واسطه

نتیجه نگرفتن از توسل به اولیای الهی

ظاهراخدابرای اولیا ومعصومین که واسطه های کرامات الهی هستندوبندگان ارزشی قائل نیست گاه می شودیک معصوم یایک عارف الهی واسطه خیراست اماچراخدابه خاطراین بنده فیض ورحمت خودرادریغ می کندیامگرخیروصلاح معصوم جداازصلاح خدااست

چرا امام زمان (عج) را می خواهیم؟ مگر وجود ایشان چه فوائدی برای ما دارد؟

من میخاهم بدونم اون کسایی که انقدر برای امام زمنا عج و ظهورشون دعا میکنند چرا امام زمان عج رو میخان.من خیلی میخام اینو بدونم هرکی بوده به من جواب سر بالا داده شایدم خودم نفهمیدمو بهش فکر نکردم اما بهر حال میخام بدونمo:-)

آیـا بــرای رســـیدن بــه خـــدا، مــیـــانـــه‌ای بـایــد بـاشــــد؟

درود بر مدیران گرامی :Gol:
می‌دانیم که همانند این گفتار، پیش از این نیز بوده است؛ ولی چون آن‌ گفتارها بسته شده‌اند، چاره‌ای جز ساختن این گفتار نو نبود. امیدواریم که آن‌را هرچه زودتر تأیید کنید و اگر کارشناس‌ به دلیل نداشتن زمان آزاد، پاسخ هم نداد، مشکلی نیست؛ یا اینکه هرگاه وقت آزاد داشتند ما را راهنمایی کنند ولی خواهشمندیم که دیر آنرا تأیید نکنید.

آبـرنـگـ;418434 نوشت:
درود بر آقای «عــــلی» گرامی :Gol:
بسیار خرسندیم که کسان دانشمندی همچون شما در این تارنما هستند و ما روزانه از آن‌ها چیزهای بسیاری می‌آموزیم.
«فریاد» شما که برخی از سخنوران مسلمان نیز چنان می‌گویند که تنها از خدا بخواهید و خواستن از غیر خدا، کفر است؛ زیرا تنها اوست و وسیله‌ای نباید باشد نیز برای ما پرسشی را به وجود می‌آورد.
پرسش این است:
در (یوسف / 86)، یعقوب می‌گوید: «من نگرانی‌هایم را تنها پیش خدا بازگو می‌کنم»
اکنون، چرا یک پیامبر که چشمانش نابینا شده است، باید توسط یک «پیراهن» که از سوی یوسف آمده است بهبود یابد؟ او یک پیامبر است و نیازی به چنین وسیله‌هایی ندارد!
(یوسف / 93): «(یوسف گفت:) این پیراهن من را ببرید و بر چهره‌ی پدر بیافکنید تا بینا شود»
(یوسف / 96): «پس چون مژده رسان آمد، پیراهن را بر چهره‌ی یعقوب گذاشت و سپس، او بینا شد»
بدون‌شک، اگر وسیله جستن و از غیر خدا خواستن کفر باشد، پیامبران باید چنین چیزی را به مردم می‌گفتند.
چرا هنگامی که فرزندان یعقوب از پدر خود می‌خواهند که از خدا برای آن‌ها بخشش بخواهد و برای آن‌ها دعا کنند که خدا آن‌ها را ببخشد، یعقوب به آن‌ها نمی‌گوید که این کار کفر است و باید خودتان انجامش دهید؟
(یوسف / 98 - 97): «(فرزندان یعقوب) گفتند: ای پدر! (از خدا) برای گناهان ما، درخواست بخشش کن که به راستی ما گناه‌کار بوده‌ایم * (یعقوب) گفت: به زودی از خدایم برای شما، درخواست بخشش می‌کنم که او آمرزنده‌ی مهربان است»

آیا یعقوب هم کافر است؟

عــــلی;418480 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم.
مطالبی که مطرح کردید هر کدام بحث مفصل دارد.اما ارتباطی به این تاپیک ندارد.بحث توسل و رابطه شاگردی و استادی را تاپیک جداگانه بزنید در آن بحث خواهیم کرد انشالله.در ضمن پیشنهاد میکنم طبق فرموده قران کمی در ان تدبر کنید تا به پاسخ برسید.مثلاً در بحث استغفار یعقوب برای فرزندانش و ... رابطه حق الناس و حق الله را در نظر بگیرید.
در ضمن من علم تفسیر نمیدانم که اینهمه از بنده سوال دارید.
موفق باشید.

عــــلی;418480 نوشت:
مثلاً در بحث استغفار یعقوب برای فرزندانش و ... رابطه حق الناس و حق الله را در نظر بگیرید.

عــــلی;418480 نوشت:

اگر حق‌الناس می‌بود، باید از خود یعقوب بخشش می‌خواستند نه اینکه از یعقوب بخواهند که از خدا درخواست بخشش برای آن‌ها کند و اگر هم حق‌الله می‌بود، باید (از دید شما) از خود خدا می‌خواستند و نه یعقوب را وسیله قرار دهند؛ زیرا تا خدا هست، وسیله چه کاره است.
پیراهن یوسف، حق‌الله بود یا حق‌الناس؟

از آقای «علی» درخواست می‌شود، ما را راهنمایی بفرمایند:Gol:

آیا بت واسطه بین خدا و انسان است یا جایگزینی برای خدای اصلی یا خدا است ؟

انجمن: 

سلام

در بحثی که در تاپیک اصول اساسی اسلام با دوستان داشتیم
بعضی دوستان معتقد بودند بتهای زمان جاهلیت واسطه بین انسان و خدا نبودند
بلکه جایگزین خدای واقعی بودند
این مطلب با این بیان قران تعارض دارد که مشرکان الله را قبول داشته و بتها را واسطه
بین خود و خدا می دانستند
حال سوال من این است که واقعیت این مساله چیست ؟
از طرفی تصور ذهنی انسان در باره خدا را شبیه بتها دانسته و ان را هم واسطه
بین خدا و انسان می دانند
و معتقدند ارتباط مستقیم با خدا هرگز امکان پذیر نیست
ایا تصور ذهنی انسان در باره خدا واقعا به مانند بت است ؟

با تشکر

دلايل قرآنی براي عدم جدايي دين از سياست

با مروري كوتاه بر قوانين اسلامي و آيات قرآن روشن مي‏گردد كه اسلام ديني است جامع و همه سونگر كه تمام ابعادزندگي انسان (فردي اجتماعي دنيوي اخروي مادي و معنوي) را در نظر گرفته و همان گونه كه مردم را به عبادت و يكتاپرستي دعوت نموده و دستورات اخلاقي و مربوط به خودسازي فردي را دارد .

احكام و دستوراتي در مورد مسائلحكومتي سياسي اقتصادي اجتماعي قضايي و مربوط به اداره صحيح جامعه روابط بين المللي حقوقي و ... داراست ومقررات قضايي حقوقي روابط اجتماعي مسائل اقتصادي تربيتي و ... دارد و بديهي است كه اجرا و پياده كردن چنيناحكام و دستوراتي بدون قدرت اجرايي امكان پذير نيست

و حكومت ديني به معناي صحيح آنحكومتي است كه جامعه را بر اساس قوانين الهي اداره كند و زمينه‏هاي رشد و استعدادها و امكان رسيدن انسانها بهكمال و ايجاد جامعه‏اي برين صالح و شايسته را براي مردم آماده كند

و با فسادهاي اخلاقي اجتماعي و ... مبارزه كند

سيره و روش رسول اكرم (ص) نشان دهنده اين است كه ديناز سياست جدا نيست وخود آن ضمن تشكيل حكومت مسووليت اجرايي و قضايي آن را بر عهده داشت.

اميرالمومنين علي (ع) نيز حكومتي بر اساس عدل و اجراي دستورات الهي بنا نهاد و ... پس تشكيل حكومت ازضروريات دين اسلام است

و آيات فراواني در اين زمينه وجود دارد؛ از جمله:

1- آيات مربوط به امر به معروف و نهي از منكر (آل عمران -104 110 ؛ توبه 71)

2- اطاعت از اولي الامر (نسا 59 65 10)

3- نپذيرفتن ولايت و سرپرستي بيگانگان كافران و ظالمان (آل عمران 28 118 ؛ نسا 6 141 144 ؛ مائده 51 57 هود113)

4- ولايت پيامبر و ولايت مومنين بر يكديگر (احزاب 6 ؛ توبه 71 )

5- مشورت با مومنين (آل عمران 115 151 ؛ شوري 38)

6- نجات مظلومين و مستضعفان (نسا 75) و همه آيات مربوط به جهاد و دفاع.

7- هدف از دين و بعثت انبيا برپايي عدالت اجتماعي و قوانين الهي است (نسا 58 135 ؛ حديد 29 ؛ مائده 8 ؛ نحل90)

8- نهي از حكم به غير دستورات الهي (مائده 44 45 47 50)

9- خصوصيات جامعه اسلامي (اعراف 157 ؛ فتح 29)

10- لزوم وجود نيرو و تجهيزات براي حكومت اسلامي (انفال 60)

11- رهبر و كسي كه مردم از او اطاعت و پيروي مي‏كنند بايد از همه اصلح باشد (يونس 35)

12- سرانجام دين خدا بر همه اديان و مكاتب پيروز مي‏گردد و حكومت در دست صالحان قرار مي‏گيرد (قصص 5 ؛فتح 28 ؛ توبه 33)

13- نمونه حكومت انبيا در قرآن مانند حكومت داود و سليمان (ع) (نمل ص 26)

و روايات در اين زمينه زياد است ازجمله روايتي است كه صدوق در كتاب «علل الشرايع» نقل كرده است

كه فضل بن شاذان از امام رضا(ع) پرسيد: چراخداوند دستور داد كه از اولو الامر اطاعت كنيد؟

حضرت در ضمن جواب فرمودند: اگر خداوند امامي كه امين و حافظدستورات الهي باشد براي مردم قرار ندهد دين از بين مي‏رود و سنت‏ها و دستورات الهي دگرگون مي‏گردد (عللالشرايع ج 1 باب 182 حديث 9) و نامه اميرالمومنين به مالك اشتر و ...

سنت ائمه و آیات اللهی دلایل محکمی است بردخالت دین در عرصه اجتماع وسیاست و

همه اينها دلالت بر عدم تفكيك سياست ازاين دين دارند

.