چرا غرایز جنسی و عاطفی به واسطه ازدواج.. فقط تعدیل میشوند و به کلی مرتفع نمیگردند؟
حکمت خداوند از قرار دادن چنین ویژه گی در آدمی چیست؟
اگر آدمی با ازدواج به کلی نیازش مرتفع میشد آیا باز این همه در دنیا خیانت و گناه جنسی داشتیم؟ واقعا حکمت خداوند از اینکه این نیاز را تنوع پذیر و سیرناشدنی قرار داده چه بوده؟
سلام
سوالی هست چند وقتیه ذهن من رو به خودش مشغول کرده
ما وقتی حرف از اثبات خدا میزنیم اولین برهانی که باهاش مواجه میشیم برهان نظمه اما وقتی میریم و نقد این برهان رو میخونیم در پاسخ به این نقد یک پله پایین تر جواب می گیریم یعنی با این جواب که برهان نظم برهانی برای عامه هست و برهان قوی ای نیست مواجه میشیم و مارو با برهان قوی تری به اسم برهان علیت آشنا میکنن اما باز در برخورد با نقد این برهان این پاسخ رو می شنویم که برهان علیت نه قابل اثبات و نه قابل انکار هست ((جوادی آملی))درست مثل خود خدا.بحث سر خود براهین نیست.بحث سر این هست که چرا براهین اثبات وجود خدا براحتی با شکست مواجه میشن؟
سوال این است که آیا ممکن است خداوند انسانهایی را که از گناه بیزارند وگناه نمیکنند را تعمدا به گناه مبتلا کند تا بوسیله همین ناخواسته مبتلا شدنشان به گناه ایشان را بیازماید؟
منظور اینست که ممکن است اشخاصی که مرتکب گناه نمبشوند را خداوند جبرا" در گناه واقع کند تا با همین مساله که خدا اختیار را از ایشان سلب کرده آزموده شوند که نسبت به خدا سوء ظن پیدا میکنند و نسبت ظلم و بیعدالتی به خداوند میدهند یا خیر؟ چون عکس این مساله هم ممکن است باشد یعنی اینکه انسان در این شرایط هم به خدا حسن ظن داشته باشد و مثلا بگوید ، شاید خدا مرا لایق نمیدانسته که همیشه پاک و بیگناه باشم .
البته ممکن است بفرمایید خیر خدا انسانها را در شرایط گناه قرار میدهد تا ایشان را بیازماید که گناه میکنند یا نه اما حرف بنده چیز دیگریست. سخن اینست که خداوند جبرا اختیار را از انسان سلب کند تا با همین بی اختیار گناه کردن، به خدا بدبین شود.
نوع دیگر سوء ظن به خدا اینست که فکر کند چرا خداوند با علم به اینکه اگر انسانها را در انجام گناه آزاد بگذارد عاقبت بدی در انتظارشان است چنین آزادی و اختیاری به آنها داده؟
فرق این دو سوء ظن در اینست که در قبلی خود انسان مرتکب گناه میشود در دومی نسبت به دیگران چنین احساسی پیدا میکند.
سلام خدمت Askdinـی های عزیز ؛
سوالم رو نمیدونستم از کجا و چه کسی باید بپرسم...گفتم شاید شما جوابش رو بدونین... .
.
.
.
راستش توی سخنرانی های مختلف مذهبی و امثالهم ، شنیده میشه که خطیب ها (برای مثال) میفرمایند : خودتونو
به امام زمان(عج) بــِسپُرین! ؛ یا اینکه میگن => : شما که الان تو این مجلس نشستی ، از خواست و دعای امام زمانه و ... .
سوال من اینه که ، آیا این شرک در عبودیت نیست که ما خودمونو به امام زمان بسپریم(نه اینکه به خدا توکل کنیم و خودمونو به اون بسپریم )؟
یا اینکه مثلا اگه به یه اتفاق خوبی دچار شدیم، اونو از ناحیه ی امام بدونیم (نه خواست خدا ! )
همیشه توی تفکراتم میمونم که چگونه در این موارد ، خداوند کریم رو از امام زمانم مستثنی بدونم و بتونم بینشون تمایز قائل بشم؟
با تشکر فراوان
(امیدوارم مشکلم رو درست بیان کرده باشم و شما متوجه سوالم شده باشین:khejalat:!!!)
جمعی از اقشار مختلف مردم امروز دوشنبه در سالروز عید غدیر با رهبر انقلاب دیدار کردند.
به گزارش عصرایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای در این دیدار سخنرانی کردند.
مهمترین بخش های سخنرانی رهبری به این شرح است:
- شیعه و سنی نباید با توهین به مقدسات یکدیگر به دشمن کمک کنند. اگر کسی در این زمینه آتشافروزی کند یقینا به آمریکا و انگلیس خبیث و صهیونیسم که پدیدآورندگان داعش و القاعدهاند کمک میکند.
- تلاش امروز آمریکا و همپیمانانش برای مقابله با داعش که واقعیت هم ندارد، بیش از آنکه تلاش برای از بین بردن نطفهی آن باشد برای جهت دادن و تقویت اختلافافکنیها بین مسلمانان است.
- این سیاست استعمار و مخصوصا انگلیس خبیث است. اینها داعش و القاعده را برای مقابله با جمهوری اسلامی و بیداری اسلامی درست کردند. البته امروز دامن خودشان را گرفته است.
- منطق و حجت شیعه در مسئلهی غدیر بسیار قوی و قاطع و قابل ارائه در مجالس علمی است. لکن این مسئله نباید در زندگی عمومی مسلمانان و در همگامی و برادری آنها با یکدیگر اثر بگذارد.
- آن کسانی که میخواهند اسلام را به زندگی خصوصی منحصر کنند و نگاه سکولار داشته باشند، جوابشان مسئلهی غدیر است. نصب امیرالمؤمنین فقط جنبهی معنوی نداشت بلکه مسئلهی مدیریت جامعه بود.