اسلامی

علت عقب ماندگی کشور های اسلامی

با سلام.

چرا کشورهای اسلامی از نظر یافته های علمی، تخصصی و دانش فنی جزء کشورهای در حال توسعه (جهان سوم) هستند؟

به چه دلیل اکثر مناقشات و منازعات در داخل کشورهای اسلامی است؟

چه کار کنیم که از مغزی که خداوند به انسان عطا فرموده به درستی استفاده کنیم و کفران نعمت نکنیم ؟

ساختار فکری اقتصادی اسلامی بیشتر به کسب و تجارت پرداخته و به چه دلیل به اقتصاد تولیدی توجهی ندارد؟

مقالات پرسمان اخلاق

class: category

[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"]عبادت و بندگي . مقالات پرسمان اخلاق
[/TD]
[TD="class: createdby"][/TD]
[TD="class: list-hits"][/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] شاد زيستي . مقالات پرسمان اخلاق [/TD]
[TD="class: createdby"][/TD]
[TD="class: list-hits"][/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] خود شناسي . مقالات پرسمان اخلاق [/TD]
[TD="class: createdby"][/TD]
[TD="class: list-hits"][/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق دانشجويي . مقالات پرسمان اخلاق [/TD]
[TD="class: createdby"][/TD]
[TD="class: list-hits"][/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] عرفان و معنويت . مقالات پرسمان اخلاق [/TD]
[TD="class: createdby"][/TD]
[TD="class: list-hits"][/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اطلاعات عمومي اخلاق . مقالات پرسمان اخلاق [/TD]
[TD="class: createdby"][/TD]
[TD="class: list-hits"][/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] علم اخلاق . مقالات پرسمان اخلاق [/TD]
[TD="class: createdby"][/TD]
[TD="class: list-hits"][/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق جنسي . مقالات پرسمان اخلاق [/TD]
[TD="class: createdby"][/TD]
[TD="class: list-hits"][/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق اجتماعي . مقالات پرسمان اخلاق [/TD]
[TD="class: createdby"][/TD]
[TD="class: list-hits"][/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق فردي . مقالات پرسمان اخلاق [/TD]
[TD="class: createdby"][/TD]
[/TR]

دانلود کتب تربیت اسلامی فرزندان

بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام خدمت شما

بنده تو نت دنبال کتاب و مطالبی در خصوص احادیث ائمه درباره تربیت فرزند میگشتم که وبلاگ زیر رو پیدا کردم

مطالب و کتابهای خوب و مفیدی جمع آوری کرده که کتابها بصورت کتابچه موبایل و پی دی اف و... در دسترس هست

[h=2]کتابخانه تخصصی تربیت فرزند ( دانلود ده ها کتاب مفید )[/h]وفقکم الله لکل خیر

نقاط ضعف جمهوری اسلامی به نقل از امام خامنه ای

دوستان سلام

بيانات در ديدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ايران 1390/05/16

اما نقاط ضعف هم داريم. اگر نقاط منفى را نبينيم، ضعفهاى خودمان را نشناسيم، يقيناً ضربه خواهيم خورد. نقاط ضعف ما، هم در زمينه‌هاى اقتصادى است، هم در زمينه‌هاى فرهنگى است. ما خطاها داشتيم، ضعفها داشتيم، بر بعضى از چالشها نتوانستيم غلبه كنيم؛ اين واقعيتى است. حتّى در همان تهديدهائى كه مستقيماً از طرف دشمن هست، اگر ما ضربه‌اى خورديم، تقصير خود ماست، كوتاهى‌هاى خود ماست. قرآن كريم در قضيه‌ى جنگ احد ميفرمايد: «ا و لمّا اصابتكم مصيبة قد اصبتم مثليها قلتم انّى هذا قل هو من عند انفسكم». در قضيه‌ى احد، آن حادثه‌ى تلخ اتفاق افتاد: مسلمانها اول پيروز شدند، بعد يك عده‌اى مأموريتها را فراموش كردند، تنگه را رها كردند، رفتند سراغ غنيمت جمع كردن؛ دشمن هم توانست نيروهاى اسلام را دور بزند، بيفتد به جانشان، تعدادى از آنها را بكشد، آنها را منهزم كند؛ به طورى كه مسلمانها از ترسشان مجبور شدند به كوه پناه ببرند. جان مبارك پيغمبر به خطر افتاد، به پيغمبر ضربه وارد آمد. بعد مسلمانها گفتند: خب، چرا اينجورى شد؟ خدا به ما وعده‌ى پيروزى داده بود. خداى متعال ميفرمايد كه ما شما را پيروز كرديم، وعده‌ى خدا عملى شد، اما شما خودتان هستيد كه كار را خراب كرديد. اولاً اگر دشمن به شما ضربه زد، شما هم متقابلاً به دشمن ضربه‌ها زديد - «قد اصبتم مثليها» - تعجب نكنيد؛ بالاخره در ميدان جنگ، زدن و خوردن، هر دو هست. در عرصه‌ى جنگ بزرگِ ميدان سياست و اقتصاد جهانى، آدم، هم ميزند، هم ميخورد؛ نبايد خلاف انتظار باشد. اما «قلتم انّى هذا»؛ ميگوئيد ما از كجا اين ضربه را خورديم. بعد قرآن ميفرمايد: «قل هو من عند انفسكم»؛ از خود شما بود، خودتان خطا كرديد. ما يك جاهائى خطا كرديم - «انّ الله على كلّ شى‌ء قدير» - يك جاهائى طبق وظيفه عمل نكرديم؛ يك جاهائى مراقبتهائى كه بايد انجام بدهيم، انجام نداديم؛ يك جاهائى دلبستگى‌هاى خودمان را زير پا نگذاشتيم؛ اينها منجر شده به اشكالاتى - اين را هم بايد در نظر داشته باشيم - به چيزهائى كه بايد از آن پرهيز كرد و برحذر بود، سرگرم شديم؛ به منازعات سياسى، به مشاجرات سرگرم شديم؛ به رفاه‌طلبى سرگرم شديم، به منشهاى اشرافى سرگرم شديم؛ اينها نقاط ضعف است. وقتى من و شما زندگى‌مان را زندگى رفاه‌طلبانه و اشرافى قرار بدهيم، مردم از ما ياد ميگيرند. يك عده‌اى منتظر بهانه‌اند؛ به ما نگاه ميكنند، ميگويند آقا ببينيد اينها چه جورى زندگى ميكنند، ما هم ميخواهيم همين جور زندگى كنيم. اينها كسانى هستند كه دستشان ميرسد. يك عده‌اى معتقدند كه بايد در زندگى مقتصد بود، نبايد اسراف كرد، نبايد افراط كرد؛ اينها وقتى نگاه ميكنند مى‌بينند من و شما اسراف ميكنيم، ميگويند خب، ما از اينها كه بالاتر نيستيم؛ اينها كه رؤساى ما هستند. اين كارها خطر دارد. روش انقلاب و انقلابيون به تبع آموزش اسلام، اعراض از زندگى رفاه‌طلبانه براى خود بود. براى مردم هرچه ميتوانيد، رفاه ايجاد كنيد؛ هرچه ميتوانيد، درآمد ملى را زياد كنيد؛ هرچه ميتوانيد، در كشور ثروت توليد كنيد؛ اما خودتان نه. مسئولين لااقل تا وقتى مسئولند، به زندگى رفاه‌طلبى رو نكنند.غفلت از روحيه‌ى جهادى و ايثار، غفلت از تهاجم فرهنگى دشمن، غفلت از در كمين بودن دشمن، غفلت از نفوذ دشمن در فضاى رسانه‌اى كشور، بى‌مبالاتى نسبت به حفظ بيت‌المال؛ اينها گناهان ماست، اينها نقاط ضعف ماست.
ميل به رفتارهاى قبيله‌اى در ميدان سياست، در ميدان اقتصاد، از ديگر نقاط ضعف ماست. رفتار قبيله‌اى معنايش اين است كه تخطئه يا تأييدى كه نسبت به كار كسى ميكنم، ناشى نباشد از ماهيت عمل او؛ ناشى باشد از نحوه‌ى ارتباط او با من. اگر از قبيله‌ى ما كسى كار خطائى انجام داد، راحت قابل اغماض باشد؛ اما از قبيله‌ى مقابل اگر همان كار را انجام داد، اين قابل پيگيرى و تعقيب ميشود. كار خوب اگر از كسى كه مربوط به قبيله‌ى ماست، انجام گرفت، قابل تحسين و تشويق باشد؛ اگر از قبيله‌ى ديگر بود، نه. رفتار قبيله‌اى اين است. اين رفتار، اسلامى نيست، انقلابى نيست. ما متأسفانه اينگونه رفتار را در ميان خودمان داريم. نميگويم همه‌گير است، فراگير است؛ اما وجود دارد...

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=16889

علی علی

دانلود نرم افزار مذهبی اندروید حکایات و داستان های اخلاقی

نرم افزار اندروید حکایات و داستان های اخلاقی و همچنین شعر با موضوع مهدویت را می توانید به صورت مستقیم دانلود فرمایید
این نرم افزار که توسط تیم نرم افزاری وعده صادق تهیه شده است شامل مجموعه حکایات وبسایت می باشد
این نرم افزار کم حجم و پر محتوا سازگار با انواع گوشی ها و تبلت های اندروید می باشد و تمام نسخه های اندروید را پشتیبانی می کند
این نرم افزار شامل بخش های زیر می باشد
شعر
حکایات آموزنده
داستان های اخلاقی
طلاب و روحانیت


برخی از ویژگی های این نرم افزار:
حجم کم در عین حال پرمحتوا
امکان جستجو میان مطالب
ساخت لیست علاقه مندی ها
امکان مطالعه در شب و روز و جلوگیری از خستگی چشم
سازگار با تمام نسخه های اندروید
تنظیمات پیشرفته(تغییر فونت – رنگ – پس زمینه…)
جلوگیری از خاموش شدن صفحه نمایش
این نرم افزار را هم اکنون از وعده صادق با لینک مستقیم دانلود فرمایید
این نرم افزار رایگان بوده و انتشار آن مانعی ندارد
[h=1]دانلود کنید[/h]

چه کارهایی برای شیعه کشی درجهان انجام شده؟ماچقدردرخطریم؟

انجمن: 

باعرض سلام خدمت مدیران محترم سایت ودوستان.
سوال من ازمحضرشمااینه که تاحالا کسی فکرکرده زندگی روزمره ماچقدربه اسلام نزدیکه؟وکارهایی که علیه شیعه هاانجام شده دردین .تغذیه وکوچکترین مسائل زندگی مابنظرشما چیه؟لطفادوستان نظرشون روبگن.آیاتابحال کسی فکرکرده چراباپیشرفت علم پزشکی مدرن هرروزبیماری های وحشتناکی روی کارمیادکه درگذشته احتمالش یک درملیون بوده؟تغذیه صحیح واسلامی چیه؟

هویت اسلامی؟ایرانی؟ غربی؟ نسبت این ها با هم چه می تواند باشد؟

چه باید بگوییم؟ اسلامی؟ ایرانی ؟ یا غربی؟ نسبت این ها با هم چه می تواند باشد؟:Gol:

آیا در اهداف قوانین اسلامی ، با نتیجهء عملی آنها تفاوت وجود دارد؟

سلام و خسته نباشید و ممنون از زحمات زیادتون در این سایت
از طرفِ منِ مسلمان اینگونه پذیرفته شده ، که قوانین و احکام اسلامی ، برای سعادت و خوشبختی ما وضع شده ، و پیروی از آنها هم سعادت دنیا و هم سعادت آخرت را در پی خواهد داشت. از سوی دیگر این را هم یاد گرفته ایم که این قوانین ، بر اساس فطرت انسان بوده و لذا با خواست درونی ما سازگاری کامل دارد

حال با توجه به این دو موضوع ، دو سؤال از کارشناسان محترم دارم

سؤال اول:
اگر بپذیریم که موضوع بالا درست است ، پس چرا برخی از اختلافات ، مشکلات و درگیری ها ، بین افراد خانواده و یا در اجتماع ، دقیقاً از همین قوانین سرچشمه میگیرد؟

چند نمونه رو عرض میکنم:

حق طلاق (که با مرد است) - اگر مردی ثروتمند باشد ، به راحتی میتواند مهر زنش را هرچقدر هم که باشد بپردازد و او را طلاق دهد. آن هم بدون داشتن هیچ دلیلی!!! این موضوع ، هم با هدف حفاظت از کانون خانواده در تضاد است و هم با این حرف که اسلام تبعیض قائل نمیشود. چون این امر یعنی امتیازی برای مردان ثروتمند

چند همسری - حکمی که هنوز هم نفهمیدم جایز است یا جایز نیست. هر طرف را هم بگیریم مشکل ساز میشود. اگر آن را بپذیریم ، دلخوری زنان را در پی خواهد داشت و اگر آن را رد کنیم ، نتیجه این میشود که خداوند (زبان من لال) حکم بیهوده و غیرقابل اجرایی قرار داده است

مهریه - هزاران مثال میشود گفت که باعث جدایی دو همسر یا عدم وصلت دو جوان شده است. در حالی که من یک مثال هم ندیدم که دلالت بر این کند که مهریه باعث استحکام خانواده شده باشد

نمونه های دیگری هم هست که اگر نیاز بود مطرح میکنم. شاید اولین پاسخِ کارشناسان محترم این باشد که اصل حکم مشکلی ندارد و ایراد از نحوهء اجراست. این حرف تا حدودی قابل پذیرش است اما دلیل کافی نیست (درصورت مطرح شدن ، علت عدم کفایت آن را بیان خواهم کرد)

سؤال دوم:
اگر احکام بر اساس فطرت من هستند پس باید از آنها خوشم بیاید. البته گاهی ما به دلایلی از مسیر طبیعی و فطری خود خارج میشویم و تمایلات نادرستی پیدا میکنیم (مثل تمایل به همجنسگرایی). اگر در مواردی این تضاد پیش می آمد میپذیرفتم که بخاطر کج فهمی ما و در نتیجه پیدا شدن علائق ناصحیح در دل ماست. اما وقتی میبینم این تضاد بعضاًً زیاد میشود و از طرفی افرادی که خلاف این احکام و طبق خواست خودشان (چیزی که دوست داشتند) عمل کرده اند ، موفق تر بوده اند ، آن وقت این سؤال برایم مطرح میشود که بر چه اساسی باید بپذیریم ، تمام تضادها بین خواست ما و حکم دینی ، بخاطر انحراف ما از فطرت است؟ و چرا گاهی افرادی که به میل شخصی عمل کرده اند موفق تر بوده اند؟
درست مثل اینکه کسی بگوید بخدا من مرغ کبابی دوست دارم ، اما حکم دینی بگوید خیر ، تو کباب بره دوست داری ولی خودت نمیفهمی!!!!

باتشکر

قرآن منبعی برای فقه اسلامی

هوالعیلم :Gol:

[="Indigo"]نویسنده: احمد مبلغی
منبع: نشریه کاوشی نو در فقه اسلامی شماره 63
[/]

درباره ی [="Magenta"]«نقش قرآن در فقه»[/] دیدگاه تحلیلی مشخصی ارائه نشده است، ولی از جمع بندی رویکردها، عملکردها و اظهارنظرهای اندیشه ورزان، خواه فقها و یا اصولی ها، و یا جریان هایی که در طول تاریخ آمده و رفته اند، می توان به چهار سطح رفتاری - علمی در این زمینه دست یافت:

[="Purple"]سطح اول: رویکرد افراطی به دخالت ندادن قرآن در استنباط:
[/]

این فرضیه را که نباید در استنباط به سراغ قرآن رفت، اخباریان (و یا دست کم برخی از آنها) ابزار کرده اند و عمل آنان نیز به تبع این فرضیه، بر عدم دخالت دادن قرآن در روندهای فقهی استوار یافت. (1)

[="Purple"]سطح دوم: رویکرد حداقلی و کم رنگ به استنباط از قرآن:
[/]

رویه ی رفقهی و عملکرد بسیاری از فقیهان غیر اخباری، با دور نگه داشتن خویش از رجوع جدی به قرآن در استنباط درآمیخته است.

این رویکرد - که در چارچوب آن، قرآن نقشی توجه برانگیز و پر اهمیت در فقه به خود نمی گیرد - تقریباً به صورتی بی رقیب، رویه های فقهی را متناسب با الزامات خود شکل داده است. به تعبیر دیگر، اگر چه فقیهان غیراخباری با صراحت نقش قرآن را در استنباط - همچون اخباریان - منتفی نمی دانند، و فراتر از اهمیت قرآن نیز سخن می رانند، ولی عملاً در روندهای جدی استنباطی کمتر به سراغ آن می روند.
به نظر می رسد که یکی از عوامل پایدار شدن فرضیه ی عدم دخالت قرآن در روندهای جدی فقهی، میراثی باشد که از عالمان اخباری به اصولیان رسید.

[="Purple"]سطح سوم: تمسک بی حد و مرز به قرآن در استنباط[/]

این فرضیه بیش از آنکه به دست فقیهایی زبده پرورانده شود، محصول روش های ساده انگارانه و یا فرصت طلبانه ای است که برخی از افراد از جمله معاویه در به کارگیری قرآن به نفع مقاصد خود از آن بهره برداری می کردند.

روش اینان اگرچه با نزدیک شدن به قرآن همراه بود، از منطقی مشروعیت آفرین و تکیه به ابزارهای اعتماد برانگیز فهم قرآن، مانند سیره های عرفی و عقلایی و برداشت های عقلانی و عقلایی تهی بود. بهره گیری بی حساب این مجموعه از قرآن، بیش از آنکه نتیجه ی توجه به کتاب آسمانی باشد، محصول خودخواهی و علاقه مندی به سوء استفاده از قرآن و بازگرداندن آیه های آن به وضعیت های دلخواه است. برای نمونه اوج گیری خودخواهانه ی معاویه از قرآن آنجا معلوم می شود که با تأکید بر سلطنت خود بر قاتلان عثمان و بلند کردن بیرق خون خواهی، به جای آنکه تعقیب این مسئله را در فضای یک تطبیق دقیق و واقعی به انجام رساند به گردن کشی و شمشیر چرخاندن علیه خلیفه روی می آورد.

نمونه ی روشن دیگر بهره گیری جاهلانه و تهی از منطق عقلانی در فهم قرآن را می توان در استدلال های خوارج دید. آنها با تکرار آیه ی «ان الحکم الا الله»، مدعی بودند که حکومت به خدا تعلق دارد و امام علی (ع) نباید بر مسند حکومت بنشیند.

تفسیر خشک بی روح و از همه مهم تر غیرمنطقی و غیرعقلایی خوارج از این آیه، یکی از مبانی مهم پذیرفته شده توسط خرد و عقل بشر در تعارض بود. از آنجا که آنها تنها به آیه استناد می کردند و چشمان خود را بر واقعیت های عقلی بسته بودند، امکان اندیشه به این واقعیت را نمی یافتند که بر فرض آیه بر عدم حکومت کردن غیر خدا دلالت کند چگونه جامعه ی بشری بدون حاکم به زندگی خویش ادامه دهد.

امام علی (ع) در مقابل این انگاره ی سراسر باطل خوارج، نیاز به حکومت را یادآور می شود؛ نیازی که ریشه در برداشت های عرفی و عقلایی دارد نه روایی یا قرآنی، و این نشان می دهد که در فهم آیه های قرآنی باید از ارتکازات بدیهی عقلایی و عقلی بهره گرفت.

کوتاه سخن آنکه تأکید بر برداشت های خشک از قرآن که با منطق، عقل و شرایط شکل گیری در دامن اجتماع سنجیده نشود، هرچند که داعیه ی دخالت دادن قرآن در فقه را بر دوش کشد و عملاً سنگ قرآن محوری را به سینه زند، تنها راهی که فراروی قرآن می گشاید، بیرن راندن آن از متن جامعه خواهد بود.

بنابراین منظور از «ان الحکم الا الله» برخلاف نظر خوارج، «ان الامرة الاّ الله» نیست. زیرا امارت (امیر بودن) از شئونی است که انسان ها هرچند در سیطره ی حکم الهی و متأثر از قدرت بی کران آن، توانایی دست یابی به آن را دارند.

[="Purple"]
سطح چهارم: گسترش به کارگیری قرآن در فقه بر پایه های منطق و رویه های درست:[/]

فرضیه ای که سطح چهارم بهره برداری از قرآن بر آن استوار گشته است، گسترش به کارگیری قرآن در فقه را توصیه می کند. با این حال این گسترش بر پایه های منطق و رویه های درست و آسیب ناپذیر بنا شده است. استفاده ای که از یک سو پای در قیودی مشخص دارند و بی مهابا قرآن را به بازیچه ی دست امیال و خواسته های سیاست زدگان بدل نمی کند و از سوی دیگر در درون چارچوبه ها و ساختارهای منطقی و عقلانی شکل می دهد و به ارایه ی دلایلی عاقلانه و برداشت های منطقی از قرآن مبادرت می ورزد.
با توجه به مباحث بالا به نظر می رسد که با بهره گیری از ظرفیت های قرآن، افق های روشنی در امتداد چشم اندازهای فقه سیاسی شکل خواهد گرفت. ظرفیت ها و قابلیت های قرآن را باید نخستین نقطه اتکای فقه سیاسی برای ارایه ی پاسخ های مهم و اساسی به وضعیت های نو شونده و متغیر سیاسی از مناظر فقه در دوران حاضر دانست.

هم سازی و هم خوانی قرآن با انتظارهایی که از فقه سیاسی می توان داشت، بیشتر از هر منبع دیگری، به چشم می آید. قرآن (به ویژه بخش های فقهی آن) برخلاف سنت، که بخش مهمی از آن ناظر به شرایط محیطی و دوران شکل گیری است، به هیچ روی پای در یک دوران ویژه ندارد و اصولاً شیوه ای طراحی شده و منعطف است که به منظور ایجاد امکانات قابل بهره گیری برای آیندگان صورت گرفته است.

نکته ی قابل توجه در این زمینه، وجود شباهت های بسیار میان شیوه های فقهی قرآن به عنوان یک منبع، و ماهیت سیاست است؛ هر دو ارتباط و نسبتی با پویایی کامل و انعطاف دارند. سیاست را باید از تحول پذیرترین حوزه های زندگی انسان به شمار آورد؛ تحولاتی که به جای وابستگی به قالب های خارجی و ظاهری، بیش از هر چیز به روح و روان جاری در هر وضعیت یا تحول وابسته اند.

کنار هم نهادن دو مقوله ی «انعطاف پذیری قواعد قرآنی» و «ثبات ناپذیری پدیده های سیاسی»، به خلق این اندیشه کمک می کند که قرآن را (هرچند به عنوان یک ایده ی اولی و یا یک طرح و پیش درآمد قابل پیگیری) به مثابه کارآمدترین، گسترده ترین و همخوان ترین منبع برای استنباط فقه سیاسی به شمار آوریم و نقش آن را در این شاخه ی مهم فقهی (که وضعیت های ناپایدار و شکننده در سطح کلان جامعه را موضوع خود قرار داده است) مهم تر از دیگر منابع ارزیابی کنیم.

سپردن سخاوتمندانه ی صعود و نزول های سیاست به ظرفیت های لایه لایه پذیر قاعده های قرآنی، و رجوع حداکثری در موضوعات موقعیت پذیر سیاسی به قابلیت های فراموقعیتی این کتاب جاودانه، فضاهایی را خواهد گشود که مواجهه ی فقیه یا سیاست را، پر از نگاه ها، تأمل ها و ژرف اندیشی ها و واقع نگری ها خواهد ساخت.

برای مثال آیه ی «و لا ترکنو الی الدین ظلموا» (2) حاوی جلوه های شاهکارانه ای از کلان نگری و فراگیری است. دو واژه ی ظلم و رکون، به شکل گیری این قابلیت در آیه ی مورد نظر انجامیده اند؛ واژه ی ظلم به یک وضعیت مشخص و تاریخ دار محدود نمی شود. شناخت جلوه های ظلم در زمان ها و مکان های مختلف با بینش و مناسبات آن دوران یا مکان پیوند خورده است. آنچه ظلم را می سازد نه یک ساختار کلیشه دار، بلکه وضعیتی فکری و نرم افزاری است.

واژه ی رکون نیز همچون ظلم در قالب ساختار یا سخت افزار مشخصی جای نمی گیرد. مروری هرچند گذرا بر وضعیت تغییر پذیر زندگی بشر کافی است تا به مواردی اشاره شود که اگرچه، ولی امروزه متأثر از مناسبات دنیای حاضر چنین پیامی را در خود ندارند. آنچه این آیه در پی توضیح آن است، نه یک موقعیت مشخص یا تکرارناپذیر تاریخی، بلکه مفهومی کش دار و قابل ردیابی در رگ و پی هر نسل و عصر بشری است. بنابراین آنچه عوض می شود مصادیق است نه قاعده.

اگرچه این آیه از کاراترین آیات قرآن در عرصه ی فقه سیاسی است، کاربردهای اقتصاد دستوری آن نیز قابل توجه و مطالعه است. به نظر می آید که ما از قرآن در فرایندهای جدی فقه بهره نبرده ایم و اگرچه به صراحت و بدون واهمه از عملکردهای خود در عرصه ی فقه، قرآن را کتاب تشریع می خوانیم، ولی زندگی دانش خود را با قرآن چندان نیامخته ایم.

فقه سیاسی امام علی (ع) به صورت گسترده ای با قرآن درآمیخته است و در جای جای آن شیوه ی تمسک به آیه های قرآنی به چشم می خورد. بهره گیری های امام علی (ع) از قرآن در مواقع بسیاری با روش ها، برداشت ها و ذهن کمتر معطوف به قرآن ما، بیگانه می نماید.

در زیر دو دسته از مواردی را مرور می کنیم که می توانند شاهدی بر مدعا باشند:

[="DarkOliveGreen"]دسته ی اول: موارد دلالت کننده بر لزوم بهره گیری از قرآن به صورت عام:[/]

در کلمات امام علی (ع) به مواردی برمی خوریم که به وضوح بر لزوم رجوع به قرآن و بهره گیری از آن به صورت عام (خواه سیاست و خواه غیر سیاست) دلالت دارند:

[="Green"]الف) حضرت، قرآن را برهان هر کس که به آن تکلم کند، به شمار می آورد:

و برهاناً لمن تکلم به، و شاهداً لمن خاصم به، و فلجاً لمن حاج به؛ قرآن برهان است برای کسی که به آن تکلم کند، و شاهد است برای کسی که با آن با دیگری بحث (تخاصم) نماید و پیروزی است برای کسی که به آن احتجاج ورزد. (3)[/]

[="Green"]پیداست که اگر فرض را بر این بنهیم که نمی توان به قرآن مراجعه کرد و به آن استشهاد جست، این جمله ی امام علی (ع) (برهان بودن برای متکلم و ...) معنای خود را از دست می دهد.[/]

[="DarkRed"]ب) امام علی (ع) اماکن دهی به قرآن جهت رهبری را به عنوان خصلتی تکامل یافته به حساب می آورد:
قد أمکن من زمامه فهو قائده و إمامه؛ به کتاب امکان می دهد که زمام رهبری او را به دست گیرد، پس قرآن رهبر و امام اوست. (4)

پیداست که زمام رهبری را به دست قرآن سپردن، متفرع بر داشتن ارتباط تنگاتنگ با قرآن و درک و دریافت مستمر نسبت به مفاهیم و مضامین آن است.[/]

[="DarkOliveGreen"]دسته ی دوم: موارد دلالت کننده بر امکان تمسک به قرآن در زمینه های سیاسی:[/]

این موارد در سخنان حضرت بسیارند و در اینجا به چند نمونه اشاره می کنیم:

[="Navy"]الف) در موضعی امام (ع) برای اثبات حقانیت خود (خواه حقانیت سیاسی و خواه فراتر از آن) «و اولی الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله» (5) بهره می گیرد.
دورماندگی از قرآن تا آنجا دامن گیر فقه گشته است که این آیه در برداشت های کمتر قرآن گرایانه ی ما، فراتر از مبحث ارث کارکرد فقهی نمی یابد. حتی تصور امکان بهره برداری فقهی از این آیه ی به ظاهر مربوط به ارث، در مسئله ای همچون اثبات حقانیت امام علی (ع) سخت به نظر می رسد.[/]

[="Sienna"]ب) امام علی (ع) در مقابل استدلال ها و دلیل جویی های معاویه از قرآن، اصل استدلال به قرآن را نادرست نمی دانست، بلکه شیوه ی غلط فقهی وی را جهت دستیابی به نتیجه گیری از آیات، مورد نکوهش قرار می داد. به تعبیر دیگر، وی از معاویه نمی خواست که به قرآن استناد نکند، بلکه به او زنهار می داد که نتیجه گیری هایش از قرآن نادرست است. از جمله، نحوه ی پاسخ امام به معاویه است که با استناد به آیه ی «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً»، (6) در پی مشروعیت اثبات حرکت و حضور قدرت خواهانه ی خویش بود. این پاسخ، متضمن نفی اصل استدلال به قرآن نبود، بلکه متضمن نفی امکان تطبیق آیه بر حرکت او بود. (7)[/]

[="DarkSlateBlue"]ج) امام علی (ع) در جایی دیگر امام و رهبر قرار ندادن قرآن را، مایه ی مذمت نسبت به مردمان زمان خود می داند:
... کأنهم أئمة الکتاب و لیس الکتاب إمامهم؛ فلم یبق عندهم منه إلا اسمه، و لا یعرفون إلا خطه وزبره؛ گویا آنان امامان کتاب هستند، و کتاب برای آنان امام نیست؛ پس نزد اینان از کتاب جز اسم آن باقی نمانده، و از آن جز خط و کتابت آن را نمی دانند. (8)
جالب است که این مذمت را در پی اعتراض به آنان به جهت «رفتن به سمت تفرقه» ارائه می فرماید:
فاجتمع القوم علی الفرقة، وافترقوا عن الجماعة، کأنهم أئمة الکتاب و لیس الکتاب إمامهم ... .
رابطه ی «تفرقه» و «عدم رجوع به قرآن» در این است که آنان از آن جهت تفرقه می ورزیدند که از دعوت قرآن به وحدت، سرپیچی می کردند. این نشان می دهد که می توان از قرآن، اندیشه های کلانی همچون اندیشه ی «وحدت» را استنباط کرد؛ چون سرپیچی از اندیشه ی وحدت در مرحله ای متأخر از فهم و دریافت این اندیشه از قرآن انجام می گیرد.

به بیان دیگر، اندیشه ی وحدت یک اندیشه ی اجتماعی - سیاسی است، بنابراین نفس این هشدار (که چرا از قرآن درس وحدت فرانگرفته اید)، مستلزم امکان پذیر بودن (بلکه ضروری بودن) رجوع به قرآن جهت استنباط اندیشه های اجتماعی - سیاسی (از قبیل وحدت) است.[/]

[="Teal"]د) امام علی (ع) در جایی دیگر، قرآن را چمنزار عدالت معرفی می کند:
هو ... ریاض العدل و غدرانه؛ قرآن چمنزارها و آبگیرهای عدالت است. (9)
اگر بپذیریم که عدالت یکی از مفاهیم کلیدی جامعه و سیاست است، مرجع و خاستگاه بودن قرآن برای سیاست ثابت می گردد.[/]

[="DarkOrchid"]
پاسخ به یک شبهه:[/]

این مطلب که امام علی (ع) را از احتجاج نمودن به قرآن (به دلیل «حمال ذو وجوه» بودن) در برابر خوارج و دیدگاه های سیاسی - حکومتی آنان منع نمود، دلیلی بر به چالش کشاندن اندیشه ی امکان استفاده از قرآن در مسائل سیاسی نیست؛ زیرا مقصود امام علی (ع) از این سخن (که قرآن حمال ذو وجوه است) نه اثبات ویژگی «غیرقابل استناد بودن» برای قرآن، بلکه اثبات بی فایدگی استدلال به آن در قبال خوارج بود؛ زیرا آنان با ذهنیت های غیرعرفی و غیرعقلانی، ظرفیت های معنایی و چند لایه ای قرآن را به خدمت ارائه و اثبات آن ذهنیت ها می گرفتند. دلیل بر این مطلب اینکه امام (ع) همان گونه که معروف است،

از برداشت خوارج از واژه ی «حکم» در آیه ی شریفه ی «ان الحکم الا الله» (و تفسیرشان از آن به حکومت و در نتیجه اثبات انحصار حکومت به خداوند)، چنین رمزگشایی می کند که آنان اصل عقلی ارتکازی «گریزناپذیری وجود حاکم بشری برای جامعه» را در تفسیر این آیه ملحوظ نمی داشتند.

[="DarkRed"]پی نوشت ها :[/]:Gol:

1. نک: الفوائد المدنیة، ص 128 و 191-192؛ سید نعمة الله جزائری، منبع الحیاة، ص 48-51؛ حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ص 194.
2. سوره ی هود، آیه ی 113.
3. نهج البلاغه، خطبه ی 198.
4. نهج البلاغه، خطبه ی 87.
5. سوره ی انفال، آیه ی 75.
6. سوره ی اسراء، آیه ی 33.
7. دینوری، الامامة و السیاسة، ص 49.
8. نهج البلاغه، خطبه ی 147.
9. نهج البلاغه، خطبه ی 198.

~•❁ فـصـل شـکـفـتـن ❁•~ ویژه نامه بیست و دوم بهمن ماه

انجمن: 

class: grid width: 500 align: center

امام خامنه ای:ميراث حضرت امام، نظام جمهورى اسلامى است.

[TD="align: right"] مبنای انقلاب اسلامی در قرآن کریم
[/TD]
[TD="align: right"] مقایسه انقلاب امام حسین (ع)با انقلاب امام خمینی (ره) [/TD]
[TD="align: right"] مطهري شهيد از انقلاب ايران مي گويد:[/TD]
[TD="align: right"] مبنای انقلاب اسلامی از دیدگاه شهید دکتر مصطفی چمران[/TD]
[TD="align: right"] انقلاب اسلامی برای ایران یا برای جهان ؟[/TD]
[TD="align: right"] انقلاب سفید شاه و ملت، چرایی، چگونگی و سرانجام؟ [/TD]
[TD="align: right"] سه هجرت امام خميني (ره)[/TD]
[TD="align: right"] آرم جمهوری اسلامی را چه کسی طراحی کرد؟[/TD]
[TD="align: right"] یک جمله از امام خمینی (رحمة الله علیه). سهم شما یک جمله-ویژه دهه فجرانقلاب[/TD]
[TD="align: right"] یک جمله از امام خامنه ای(حفظه الله )-ویژه دهه فجرانقلاب[/TD]
[TD="align: right"] انقلاب اسلامی حماسه ، شعر و شور و شعور[/TD]
[TD="align: right"] طلوع فجر [/TD]
[TD="align: right"] مجموعه سروده ها و اشعار انقلابی[/TD]
[TD="align: right"] پیامک فجر ایمان[/TD]
[TD="align: right"] گنجینه صوتی انقلاب[/TD]
[TD="align: right"] دانلود سخنرانی های امام خمینی (ره)[/TD]
[TD="align: right"] خاطره رهبر انقلاب از روز بازگشت امام به ایران - صوتی[/TD]
[TD="align: right"] سرودهای صوتی کودکانه ویژه دهه فجر[/TD]
[TD="align: right"] دانلود صوتی شعارهای انقلاب اسلامی[/TD]
[TD="align: right"]بسیار محرمانه - فایل صوتی دادگاه امیرعباس هویدا[/TD]
[TD="align: right"] تصاویر و پوسترهای گرافیکی ویژه دهه ی فجر[/TD]
[TD="align: right"] روزگار لاله ها - تصاویری پر از خاطره[/TD]
[TD="align: right"]فایل تصویری سخنان امام در مورد پیروزی انقلاب اسلامی[/TD]
[TD="align: right"]دانلود مستند صراط-با رویکرد انقلاب و راهی که آمده ایم (به مناسبت دهه فجر)[/TD]
[TD="align: right"] فلش حماسی -انقلابی[/TD]
[TD="align: right"] کتاب امام آمد[/TD]
[TD="align: right"] کتاب «مفاسد رژيم خاندان پهلوي» جلد 1 و 2[/TD]
[TD="align: right"] کد پلیر آنلاین نواهای انقلابی برای وبلاگ ویژه دهه فجر[/TD]
[TD="align: right"] طرح آنلاین طنین ندای الله اکبر راس ساعت 21 (هر اسک دینی ثبت یک تکبیر )[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1388[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1389
[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1390[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه دهه فجر[/TD]
[TD="align: right"] ارسال کارت پستال صوتی برای دوستان[/TD]

[b]content[/b]

دانلود صوت