منکر

زمان و مکان پرسش نکیر و منکر

انجمن: 


سلام

سوالات نکیر و منکر بلافاصله بعد از مرگ پرسیده میشه یا صبر میکنند بریم تو برزخ؟

نکیر و منکر و شهدا

انجمن: 

با سلام...
می خواستم بدونم وقتی دو مامور خدا دارن سوال می کنن می تونیم از شهدا کمک بخواییم...
یعنی شهدا می تونن بیان کمکمون آخه خیلی وابستشونم ... آخه منه رو سیاه روم نمیشه امام رضا رو صدا کنم... ولی با شهدا خیلی رفیقم... نمی شه حالا واسه ما شهدا بیان کمک////:Sham:

مستند شرعی توسل به زور در نهی از منکر چیست؟

[="Black"]سلام.
در بحث مراتب نهی از منکر مرتبه سوم آن را توسل به زور می دانند مرحوم امام در تحریر الوسیله (1/479) می فرماید:
المرتبة الثالثة- الإنكار باليد‌
مسألة 1 لو علم أو اطمأن بأن المطلوب لا يحصل بالمرتبتين السابقتين‌ وجب الانتقال إلى الثالثة، و هي أعمال القدرة مراعيا للأيسر فالأيسر.

همچنین:
مسألة 10 لو لم يحصل المطلوب إلا بالضرب و الإيلام فالظاهر جوازهما‌ مراعيا للأيسر فالأيسر و الأسهل فالأسهل، و ينبغي الاستيذان من الفقيه الجامع للشرائط، بل ينبغي ذلك في الحبس و التحريج و نحوهما.
مسألة 11 لو كان الإنكار موجبا للجر إلى الجرح أو القتل فلا يجوز إلا بإذن الإمام‌ عليه السلام على الأقوى، و قام في هذا الزمان الفقيه الجامع للشرائط مقامه مع حصول الشرائط.

چند مسئله پیرامون این موضوع مطرح است؟
اولا مستند شرعی این فتوا چیست که می توان بلکه واجب است با اعمال قدرت با رعایت مراتب و شرایط شخص را از گناه برداشت؟ (اصل سوال بنده این موضوع است و بقیه سوالات در حکم فرع را دارد)
ثانیا در مساله 10 از ینبغی الاستیذان ظاهرا بر خلاف مساله 11 وجوب استیذان از فقیه جامع الشرایط فهمیده نمی شود،آیا این مطلب درست است؟ (بحث ما پیرامون این نیست که در حکومت اسلامی هستیم یا نه فرض را بر این می گذاریم که می خواهیم در جایی که حکومت اسلامی برقرار نیست نهی از منکر را با مراتب آن انجام دهیم)
ثالثا آیا این مسئله مربوط به تمام مسائل است فرض بفرمایید شخصی نماز نمی خواند،می خواهیم او را از این منکر نهی کنیم با مرحله اول و دوم شخص همچنان نماز نمی خواند،آیا اینجا واجب است مثلا وی را مجبور به نماز خواندن کنیم با اعمال قدرت؟
[/]

یک روایت کوتاه اما تکان دهنده میخوام

[="DarkSlateBlue"]بسم الله الرحمن الرحیم

سلام!

میخوام ایندفعه که برای مغازم کارت ویزیت چاپ میکنم پشتش هم یک روایت چاپ کنم که به نوعی علاوه بر تبلیغ مغازه امر به معروف یا نهی از منکر هم کرده باشم. دنبال یک روایت کوتاه اما تاثیرگذار میگردم! هرچی تو گوگله سرچ کردم چیز خاصی پیدا نکردم! گفتم شاید تو مغزهای شما عزیزان چیزی باشه که به کار من بیاد!
مثلا خودم از این روایت خوشم اومده اگر چیزی پیدا نکنم همینو چاپ میکنم:
امام علی ع : در عجبم از کسی که از مرگ میترسد و از گناه باز نمی ایستد!
دوستان و کارشناسان اگر چیزی سراغ دارید لطفا کمک کنید!
حالا حتما هم نباید روایت باشه! اگر جمله ای از بزرگان هم بود اما جالب و تاثیر گذار بود بگید!
ممنون![/]

ترس از نهی از منکر

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم به همه ی دوستان عضو و کارشناسان

یکی از اساسی ترین مشکلات بنده در حال حاضر، عدم توانایی نهی از منکر است.
البته خب یک سری ها که وضعشون مشخصه . مثلا مشخص است که به بعضی از جوان ها نمیشود نهی از منکر کرد
بدتر درگیری ایجاد میشود . و همچنین نمیشود به دخترانی که مانتوی تنگ پوشیدند نهی از منکر کرد . به قول حاج اقا مجتهدی وایمیسن به خودت دَری وَری میگن ....

من توانایی انجام نهی از منکر را ندارم را ندارم. برای مثال دو نمونه رو عرض میکنم :
1- در جمع بزرگترهای خانواده مثلا پدربزرگ یا دایی یا حتی برادربزرگتر هستیم و یک حرامی را انجام میدهند . بنده میترسم از نهی از منکر . نمیدونم به خاطر چی . فکر میکنم رووم نمیشه چون خجالتی هم هستم :Nishkhand: یا شاید به اونا بی احترامی شه . نمیدونم به هر حال ترس دارم
2- اگر در جمع دوستان مدرسه باشیم و بعد از تمسخر بازیکنان فوتبال یا غیبت کردن معلمان هی بخوایم نهی از منکر کنیم و بگیم تو از کجا میدونی فلانه ؟ مسخره نکن ... خیلی زیاد میشه و میترسیم مسخره بشیم مثلا بگن ای بابا چقدر .... :Nishkhand: پس بگو لال شیم دیگه و ... مثلا چند وقت پیش یکی از دوستان به همین مضامین اینطور مطالبی را عرض کرد

البته اینها فقط نمونه هاش بود و مسائل دیگه ای هم ممکنه پیش بیاد
من با دوستان که صحبت میکردم مثلا مورد اول رو براشون مطرح کردم که اگه توی این موقعیت باشن چه میکنن
این خجالت و ترسی که بنده دارم رو نداشتند .
به نظرم سرچشمه ی مشکل بنده برای نهی از منکر یک ترس مذمومی هست که همان روو نداشتنــه ...
فقط خواهشا دوستان ننویسند خجالت و ترس عذر شرعی نیست . این رو میدونم
چطور بر این ترســـه غلبه کنم ؟
باید چه کنم ؟
نباید گناه کنم ...

" منکران خدا " مردگان حقیقی اند

سلام
علی ع است می فرماید : بزرگترین مرگ جهل است .
وقتی جهل بزرگترین مرگ باشد هرچه موضوع آن به حسب واقع واضحتر و روشنتر باشد مرگ جهل عمیق تر خواهد بود .
انسان می بیند که بعضی ها خدای متعال را انکار می کنند و برای این حرف بی پایه و اساس خود که هیچ عقلی جز عقل ظاهر بین آنها نمی پذیرد شبه استدلالهای سبک و بی معنا می کنند . لذا این افراد بزرگترین جاهلان و در نتیجه مردگان حقیقی این عالمند .
منکران خدا برای انکار خود دلیلی ندارند بلکه دلیل تراشی می کنند . انگیزه انکار خداوند توسط آنها تفکر و اندیشه ای نیست که در اثبات خداوند درمانده باشد چه اینکه وجود مدیر و مدبر برای عالم پر رمز و راز و شگرف حتی به برهان نیاز ندارد بلکه آنها هواپرست و ظاهر بین هستند . آنها از مسوولیت و تکلیف فرار می کنند . لذا برای تثبیت جایگاه نامطلوبی که دارند به دلیل تراشی روی می آورند .
درباره مرگ جهل و مرگ کفر بیشتر سخن خواهیم گفت ان شاء الله
موفق باشید