس العملی نشان میداد، و باید عین او عمل مینمود، نه اینکه روش دیگری را روش صبر را بکار می بست،و دیدیم تدبیر هارون( صبر کردن تا برگشت برادر ) حضرت موسی را خوش نیامد و از او شدت عمل بیشتری میخواست از او انتظار داشت که دست کم از مشرکین کناره گیری کند نه اینکه در مجالسشان بنشیند!
۴ -حضرت موسی نیز چون در حوزه علمیه قم و نجف درس نخوانده بود پس نمیدانسته که خودش هم غیب میداند، و با توجه به علم غیبش باید میدانست که هارون نافرمانی مرتکب نشده بلکه برای کار خود دلیل معقولی داشته، اما ظاهرا موسی عکس این را دانست و بعد برادرش که توضیح داد ، قانع شدپس ای خواننده گرامی اگر شما با دقت قرآن را بخوانید در هرصفحه اش دلایلی بر ضد عقاید شیعه خواهید دید, و ما بشما گفتیم که شیعه برای قبر پرستی و امام پرستی نیاز بغلو در حق پیامبران نیز دارد، اما چون قرآن تحریف نشده، پس نجات از مکر علمای شیعه بسیار راحت است.
با سلام
در مورد خوارج و علت اندیشه انحرافی و خصوصیات آنها توضیح دهید
و آیا اینکه جوانان ما هم در معرض این طرز فکر هستند؟
و راه نجات و تشخیص چیست؟
با تشکر
این سوال را قبلا در سایتی دیگر مطرح کرده بودم اما پاسخ مناسبی دریافت نکردم لذا آن را اینجااینجامطرح می کنم:
یک سوال جدی مدتهاست که برایم مطرح است. اینکه افراد به مرور زمان رفتار و تفکراتشان تغییر میکند. مثلاً رفتار و عقائد امروز خودم نسبت به چندسال پیش تغییرات قابل توجهی داشته است. احتمالاً دیگران نیز چنین هستند. از طرفی برای ازدواج، خلقیات و تفکرات فعلی طرف مورد بررسی قرار میگیرد. در صورتی که ممکن است به دلیل گذر سن و پختهتر شدن و یا هر در دلیل دیگر، تغییراتی در طرف مقابل ایجاد شود. با این مقدمه چگونه میتوان شخصیت ۱۰ سال یا ۲۰ سال آینده یک فرد را پیشبینی کرد. به خصوص اگر فرد مورد نظر حدود ۱۹-۲۰ سال سن داشته باشد و هنوز شخصیتش کامل شکل نگرفته باشد. سؤالم مشخصاً در مورد دخترهاست.
اگر در طرف رفتار یا رفتارهایی مشاهده شود چگونه میتوان تشخیص داد که این رفتارها گذرا هستند یا همیشگی؟!
با بررسیهایی که کردم یکی از راهها، دقت در شخصیت مادر طرف است. بارها این مطلب را خواندهام که دختران معمولاً شبیه مادرانشان میشوند. از آنهایی که ازدواج کردهاند و مدت قابل توجهی هم از ازدواجشان میگذرد و یا مشاهداتی در این زمینه در مورد اطرافیانشان داشتهاند میخواهم بپرسم که این موضوع تا چه حد صحیح است؟
آیا امکان دارد رفتار و پندار همسر پس از ازدواج تغییر کند؟ چه عاملی سبب بروز این تغییرات میشود؟ آیا در خودتان (اگر متأهل هستید) و یا در زوجهای دور و برتان مواردی را سراغ دارید که همسر و یا شوهر در رفتارها و عقائدشان دچار تغییر شده باشند؟
این تغییرات از چه نوعی بوده؟ در پوشش، یا عقاید یا اخلاق و ...؟ مثلاً قبل از ازدواج خانم چادری بوده و بعدش مانتویی شده یا بالعکس. این تغییر بیشتر در مردها بوده یا زنها؟ این تغییرات به درخواست یکی از زوجین ایجاد شده یا به مرور زمان و به صورت تدریجی و به دلیل پختهتر شدن طرف و ظاهر شدن شخصیت اصلی طرف پس از ازدواج در آنها ایجاد شده است؟
آیا میزان سن در بروز این تغییرات تأثیر دارد؟ مثلاً ممکن است اگر طرف کموسن سال باشد راحتتر و سریعتر تحت عوامل مختلف تغییر میکند.
با سپاس
بررسی افکار و اندیشههای ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب
نتیجه مکتب ابن تیمیه این است که امامیّه و شیعه کافرند، اشاعره کافرند، معتزله کافرند، صوفیّه کافرند
و مسلمان فقط کسی است که از مکتب ابن تیمیه پیروی کند!!!!!!!!!!!!!!!!!
با سلام خدمت کارشناسان محترم.
عالم ذر کجاست؟چگونه جایی است؟
آیا اعتقاد به آن برای مسلمان واجب است یا خیر؟
سلام و درود بیکران بر شما
بنده در خوزستان و شهر اهواز زندگی میکنم همانطور که مستحضر هستید متسفانه مدت چند سالی است گروهک های .... بطور اشکار و غیر اشکار پیدا شده است و با جوانا به جدل و ... میکنند و ما همیشه با این فرقه از نظر بنده ضاله بحث میکنیم که خوشبختانه به لطف پروردگار و ائمه اطهار ع همیشه بر انها پیروز میشویم.
اخیرا کتابی نزد دوستان دیدم به نام راهنمای حقیقت از ایت الله جعفر سبحانی، متسفانه هر چه در اینترنت گشتم بصورت فایل pdf پیدا نکردم و حتی در کتابخانه های اهواز هم یافت نمیشد. اگه میشه و اختیارات برای شما و سایر عزیزان این سایت مقدور باشه بصورت Pdf در اختیار کاربران قرار دهید و یا محتوای این کتاب به اسانی و حتی بصورت نرم افزار موبایلی در اختیار کاربران(بخصوص برای خوزستانی ها) قرار دهید تا انشاء الله به کمک این کتاب بتوانیم بهتر و موثر تر بر فرقه های .... قلبه کنیم.
منتظر پاسخ شما هستم.
با تشکر :Gol:
ساختاربندی کتاب:
این کتاب توسط انتشارات مشعر در سال 1385 در تهران چاپ و منتشر گردیده است.