حقیقت خواب و مکاشفه در بیان حضرت آیة الله یعقوبی قائنی حفظه الله:
بسم الله الرحمن الرحیم
تعلق انسان در هنگام خواب از بدن و متعلقات خود كم شده و روح او به عالم بالا توجه پيدا مى كند. و چون روح در عالم خود محيط بر عالم ماده مى باشد هر چه به مركز خود - كه عالم امر است - نزديك تر گردد احاطه ى او بيشتر مى شود؛ لذا گاهى از آن عالم كه معناى محض است، اطلاعاتى به دست آورده، آنگاه قبل از بيدار شدن براى تفهيم به خود مناسب با سليقه و طرز تفكرش آنها را صورت بندى و ترسيم مى نمايد.
البته ممكن است براى افرادى قبل از رسيدن به عالم امر به واسطه ى ارواح طيبه معنايى در عالم صورت افاضه شود كه طبعا نيازمند صورت بندى جديد نخواهد بود. كما اينكه ممكن است معنايى را ببيند، لكن نتواند صورت مناسبى براى آن ترسيم نمايد، كه در اين مواقع پس از بيدارى گرچه مى فهمد جايى رفته و چيزى ديده، ليكن نمى تواند صورت آن را در ذهن بياورد. مطالب بسيار مهم اغلب همين طور است.
كشف نيز كه غالبا در نتيجه ى عبادت و كم شدن تعلقات مادى حاصل مى شود چيزى شبيه خواب ديدن امّا در بيدارى است كه در آن ممكن است انسان اختيارا يا بدون اختيار اطلاعاتى را از مركز روح خود يا ارواح طيبه به دست آورد.
ناگفته نماند: چه در خواب و چه در مكاشفه انسان ابتدا از عالم خيال خود عبور مى كند و چيزهايى مى بيند كه معمولاً همان هايى است كه در طول روز با آنها مأنوس بوده است. البته بسيارى از افراد اصلاً قدمى از عالم خيال فراتر نرفته و پيوسته با خيالات خود بسر مى برند، ليكن اگر انسان از عالم خيال بگذرد در آن صورت وارد جو كه مابين زمين و آسمان و محل سكونت شياطين است مى گردد كه ممكن است در آنجا نيز مطالبى به او القا نمايند كه معمولاً به صورت جريانات آشفته و مطالب وحشتناك در مى آيد.
خواب و كشفى كه مربوط به اين دو مرحله است معمولاً تعبير ندارد. مكاشفات و خوابهاى صحيح عمدتا مربوط به فوق اين دو مرحله مى باشد، لكن همانها نيز در مسير بازگشت، از القاءات شيطانى ايمن نيست. در عين حال چون ممكن است معانى متعددى توسط افراد مختلف به صورت واحدى ترسيم گردد و يا معناى واحدى به شكل هاى مختلف صورت بندى شود، تعبير آن بسيار مشكل است؛ لذا تعبير خواب و درك معناى صحيح كشف كار هر كسى نيست. و معبر كسى است كه بتواند با توجه نمودن به روحيه و طرز تفكر شخص از نقل كشف يا خواب، اصل آن معنا را بيابد و يا همزمان با نقل آن از نفس گوينده عبور كرده و با تماس گرفتن با ملكوت او معنايى را كه ديده است درك نمايد.
بر اين نكته نيز بايد تأكيد نمود كه خواب و كشف خود به خود چيزى نيست كه مايه ى دل خوشى انسان باشد مگر اينكه موجب ترغيب و نشاط و رجاء گردد و انسان را به تلاش بيشترى در انجام وظايف و تكاليف بندگى تشويق نمايد يا هشدارى براى جلوگيرى از ارتكاب معاصى باشد و يا لااقل مجهولى را براى انسان روشن نمايد.